مدیرکل حفاظت محیط زیست استان قم با اشاره به محدودیت منابع آبی در قم بر ضرورت تصفیه مجدد فاضلاب در استان تأکید کرد. سید رحمان دانیالی در دیدار با مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان قم در سخنانی اظهار داشت: با توجه به محدودیت شدید منابع آبی و خشکسالی... Read more
محمدعلی شاعری رئیس ستاد محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران با بیان این که گسترش افقی شهرها در سالهای اخیر موجب نابودی منابع آبی پایدار شهر (چشمهها و قناتها) شده است، اظهار کرد: نامطلوبترین تأثیر گسترش افقی شهرها بر قنوات، بیتوجهی به حری... Read more
مدیرعامل شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران از تکمیل ساخت نخستین توربین تمام ایرانی در سد “آزاد” خبر داد. مهندس “سیدمحمدرضا رضازاده” در این باره اظهار داشت: تجربه بیش از دو دهه کار متخصصان داخلی موجب شد که امروز شاهد هستیم... Read more
شناسایی تجهیزات خانگی آب بَر
مدیرکل دفتر استانداردهای فنی و زیستمحیطی آب و آبفا گفت: به دنبال تعیین میزان مصرف آب در هر یک از تجهیزات آب بَر برای کنترل مصرف آب در بخش خانگی هستیم. عبادی با اشاره به نحوه تدوین استانداردهای مربوط به تجهیزات آب اظهارداشت: در کمیته استاندارد... Read more
سرپرست جهادکشاورزی درگز گفت: تغییر روشهای آبیاری بخش کشاورزی در شهرستان ضروری است. علیرضا غلامزاده تغییر روشهای آبیاری بخش کشاورزی یکی از راهکارهای حل مشکل کمآبی و نجات اراضی کشاورزی از بحران خشکسالی است و اظهار کرد: در انهار سنتی ۳۵ درصد آب... Read more
ریجاب یا همان «ریژآو» به معنی محل ریزش آب که به عنوان یکی از بکرترین نقاط گردشگری ایران و بهشت گردشگری غرب کشور شناخته میشود، این روزها خشک خشک شده است و دیگر صدای ریزش آب آن به گوش نمیرسد. داستان غمانگیز خشکشدن یکی پس از دیگری چشمهها، سراب... Read more
پدر علم کویرشناسی ایران معتقد است که اگر امروز در اقصینقاط کشور با موضوعی بهنام بحران خشکسالی در ابعاد مختلف مواجه هستیم، این مشکل نمود سیاستهای اشتباه حوزه آب است. پرفسور پرویز کردوانی در همایش بحران آب و احیای دریاچههای طشک و بختگان که در... Read more
♦ از گاماسیاب تا سیمره
رود گاماسیاب در دهستان گاماسیاب واقع در غرب ایران سرآغاز خود را یافته است و یکی از طویل ترین رودخانه های ایران به شمار میرود. این رودخانه از چشمه های آهکی واقع در ۲۱ کیلومتری جنوب شرقی نهاوند واقع در غرب استان همدان، از دامنه های شمالی ارتفاعات گرین به نام سراب گاماسیاب سرچشمه میگیرد.
گفته می شود که گاماسیاب در اصطلاح بومی و محلی از گا (گاو) + ماسی (ماهی) + آب تشکیل شده، یعنی آبی که دارای گاو ماهی (ماهی بزرگ) است و شاید روزهای خوش گاماسیاب پراز خاطرات همین شاه ماهی ها باشد.
این رودخانه پس از پیوستن سایر جریانات سطحی حوزه های مجاور نظیر آب ملایر، تویسرکان، اسدآباد به صحنه در شرق استان کرمانشاه وارد شده و در فرامان کرمانشاه به رود قرهسو میریزد.
گاماسیاب پس از عبور از استان کرمانشاه وارد استان لرستان و سپس ایلام می شود. گاماسیاب در طول شهرستان های استان لرستان و ایلام به نام سیمره خوانده شده و پس از پیوستن رودخانه های مسیر در غرب خوزستان جاری شده و به نام کرخه راهی پایین دست می شود.
عدم استفاده از روش های نوین آبیاری در سرچشمه گاماسیاب
و اما روایت گاماسیاب در سرچشمه خود حکایت دست های نیاز برای تامین آب شرب و کشاورزی است که به سمت این رودخانه دراز شده است تا حتی برخی کارشناسان و مسئولان از گاماسیاب به عنوان ظرفیتی برای تامین آب شرب بلندمدت نهاوند یاد کنند.
امیر خجسته نماینده مردم همدان در مجلس شورای اسلامی معتقد است باید راه حل بلند مدتی برای حل مشکل آب در استان اندیشیده شود تا نیم نگاهی به لزوم اجرای طرح آبرسانی از گاماسیاب به همدان داشته باشد.
این در حالیست که مسئولان حوزه کشاورزی همدان برای تامین آب اراضی نهاوند دست به دامن گاماسیاب شده اند تا عمده آب تامین شده از این محل صرف مزارع شود هر چند که مسئولان می گویند آبیاری سنتی موجود در کشاورزی نهاوند اختاپوسی است که ۹۴ درصد آب های مفید این شهرستان را می بلعد.
عدم مدیریت صحیح در استفاده از آب این رودخانه موجب شده که مسئولان همدانی نیز معتقد باشند به دلیل به سرانجام نرسیدن کانال کشی نهرها هم اکنون حجم بسیاری از آب سراب گاماسیاب بدون ساماندهی و نظارت هدر می رود تا بهترین راه حل ممکن در شرایط فعلی را تسریع در اجرای کانال های آبرسانی و توسعه سیستم های نوین آبیاری در بخش کشاورزی بدانند.
فرصتی برای عبور از کشاورزی سنتی
عضوهیئت علمی گروه آبیاری دانشگاه بوعلی سینا در این زمینه در گفتگو با مهر می گوید: گاماسیاب یکی از طولانی ترین رودخانه های غرب کشور است که سرچشمه آن از جنوب شرقی نهاوند در استان همدان و از سراب گاماسیاب است.
صفر معروفی با بیان اینکه گاماسیاب پس از قطور شدن به وسیله بعضی دیگر از جریانات سطحی از کنگاور وارد استان کرمانشاه می شود، گفت: این رود پس از پیوستن به قره سوی کرمانشاه به سیمره لرستان می رسد و با اضافه شدن به کرخه تا هورالعظیم ادامه دارد.
عضوهیئت علمی گروه آبیاری دانشگاه بوعلی سینا با بیان اینکه رودخانه سیمره به طول ۴۱۷ کیلومتر با مسیری طولانی از گاماسیاب استان همدان سرچشمه میگیرد و در لرستان با نام سیمره و از لرستان تا خوزستان با نام کرخه شناخته میشود، گفت: این رود ضمن دریافت آب قرهسو و خرچنگ رود، از استانهای همدان و کرمانشاه میگذرد و با نام سیمره، به استان لرستان وارد میشود و مرز طبیعی لرستان و ایلام را تشکیل میدهد.
معروفی با بیان اینکه از ظرفیت این رود در استان همدان بهره برداری می شود، گفت: این رود فرصتی برای توسعه فعالیت های کشاورزی فراهم کرده است.
وی بیان داشت: با استفاده از این ظرفیت می توان برای توسعه آبیاری قطره ای و طرح های آبیاری مختلف و آبی کردن زمین های کشاورزی منطقه گام های بلندی برداشت.
مرگ مادر سیمره در کرمانشاه
روایت گاماسیاب بعداز همدان حکایت مادری است که در کرمانشاه در سوگ داشته های خود نشسته است، داشته هایی که همه یکی یکی از دست رفته تا گاماسیاب نیز به سختی نفس بکشد.
سیمره
سال ۹۲ بود که روایت مرگ مادر سیمره و ماهی هایی که خوراک مور بیابان شدند به سرخط رسانه ها رفت تا ماجرای گاماسیاب در سال ۹۳ نیز تکرار شود و مسئولان از پمپ های آبی بگویند که شیره حیات شریان حیاتی غرب کشور را می مکند.
بسیاری از کشاورزان حاشیه رودخانه بدون توجه به هشدارها اقدام به برداشت بی رویه آب از این رودخانه که خود مامن و زیستگاه بسیاری از موجودات و آبزیان است، می کنند و عملا کمر به نابودی این شریان زندگی غرب کشور بسته اند.
مشکل زمانی حادتر می شود که این رودخانه در مسیر شهرستان صحنه قرار می گیرد. متاسفانه شواهد نشان می دهد که برداشت های غیراصولی از آب این رودخانه و نیز حفر چاه های غیرمجاز بسیار در کنار عبور گاماسیاب، نفس این رودخانه و موجوداتش را به شماره انداخته است.
از سوی دیگر وجود شالیکاری های بسیار توسط کشاورزان صحنه ای که در حاشیه این رودخانه ایجاد شده است، بخش اعظمی از آب گاماسیاب را به خود اختصاص می دهد به طوری که در زمین های پایین دستی، دیگر آبی برای جریان و حتی زندگی جانداران این رودخانه باقی نمی ماند.
مسئول امور آب شهرستان صحنه با تایید مخاطرات پیش روی گاماسیاب در این باره به خبرنگار مهر می گوید: برنامه های بسیاری برای مبارزه و جلوگیری از خشک شدن آب رودخانه گاماسیاب از شهرستان صحنه آغاز شده است و برای جلوگیری از این فاجعه زیست محیطی در سال گذشته بیش از ۲۲۰حلقه چاه غیرمجاز که در این شهرستان حفر شده بود، پر شده است.
وی البته معتقد است که تنها با پر کردن کردن چاه های غیرمجاز نمی توان از فاجعه در گاماسیاب جلوگیری کرد و یادآور می شود: باید برای جلوگیری از این مسئله فرهنگ سازی کرد تا بسیاری از روشهای نادرست در بحث بهره برداری از آب اصلاح شود.
دلبری های سیمره در لرستان
ماجراهای گاماسیاب در لرستان با سیمره تعبیر می شود، رودخانه ای که با ورود به لرستان و روستاهای شرقی کوهدشت، خط مرزی میان این استان با کرمانشاه و ایلام را به وجود می آورد.
اوضاع سیمره در اینجا نیز طی سالهای گذشته چندان خوب نبوده است تا وجود ۱۰ سال خشکسالی و نبود بارش، سیمره را به رودخانه ای کم عمق تبدیل کند به طوریکه درصورت ادامه خشکسالی ها پیش بینی می شود این رودخانه چون سرچشمه ها و رودهای کوچک اطرافش کم کم به مرگ دچار شود.
خروش سیمره
هرچند بارش های پی درپی سال گذشته در رگ بی رمق سیمره جاری شد تا این رودخانه چون سالیان دیرین جان بگیرد و سهمناکی خود را به رخ شناگران و ماهی گیران بکشاند، رودخانه ای که گاه با گرفتن جان شناگران بسیاری دلهره خاصی را در ذهن اهالی منطقه جای می داد.
و اما حکایت سیمره اینجا با گاماسیاب فرق می کند، اینجا سیمره موج هایش را بالا کشانده تا همچنان بدود و پیچ بخورد تا بدون استفاده در لرستان خود را به کرخه و سدهای استان های پایین دست برساند.
رویای انارستان
هر چند سال ۹۳ برخلاف سال های گذشته که در کنار جریان رودخانه به کشت جو و گندم دیم می پرداختند یا زمین های حاصل خیز خود را به مهاجرانی از اصفهان با مبلغ ناچیزی اجاره می دادند، برخی کشاورزان با کارگذاشتن موتورهای انتقال آب، زمین های اطراف و حتی دوردست سیمره را به کشت هندوانه و خیار اختصاص داده اند.
با این حال به نظر می رسد اینجا نیز از سیمره درست و اصولی بهره نمی برند تا استفاده حداقلی از از آب این رودخانه بدون توجه به سیستم های نوین آبیاری و باشد.
در این راستا توسعه باغات انار در حاشیه رودخانه سیمره همواره یکی از مطالبات جدی مردم منطقه بوده است و ظرفیت این رودخانه نیز تحقق این مطالبه را شدنی می کند اگر مسئولان آستین همتی بالا بزنند.
پیش از این مدیر جهاد کشاورزی شهرستان کوهدشت گفته بود که حاشیه رودخانه سیمره با شش هزار هکتار زمین و به طول ۵۳ کیلومتر نیازمند خط انتقال برق در قالب ۱۳ ایستگاه پمپاژ تامین آب است تا بتوان این آب را به اراضی منطقه سرازیر کرد و شاهد ایجاد باغات در حاشیه این رودخانه خروشان بود که البته تحقق این رویا اعتبار می خواهد و با دست خالی اجرای آن میسر نیست.
خروش سیمره
در حال حاضر شهرستان کوهدشت به عنوان قطب انار استان لرستان و تولید کننده یاقوت سرخ صادراتی ایران شناخته می شود؛ موضوعی که در طول سالهای اخیر نام انار لرستان را جهانی کرده است و حال با اندک توجهی از سوی سیمره می توان بر ظرفیتها در این بخش افزود.
فرصت آبی کردن اراضی ایلام
در ادامه رودخانه سیمره از چند شهرستان استان ایلام از جمله سیروان، بدره و دره شهر می گذرد، ولی به رغم استعدادهای بالای کشاورزی در این مناطق متاسفانه به دنبال خشکسالی و کم آبی و همچنین دیم بودن اراضی صنعت کشاورزی از رونق افتاده است.
پای سیمره که به ایلام می رسد حکایت سدی زنده می شود که قرار بود مامن این رودخانه خروشان باشد تا بلکه بتواند حاشیه نشینان خود را سیراب کند، سدی که خشکسالی، کم بارانی و کم آبی رودخانه سیمره در سالهای اخیر باعث کند شدن روند آبگیری آن و نرسیدن به اهداف بلند مدت طرح تلمبه ذخیره شده است.
شاید تنها شهرستانی که در حال حاضر از آب این سد بهتر از دیگر مجاوران خود استفاده می کند شهرستان دره شهر باشد که پایین دست سد سیمره قرار گرفته ولی این میزان نیز درد چندانی از ایلام دوا نمی کند.
آب سیمره وقتی برای استان محرومی مثل ایلام اهمیت پیدا می کند که از ۳۴۰ هزار هکتار زمین کشاورزی ایلام بیش از ۷۰ درصد دیم هستند تا عبدالرضا بازدار رئیس سازمان جهاد کشاورزی استان ایلام در گفتگو با خبرنگار مهر بگوید: با توجه به استعدادهای خوب باغی در استان ایلام و نیاز مبرم استان به تولید محصولات باغی، باید از این ظرفیت در راستای توسعه باغات در مناطق مختلف استان به خصوص در مناطق روستایی نزدیک به سد سیمره استفاده کرد.
بازدار ادامه می دهد: هم اکنون سالانه یک میلیون تن انواع محصول کشاورزی در استان ایلام تولید می شود که استفاده از آب سد سیمره می تواند این میزان را دو برابر افزایش دهد.
این مسئول یادآور می شود: میانگین بارش های ایلام در طولانی مدت حدود ۴۰ درصد کاهش یافته و باید در این بین از ظرفیت های سدی مثل سیمره بیشتر استفاده شود.
سد سیمره
حاجعلی پور محمد مدیر جهاد کشاورزی شهرستان سیروان نیز در گفتگو با خبرنگار مهر می گوید: در حالی که رودخانه سیمره از کنار این شهرستان می گذرد که سیروان یکی از مهمترین مراکز کشاورزی و باغی در استان ایلام است.
وی تاکید می کند: متاسفانه بر اثر کم آبی بخش مهمی از کشاورزی شهرستان از بین رفته و نیازمند این هستیم که از آب سیمره در راستای رونق بخش کشاورزی شهرستان بیشتر استفاده شود.
گلایه ها از بی نصیبی سد سیمره در حالیست که هنوز این سد آبگیری کامل نشده تا وزیر نیرو وعده دهد که تا زمستان امسال صبر کنید بلکه سیمره هم از وادی مهار آب ها سهم خود را بگیرد .
مشت نمونه خروار
بنابراین گزارش ماجرای گاماسیاب تا سیمره حکایت مشت نمونه خروارها مشکلات بخش آب و کشاورزی غرب کشور است، جایی که سیمره به رغم سخاوت با کم دستی و گاه تهی دستی نظاره گر بی آبی مزارعی است که در کنار خروشان ترین رودخانه غرب کشور مشق تشنگی می کنند.
استانهای غرب کشور به لحاظ معیشتی وابستگی زیادی به کشاورزی دارند تا هر تنش آبی دست مزرعه ها را برای پرکردن جیب صاحبانشان خالی کند و این یعنی اقتصادی متزلزل که چشم به تدبیر و چاره اندیشی جدی متولیان بسته است.
اولویت بخشیدن به بحث مدیریت منابع آب در این منطقه خواسته همه کارشناسانی است که می دانند راهکار در این زمینه استفاده بهینه از ظرفیت های موجود با حفظ اصول علمی برداشت و روش های نوین مصرف و توزیع آب است.
سیمره در صورت مدیریت بهینه منابع آب و وجود نگاه فرابخشی می تواند به کشاورزی غرب کشور حیات ببخشد و یا با بی توجهی و استمرار وضعیت کنونی منجر به چالش جدی زیست محیطی و خسارات جدی به بخش کشاورزی شود، خساراتی که تبعات آن دامن معیشت مردم را گرفته و در نهایت خالی شدن روستاها و مهاجرت به شهرها، از رونق افتادن تولید و آسیب های اجتماعی دیگری را رقم خواهد زد.
محرومیت ها در غرب کشور در مقایسه با دیگر مناطق رنگ بیشتری دارد، سرمایه گذاری برای شکوفایی استعدادهای این منطقه که به طور عمده در بخش آب و کشاورزی است می تواند از عمق مشکلات بکاهد، هرچند که کم توجهی ها دره محرومیت ها را هر روز عمیق تر می کند، مثل دره رویاهای سیمره و گاماسیاب که هر شب خواب اراضی و باغات سرسبز را می بیند.
♦ یک قطره تا بحران آب
اهمیت موضوع«بحران آب»
با افزایش جمعیت و افزایش تقاضای آب، موضوع پایداری مصرف آب در نهایت در گرو تطبیق رفتار انسان با چرخه آب است، جوامع انسانی نیازمند آنند که قابلیت خود را در مدیریت استفاده از آب چنان فراگیر و منسجم توسعه دهند که کیفیت و کمیت آب مصرفی انسان از اکوسیستم های تامین کننده اش حفظ شود.
آینده آب در جهان بحرانی است و به نظر میرسد کشور ایران هم در دل این بحران قرار دارد. چرا که طبق پیش بینی ها منطقه ما به سمت خشکی کامل پیش میرود.
گرمایش جهانی و استفاده بیش از پیش از منابع آب باعث شده که علاوه بر کاهش بارش ها، سفره های زیرزمینی آب و ذخایر سدها هم با بحران مواجه شوند. بحرانی که روز به روز به سمت بدتر شدن پیش میرود و گویا هیچ مدیریتی را توان مقابله با آن نیست تا چه رسد به سوءمدیریت که ما در چند سال اخیر از آن بسیار رنج برده ایم.
مقدار کل منابع آب شیرین هم به دلیل تغییرات آب و هوایی که موجب عقب نشینی یخچال های طبیعی، کاهش جریان رودخانه ای و کوچک شدن دریاچه ها شده، کاهش یافته است؛ اگر چه کل منابع آب شیرین مورد استفاده قرار نگرفته، اما بسیاری از آن آلوده، شور، نامناسب یا غیرقابل دسترس برای مصارف شرب، صنعت و کشاورزی شده اند.
از این رو برای جلوگیری از بروز بحران جهانی آب، کشاورزان باید برای افزایش بهره وری و پاسخگویی به تقاضاهای روبه رشد موادغذایی تلاش کنند و صنایع و شهرها هم به دنبال یافتن راه هایی برای استفاده بهتر از منابع آبی موجود باشند. با توجه به اینکه کشور ما در کمربند خشک جهان قرارگرفته و میزان بارندگی آن یک سوم متوسط جهانی است ودوره های خشکسالی بر اساس سوابق به کرات اتفاق میافتد، لذا بر اساس این ویژگی ها طلب میکند که با قبول این وضعیت در جهت استفاده ی بهینه از آب گام های موثری را برداریم و طبیعی است که اقدامهای مناسب، مانع بروز خسارت های گسترده و قابل توجه میشود.
ایران در منطقه خشک و نیمه خشک واقع شده و استعداد کم آبی را هم دارد، در طول ۴۴ سال آماری حدود ۴۰ تا ۴۶ درصد این سالها با خشکسالی سراسری یا بخشی روبرو بوده ایم، که این موضوع تامین و مدیریت آب را به امری اساسی تبدیل نموده است و در همین جا است که به جدی بودن «بحران آب» پی خواهیم برد.
♦ یک جامعه شناس: خشکسالی، تهدیدی برای امنیت ملی است
۰۲/خرداد/۱۳۹۴ خودنویس
یک جامعه شناس معتقد است که اثرات مستقیم خشکسالی موجب افزایش تنش های قومی و به خطرافتادن تمامیت ارضی خواهد شد و خشونت های گسترده را به دنبال خواهد داشت.
گیتی خزاعی، جامعه شناس، در یادداشتی در روزنامه ی قانون، به بررسی آثار مستقیم خشکسالی بر جامعه ی ایران پرداخته است. به گفته این جامعه شناس، اثرات منفی خشکسالی، در کوتاه زمان و در بازه ای طولانی، تهدیدهای مهم امنیتی و اجتماعی برای ایران و ایرانیان پدید خواهد آورد. خزاعی مینویسد: «خشکسالی با آسیب دامنه داری که در اخلاق و سرمایه اجتماعی ایجاد میکند موجب افزایش خشونت میشود. نمونه های آن را در جوامعی که همزمان خشکسالی و خشونت را تجربه میکنند، به راحتی میتوان مشاهده کرد.» لازم به توضیح است که خشونت های مناطقی نظیر سوریه و یمن درست چند سال پس از بروز خشکسالی های این سرزمین ها آغاز شد.
خانم خزاعی در ارتباط «تهدید امنیت ملی و گسترش ناامنی» ناشی از خشکسالی مینویسد: «موقعیت ژئوپولیتیک ایران و قرارگرفتن در شاهراه قاچاق، تروریسم، کشت و توزیع موادمخدر، تنش های شدید منطقه ای و قومی، و درگیری های فرقه ای و مذهبی در خاورمیانه، ایران را به یک نارنجک ضامن کشیده بدل کرده است. خشونت بارترین کنش های تروریستی جهان، در مجاورت مرزهای ایران رخ میدهند.»
او ادامه میدهد: «هم اکنون در چند کیلومتری مرزهای شرقی ایران، نهادینه ترین سیستم آموزشی تروریسم در جهان، نیروهای جان برکف انتحاری تربیت میکند که معتقدند راه بهشت از قتل عام شیعیان میگذرد و در چند ۱۰ کیلومتری مرزهای غربی، خون ریزترین گروه تروریستی جهان، اوقاتش را با سلاخی یا آتش زدن همسایه های دیواربه دیوار ما میگذراند. افزایش آسیب دیدگی اقلیمی و بیابانی ترشدن گذرگاه های مرزی و درون سرزمینی، ظرفیت بالقوه مبسوطی برای گسترش تعرض های فرقه ای به داخل کشور فراهم خواهد کرد. اکنون نیز به علت شرایط نامناسب اقلیمی، دیده بانی و پاسداری در بسیاری نقاط کشور غیرممکن یا بسیار پرخطر است و معبر امنی برای گروه های تروریستی فراهم کرده است. با تشدید تفتیدگی سرزمین، این پاسداری غیرممکن تر و این تردد ایمن تر هم خواهد شد.»
این جامعه شناس معتقد است که خشکسالی به افزایش تنش های قومی و به خطرافتادن تمامیت ارضی می انجامد: «ایران جزو معدود کشورهای جهان است که توانسته اقوام مختلف را زیر پرچم یک هویت مشترک گرد آورد. اقوام ایرانی در گذر تاریخ همیشه به خوبی کنار هم زیسته و به عنوان یک قوم واحد میراث دار هویت مشترک ملی و ایرانی اند. اما در شرایط بحرانی تنش های قومی شدت پیدا میکنند و تبعیض های کهنه و نهادینه، این ظرفیت را دارند که اختلافات قومی را به عاملی تنش زا و ویرانگر تبدیل کنند.»
این کارشناس علوم اجتماعی، با اشاره به شکننده بودم نظام اجتماعی ایران به ویژه در استان های حاشیه و مرزی مینویسد: «دو حادثه اخیر مهاباد و گسترش ریزگردها در خوزستان، آزمونی عبرت آمیز بود برای دولت، که دریابد با وجود همزیستی مسالمت آمیز اقوام در ایران، پیوند اقلیت های قومی غیرفارس با نظام اجتماعی چقدر شکننده و آسیب پذیر است. هیچکدام از دو حادثه، ارتباط مستقیمی به قومیت مردمان ساکن در این مناطق نداشت اما آتش زیر خاکستر احساس تبعیض کهنه اقوام را به تلخی و البته خونین، سوق داد. مطالبه برقراری امنیت نسبی و هوایی برای تنفس در خوزستان، حداقل خواسته معترضان از پایتخت نشین ها بود و حتی به روشنی بیان میکردند که در گذر سالیان، محرومیتی طولانی و ناحقی و آسیب هایی جبران ناپذیر از ناحیه جنگ تحمل کرده اند. بنابراین، تشدید وضع نامساعد اقلیمی در کشور، ظرفیت تبدیل چالش های اقلیمی به تنش های قومی و پرخطر را داراست.»
خانم خزاعی، گسترش فقر را مساله مهم دیگری میداند که در نتیجه ی خشکسالی جامعه ی ایران را در برخواهد گرفت و «عزت» و «غرور ملی» را جریحه دار خواهد کرد: «بحران ها فقرا را فقیرتر و محرومیت را تشدید میکنند. همین الان هم جمعیت پرشماری از مردم ایران در شرایط اقتصادی ناگواری به سر میبرند. خشکسالی و زندگی در اقلیمی بی برگ و بار و بی کشت وکار، هم بر فقر و هم بر تعداد تنگدستان خواهد افزود. به واقع، محرومیت ناشی از تکیدگی اقلیمی و بی آب و بار بودن زمین و عدم امکان ارتزاق، همین الان هم کمی دورتر از پایتخت، در مناطقی که دارند به سختی و تلخی، خشکسالی را تجربه میکنند قابل مشاهده است. با کاهش بیشتر منابع در پی خشکسالی، چنانچه راه های معقول و عزت مندانه تری برای تامین غذا و آب اندیشیده نشوند، ملت ایران قطعا نیازمند کمک های بین المللی خواهد شد. همین الان هم تعداد قابل تاملی از شهروندان استان های محروم، مورد حمایت نهادهای بین المللی قرار دارند. گزارش های یونیسف، یونسکو و برنامه عمران سازمان ملل در ایران نمایانگر وابستگی بهداشتی و آموزشی جمعیت پرشماری از ملت ایران به کمک های بین المللی است. با گسترش خشکسالی، رشد بیکاری و خالی تر شدن خزانه ملی به علت مقابله با خشکسالی، و البته ضعف نهادهای تامین اجتماعی، دریافت کننده های کمک های حمایتی پرشمارتر خواهند شد. کمیابی منابع، در کنار چشم انداز سیاست های افزایش جمعیتی، ملت ایران را در سطحی وسیع، به مردمانی نیازمند به کمک های انسان دوستانه ملی و بین المللی در حوزه غذا، بهداشت و آموزش تبدیل خواهد کرد.»
اما بحران دیگری که این جامعه شناس به آن اشاره کرده «تضعیف اخلاق، اعتماد و کاهش سرمایه اجتماعی» است که میتواند ضربه های جبران ناپذیری به جامعه ی ایران وارد کند: «بی اخلاقی و بی حرمتی به طبیعت، یکی از عوامل فروپاشی اقلیم است، اما میتواند پیامد خشکسالی هم باشد. دلایل تحلیلی آن، به رابطه متقابل اخلاق و کمیابی منابع برمیگردد. بحران ها آشفتگی اخلاقی و رفتاری را میافزایند. زلزله های مکرر، به عنوان یکی از نمونه های بحران طبیعی در ایران، علاوه بر آنکه روح همبستگی ایرانی ها را به نمایش میگذارند، آزمون های عملی دردناکی برای سنجش اخلاق، به وقت مرارت ناشی از ویرانی و کمیابی منابع هم بوده اند. جنازه های مثله شده بمی ها، رودباری ها و منجیلی ها توسط راهزنانی که برای غارت تهمانده های زندگی به محل هجوم آوردند، یادمان تلخی است که یادآوری کند ما هم مثل سایر ملت های جهان، این ظرفیت بالقوه را داریم که هنگام کمیابی منابع به موجوداتی قسیالقلب تبدیل شویم. به علاوه، کمیابی ناشی از خشکسالی، حس نوع دوستی و اشتیاق برای کمک به یگدیگر و اعتماد را فرو میکاهد و خودمحوری را میافزاید.»
گیتی خزاعی نهایتا به نگرانیهای خود بابت افزایش خشونت و شرایط سخت شهروندان در آینده مجبور به مهاجرت شوند میپردازد.
خانم خزاعی در پایان، اظهار امیدواری میکند که ساکنان فلات ایران، با توجه به راه هایی که برای هم خوانی با تغییرات اقلیمی وجود دارد، مانع فروپاشی شوند: «اگر ساکنان فلات ایران بارها توانسته اند راه های انطباق هوشمندانه با تغییر اقلیم را بیاموزند و از مرز فروپاشی بازگردند، این بار هم بی شک خواهند توانست هم پیامدها را به حداقل برسانند و هم راه های هوشمندانه انطباق با بحران خشکسالی را عملیاتی کنند. دولت به عنوان مهمترین متولی مدیریت بر سرزمین ناگزیر است با جدیت، سخت دلی و قاطعیت فرآیند پرشتاب خشکیدن سرزمین را کند سازد و با تامل بر راهکارهای مناسب، پیامدهای پیش گفته را به حداقل برساند. البته همه چیز به یک تک مضراب بستگی دارد؛ اینکه مقابله با خشکسالی و انطباق با تغییراقلیم، باید اولویت اول دولت در حوزه سیاست و امنیت داخلی باشد.