♦ خشکسالی، رودخانه شطراز را بیحرکت کرد
خلیلآباد هم از خشکسالی و نشست زمین بینصیب نمانده؛ به طوری که این شهرستان هم در وضعیت اسفباری به سر میبرد.
در همین خصوص، رییس اداره حفاظت محیط زیست خلیلآباد در گفتوگو با ایسنا، منطقه خراسان گفت: خشکسالی و فرونشست زمین، مهمترین بحران زیست محیطی در این شهرستان است.
محمد مظلومپناه وضعیت این شهرستان را در خصوص منابع آبی و فرونشست زمین بحرانی اعلام کرد و افزود: فرونشست زمین بیشتر در جنگلهای تاغزار اطراف روستاهای کاهه و مهدیآباد دیده میشود؛ به طوری که وضعیت این مناطق بسیار وحشتناک است.
وی تصریح کرد: مهمترین رودخانه این منطقه ششطراز بوده که صد درصد خشک شده و همان اندک آب موجود را کشاورزان برای آبیاری باغات پمپاژ میکنند.
رییس حفاظت محیط زیست خلیلآباد با بیان اینکه وضعیت بسیار نگرانکننده و بحرانی است، به طوری که به دلیل برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، مساحت عظیمی از دشتهای شهرستان خلیلآباد فرونشست کرده است، افزود: به زودی ممکن است به تأسیسات زیربنایی شهرستان آسیبهای جدی وارد شود.
وی با تأکید بر اینکه باید به سمت بهینه کردن آب قدم برداشت و الگوی کشت را در شهرستان تغییر داد، بیان کرد: اگر بخواهیم از ادامه این معضل زیست محیطی جلوگیری کنیم، باید مانع کشت محصولاتی که نیاز به آب فراوان دارند شویم؛ زیرا در حال حاضر برای تولید یک کیلو هندوانه ۴۰۰ لیتر آب و یک کیلو گندم هزار و ۳۰۰ لیتر آب از سفرههای زیر زمینی برداشت میشود.
مظلومپناه با اشاره به اینکه منابع آب خلیلآباد در بخش کشاورزی ۲۶۳ حلقه چاه عمیق، ۲۷ قنات و دو رودخانه فصلی است که با خشکسالیهای اخیر، شاهد افت سالانه بیش از یک متر آب چاهها هستیم، عنوان کرد: تهی شدن لایههای خاک از آب، حرکت زمین را به صورت عمودی به طرف پائین به همراه دارد و بر اثر متراکم شدن لایهها از نفوذپذیری خاک نیز به شدت کاسته میشود.
کلام آخر
بی شک به عنوان راهکار درازمدت بر مبنای تجربه سایر کشورها، چارهای جز اصلاح روشهای مدیریت منابع آب وجود ندارد و تا فرصت باقی است باید به سوی آن حرکت کرد، اما تا آن هنگام و به عنوان راهکار فوری و اضطراری حداقل میتوان به جلوگیری از ادامه فعالیت از چاههای حفر شده غیرمجاز مبادرت ورزید؛ در غیر این صورت و با ادامه روند موجود ضمن از دست دادن بخشهای عظیمی از منابع آب برای همیشه، پدیدههایی نظیر فروچالهها و فرونشستهای ناحیهای با ابعاد نامعلوم و با آسیبهای جبرانناپذیر، باز هم به وقوع خواهد پیوست.
♦ تیشه به ریشه آب
در حال حاضر وضعیت منابع آبی در کشور بحرانی است، به طوری که بنا به آمارها، در طول ۳۴ سال اخیر۱۷۰ میلیارد مترمکعب آب بیشتر مصرف کردهایم.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)- منطقه خراسان، این اضافه برداشتها در شهرستان کاشمر به گونهای است که به گفته مدیرکل محیط زیست خراسان رضوی منجر به افت ۳۷ سانتیمتری زمین شده است؛ وی با این سخنان از وضعیت اسفبار برداشتهای بیرویه آب در کشور و از فرونشستهای زمین در این شهرستان پرده برداشت.
متأسفانه خشکسالیهای پیاپی، برداشت بیرویه آب از سفرههای زیرزمینی و تشنگی باعث نشست گسترده زمین در دشت کاشمر شده است. در حال حاضر فرونشستهای زمین که به صورت مکرر در نقاط مختلف کاشمر و خلیلآباد رخ میدهد، این پدیده را به عنوان یک مخاطره جدی در منطقه مطرح کرده و کارشناسان تأکید دارند باید برداشتهای بیرویه از منابع آب زیرزمینی برای جلوگیری از این فرونشستها کنترل شود.
خشم طبیعت به علت برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی
در همین خصوص، مدیر امور آب منطقهای کاشمر در گفتوگو با ایسنا، منطقه خراسان از فرونشست زمین در جنوب دشت کاشمر به صورت درز و شکافهای کششی و رشد لوله جدار خبر داد و گفت: در داخل چاههای پیزومتر لوله جدار قرار دارد که در همان ابتدا سرچاه بتن ریخته میشود، اما الان به دلیل فرونشست زمین این بتن از زمین کنده شده و بین بتن و زمین فاصله ایجاد شده که در جوار امامزاده سید محمد(ع) نمونه آن مشهود است.
حسین باباغیبی افت سطح آبهای زیرزمینی را یکی از علل مهم این فرونشست دانست و اظهار کرد: وقتی سطح آب پایین برود قسمتی از فشار وارد شده از ستون بالا به پایین را مولکولهای آب تحمل میکنند، اما وقتی آب خشک شود، دیگر مولکولی نیست که وزن ستون بالایی را تحمل نماید، به همین جهت زمین نشست کرده و متراکم میشود.
وی با اعلام اینکه زمین در جاهایی که آبرفت زیاد باشد، نشست میکند و در جاهایی که ضخامت آبرفت کم باشد خود را به صورت درز و شکاف نشان میدهد، بیان کرد: هم اکنون در حاشیه جنوبی دشت کاشمر این اتفاق به صورت درزکشی اتفاق افتاده و در مرکز به صورت نشست عینی است.
باباغیبی با بیان اینکه نشست زمین بر اثر اُفت آبهای زیرزمینی در تمام دشت کاشمر به جز مناطق کوهستانی اتفاق افتاده است، بیان کرد: دشت کاشمر شامل کل شهرستان کاشمر و خلیلآباد میشود که دارای ۴۹۶ حلقه چاه با مصارف گوناگون است.
وی کل دشت را منطقه ممنوعه بحرانی اعلام کرد و گفت: به هیچ عنوان مجوز حفر چاه کشاورزی در دشت کاشمر صادر نمیشود.
مدیر امور آب منطقهای کاشمر با اشاره به اینکه حجم بهرهبردای از منابع موجود ۱۴۱ میلیون مترمکعب در سال است، توضیح داد: در حال حاضر با ۳۵ میلیون مترمکعب کسری حجم مخزن مواجه هستیم.
وی مساحت دشت کاشمر را هزار و ۲۰۹ کیلومتر مربع و مساحت ارتفاعات سنگی را ۸۳۲٫۵ کیلومترمربع اعلام کرد و افزود: به طور متوسط دشت کاشمر سالیانه یک متر افت دارد.
باباغیبی در خصوص مخاطرات ناشی از فرونشست زمین افزود: ایجاد ترک و تخریب جادهها و مسیرهای ارتباطی، شکسته شدن خطوط لوله و شریانهای حیاتی، آسیبدیدگی کانالهای آبرسانی، ترک در پیِ سازهها و دیوارهای جدا کننده، تخریب زمینهای کشاورزی، آسیب به دامها و حیات وحش، جابجایی و تغییرشکل در مسیر راهآهن، تخریب لوله جدار و تجهیزات سر چاهی، شکستگی زهکشها و لولههای فاضلاب، آلودگی آبخوان، تخلیه ناگهانی برکههای آب و وقوع تلفات انسانی از جمله مخاطرات ناشی از فرونشست است.
باباغیبی با اظهار نگرانی از خسارات فرونشست و از دست دادن آبخوانها خاطرنشان کرد: به دلیل فرونشست زمین، در صورت بارندگی هم، نزولات آسمانی نمیتواند به زمین نفوذ کند و به سیل تبدیل میشود.
وی همچنین از خشکسالی شدیدی که دامنگیر رودخانهها و قنوات شده خبر داد و گفت: اگر رودخانههایی در سالهای بسیار گذشته، دائمی بودهاند، در حال حاضر ۱۰۰ درصد آنها فصلی شده و هیچ رودخانه دائمی در کاشمر نداریم.
«سامانه اندازهگیری عمق آب چاهها» در پژوهشکده مطالعات و تحقیقات منابع آب موسسه تحقیقات آب طراحی، ساخته و در مرحله آزمایش قرار گرفت. دکتر فرشاد کوهیان افضل، سرپرست پژوهشکده مطالعات و تحقیقات... Read more
استاندار آذربایجانشرقی گفت: در سفر اخیر کاروان تدبیر امید به استان، وزارت نیرو مکلف شد که ۸۰۰ میلیون یورو، فاینانس طرح انتقال آب ارس به دشت تبریز را تامین کند که با توجه به نتیجه مذاکرات هس... Read more
«در صورت خشکی کامل دریاچه ارومیه، بیابانی به وسعت ۵۷۰ هزار هکتار با هشت میلیارد تن نمک ایجاد خواهد شد که با وزش باد، نمک موجود در هوا منتشر و علاوه بر ایجاد معضل برای داخل کشور برای سرزمینه... Read more
♦ راهکار ما برای عبور از “۲۰ سال خشکسالی” چیست؟
سعید افشار*
عصرایران – این یک واقعیت بسیار جدی است: ادامه خشکسالی و بحران های زیست محیطی، “تغییرات ساختاری” در کشورهای مبتلا به آن ایجاد خواهد کرد. اگر کمی واقع بین باشیم و نگاه هیجانی به توسعه را کنار بگذاریم (منظور مدیران و افرادی هستند که خروج پرفشار آب از دریچه سدها را به عنوان توسعه در تلویزیون ها نشان می دهند) حقیقت، تکان دهنده تر از آنی هست که فکرش را می کنیم.
همین چند روز پیش در خبرها آمده بود که فرماندار کالیفرنیا به دلیل ادامه خشکسالی در بیشتر مناطق آن ایالت، هزینه آب برای مصارف خانگی و کشت را برای مردم ۲۰ برابر کرده است، یا در کراچی پاکستان به دلیل مشکلات کمبود آب و نزولات آسمانی کارخانه فولاد را تعطیل کرده اند. در انگلیس برای آبیاری چمن حیاط منازل جریمه سنگین تعیین شده و مثال های دیگر.
ما در کشورمان چشم انداز توسعه ۲۰ساله تعریف کرده ایم و طبق اهداف تعیین شده تا سال ۱۴۰۴ می بایستی پیشرفته ترین کشور منطقه باشیم. این در حالی است که ادامه خشکسالی ها در بخشی از کره زمین و از جمله ایران، برنامه های توسعه را تحت تاثیر جدی قرار خواهد داد.
پیشنهاد مشخص ما تدوین مجدد برنامه، نه از نوع برنامه های توسعه پنج ساله، بلکه برنامه های کوتاه مدت یکساله برای رشد اقتصادی است که مشکل اشتغال و رکود را نیز حل کند. تعطیلی یا محدودسازی جدی برنامه های توسعه کشاورزی و صنایع سنگین هر چند تلخ اما بی هیچ تعارفی ضروری است.
طبق آمار موجود، بخش کشاورزی سهمیه ای حدود ۴۲میلیارد متر مکعب آب را در سال مصرف می کند (معادل ۸۵ درصد موجودی منابع آبی کشور) در صورتیکه سهم همین بخش در تولید ناخالص ملی حدود ۱۲درصد است.
واقعا در این شرایط بحرانی،چه دلیلی دارد این همه منابع آبی را عملا جایی مصرف کنیم که کمترین بازدهی مثبت در توسعه اقتصادی را دارد، مثلا در استان فارس که سال هاست از کم آبی و خشکسالی در رنج است، چه ضرورتی ایجاب می کند که از عمق صدها متری زمین و خاک های از تشنگی تفتیده و با هزینه ای بسیار بالا آب استخراج کنیم و صرف تولید هندوانه و صیفی جات کنیم؟
چه ضرورتی به ما دیکته می کند که در استان های بی آب و کم آبی مانند اصفهان، یزد، کرمان، خراسان و … صنایع فولاد، صنایع سنگین، مجتمع های بزرگ تولیدی و تجاری “آب بَر” تاسیس و راه اندازی کنیم؟
اگر نگاهی از دریچه توسعه ملی و نه منطقه ای به این برنامه های صنعتی داشته باشیم باید بپرسیم چرا صنایع سنگین آب بر، به مناطقی مانند چابهار، بندرجاسک و سایر کرانه های دریای عمان و خلیج فارس منتقل یا تأسیسات جدید در این مناطق احداث نمی شوند؟
همان طور که ذکر شد، پیشنهاد مشخص ما تحدید یا حتی تعطیلی – ولو مقطعی – صنایع آب بر غیرلازم و غیرضروری مانند صنایع فولاد و اتومبیل سازی است و نیز تغییر سریع الگوی کشت در مناطق کم آب. اگر این کار به زودی و با شجاعت تمام انجام نگیرد، متاسفانه شاهد اثرگذاری خشکسالی در صنایع نفت، پتروشیمی و گاز و برق که سهم زیادی در تولید ناخالص ملی دارند، خواهیم بود.
پیشنهاد دیگر ما، تدوین استراتژی توسعه همه جانبه و ایجاد اشتغال پایدار از طریق گرایش به “اقتصاد شبکه” درعصر انقلاب فناوری اطلاعات است.
اقتصاد دیجیتال یعنی بهره گیری از دستاوردهای فناوری اطلاعات، که انقلابی در کسب و کار جدید پدید آورده و می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات مانند بیکاری، آلودگی محیط زیست، تشنجات اجتماعی و … باشد.
در حال حاضر کمپانی هایی مانند مایکروسافت، اپل، گوگل، فیس بوک، علی بابا و … صدها هزار شغل بوجود آورده اند. در ایران هم می توانیم با توجه به مشکلات خشکسالی صنایع نرم افزار و تکنولوژی اطلاعات را با همکاری کمپانی های بزرگ بین المللی راه اندازی و توسعه دهیم و صدها هزار شغل در پنج سال آینده بوجود آوریم و تربیت هزاران تکنیسین ماهر را جزو برنامه های خود قرار دهیم. تکنولوژی و فناوری اطلاعات می تواند در دهها صنعت دیگر مانند خودروسازی و بوجود آمدن شرکت بزرگ خدمات فنی و مدیریتی کمک حال ما و جهانیان باشد. در کنار آن صنعت توریسم، صنایع دستی، صنعت موسیقی، صنعت فیلم و … می تواند جایگزین خوبی برای صنایع تعطیل شده با هدف بالابردن تولید ناخالص ملی و ایجاد اشتغال پایدار باشد.
مثال های زیادی در این رابطه می توان زد، از بالارفتن سهام مایکروسافت و گوگل گرفته تا پذیرفته شدن سایت فروش بازرگانی اینترنتی علی بابا در وال استریت.فراموش نکنیم که صنعت IT بسیار اشتغال زاست، به شرطی که زیرساخت آن از جمله داشتن اینترنت پرسرعت با استاندارد جهانی، آماده گردد.
بدیهی است که همه این تحولات نیروی انسانی کارآمد می خواهد و لذا می توان نیروهای بیکار شده از رهگذر محدودسازی کشاورزی و صنایع آب بَر را در یک بازه زمانی در تخصص های گوناگون از IT گرفته تا توریسم اموزش داد و زیر ساخت انسانی را فراهم ساخت.
انرژی های تجدیدپذیر و از جمله انرژی خورشیدی می تواند در استراتژی توسعه درازمدت کشور سهمی بسزا داشته باشد، آخرین اخبار حاکی از این است که تاسال ۲۰۱۸ میلادی بیش از پنجاه درصد برق مورد نیاز اتحادیه اروپا از محل تولید نیروگاههای خورشیدی مستقر در صحرای غربی آفریقا تامین خواهد شد. کویرهای خشک لوت، نمک و حتی بستر دریاچه سابق ارومیه (در صوتر عدم احیا) می تواند بستری برای احداث و توسعه نیروگاههای انرژی خورشیدی باشد.
توسعه توریسم که منبعی بی نهایت برای درآمدزایی است نیز می تواند و باید در دستور کار جدی قرار بگیرد. توریسم، بخشی از آینده گریزناپذیر ماست.
بدیهی است که میان آرزوها و رسیدن به آن، دره عمیقی وجود دارد که تنها با سلاح علم، آگاهی، جهان بینی بالا، تعامل با همه کشورهای جهان و تلاش شبانه روزی پر خواهد شد.
ما در این راه نیاز به اصلاح جدی وضعیت آموزش و پرورش و آموزش عالی داریم ولی آنها متاسفانه به بنگاه های تولید انبوه مدرک تبدیل شده اند،بدون اینکه کمترین دانش آموخته دارای مهارت کافی تربیت کنند.
تعداد بالای مراکز آموزش عالی و داشتن رقم میلیونی دانشجو، لزوما به مفهوم توسعه یک کشور نیست، توسعه دانشگاهها و تشکیل رشته های تحصیلی بایستی در چارچوب برنامه های استراتژی توسعه درازمدت اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی یک کشور تبیین و تعیین شود.
پیشنهاد می کنیم که بی هیچ غروری، الگوی توسعه اقتصادی ترکیه و هند و مالزی در ۲۰سال اخیر مدنظر جدی قرار گیرد، ما پیشنهاد می کنیم برای کم کردن حجم دولت و در نتیجه کاهش بار مالی دولت، شرکت های دولتی منحل گردند و بانکها و نهادهای دیگر حق بنگاه داری نداشته باشند، تا بخش خصوصی نیمه جان کشور بتواند دراین دوران بسیار سخت نقشی به عهده بگیرد.
یک پیشنهاد ساده هم به صدا و سیما داریم، در سه سال گذشته که خشکسالی شروع شده، صدا و سیما نه تنها بصورتی جدی عمق بحران را نشان نداده، بلکه گاهی اگر قطراتی باران یا برف در استان های شمالی می بارد در تمام شبکه ها به صورتی گسترده نشان داده می شود و مردم هم تصور می کنند بحران خشکسالی و کم آبی حل شده است!
ما در مرحله بسیار دشوار حضور در دوران خشکسالی، که حداقل دو دهه دیگر ادامه خواهد داشت، هستیم و نیاز به همکاری همه ارکان اداره کننده کشور داریم. باور کنیم که با همدلی و هماهنگی حکومت و مردم می توان این مشکل را به فرصت تبدیل کرد. ما می توانیم با شجاعت صورت مساله را توسط مسؤولان ارشد کشور به مردم و به صورتی رو در رو در تلویزیون (مجری لازم نیست) طرح و روزهای سختی که در سال های خشکسالی در پیش داریم صادقانه در میان گذاریم و برای عبور کم خطر و پر سود از این بحران استمداد کنیم. باور کنید انقلاب دیجیتال می تواند به کمک توسعه ایران هم بیاید، اگر واقعا بخواهیم. شانس همیشه با شجاعان و عقلانیت گرا ها است.
استاد دانشگاه، فعال محیط زیست، کارآفرین و رئیس مرکز مطالعات عصر ایران
نامه این استاد دانشگاه عزیز بسیار دلسوزانه بوده و دارای نکات مفیدی است اما برای اغاز یک سمینار مناسب تر است تا استفاده در یک برنامه عملی
اینکه ۸۵% اب مصروف کشاورزی است و با کاهش تولیدات کشاورزی مشکلی حل شود را نمی توان پذیرفت! مگر این آب همانجایی قرار دارد که آب شرب لازم است! برخی مناطق بلی و برخی دیگر خیر!
گفته می شود در کالیفرنیا هزینه آب را ۲۰ برابر کرده اند، اتفاقا این الگو شاید مفید تر باشد! اگر ما مدلی برای صرفه جویی در کشاورزی برای هر منطقه و کشت طراحی کنیم و از کشاورز بخواهیم طبق مدل کار کند و گرنه قیمت آب ۲۰ برابر یا اصلا قطع خواهد شد و برای اجرای مدل منابع و تسهیلات مالی هم در اختیار قرار دهیم هم اشتغال و هم ادامه کشاورزی ممکن خواهد بود. با این همه هیاهو در صرفه جویی اب شرب (که هیچ تاثیری هم نداشته است چون طرح ها دارای اشکال اجرایی است) سخنی زیادی از وزارت کشاورزی شنیده نمی شود، گویی آب شناسان رفتند از این ولایت!!
من متخصص آب نیستم، اما در مدیریت می گویند: اگر اندازه گیری نکنید نمی توانید کنترل کنید! و اگر کنترل نکنید نمی توانید مدیریت کنید!!!!
در موضوع آب اندازه گیری در کشاورزی وجود دارد؟
تشکر
در مصارف خانگی با وجود آپارتمان نشینی و مصرف مشاع آب، اندازه گیری موثر وجود دارد؟
♦ یک دریاچه اورمیه و این همه مدعی!!!!!!!!!!!!!!
تعجب نکنید این لیست آمار سدهای دنیا نیست فقط در حوزه دریاچه اورمیه این همه سد احداث شده:
فهرست سدهای بهره برداری شده حوضه اصلی اورمیه
۱- سد پارام _آب قابل تنظیم سالیانه: ۴_استان: آزربایجان شرقی
۲- سد چوغان (جوقان)_آب قابل تنظیم سالیانه: ۲/۳_استان: آزربایجان شرقی
۳- سد آمند تبریز_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴_استان: آزربایجان شرقی
۴- سد اردلان _آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۴_استان: آزربایجان شرقی
۵- سد تاجیار سراب _آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۴_استان: آزربایجان شرقی
۶- سد تیل_آب قابل تنظیم سالیانه: ۷/۰_استان: آزربایجان شرقی
۷- سد حسنلو_آب قابل تنظیم سالیانه: ۹۴_استان: آزربایجان غربی
۸- سد ده گرچی اشنوشه_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴۵/۰_استان: آزربایجان غربی
۹- سد زولا_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۱۳۲_استان: آزربایجان غربی
۱۰- سد ساروق (گوگردچی)_آب قابل تنظیم سالیانه: ۸/۵۱_استان: آزربایجان غربی
۱۱- سد شهرچائی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱۹۹_استان: آزربایجان غربی
۱۲- سد علویان_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴/۱۲۳_استان: آزربایجان غربی
۱۳- سد شهید کاظمی بوکان_آب قابل تنظیم سالیانه: ۶۰۵_استان: آزربایجان غربی
۱۴- سد قاضی کندی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۱_استان: آزربایجان شرقی
۱۵- سد قلعه چای عجبشیر_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵۵_استان: آزربایجان شرقی
۱۶- سد قوریچای قوشاچای (میان دوآب)_آب قابل تنظیم سالیانه: ۸/۰_استان: آزربایجان غربی
۱۷- سد قیصرق_آب قابل تنظیم سالیانه: ۸/۲_استان: آزربایجان شرقی
۱۸- سد کردکندی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۰۳/۶_استان: آزربایجان شرقی
۱۹- سد مقصودلو_آب قابل تنظیم سالیانه: ۸/۱_استان: آزربایجان شرقی
۲۰- سد ملا یعقوب_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴_استان: آزربایجان شرقی
۲۱- سد ملک کیان_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱۰_استان: آزربایجان شرقی
۲۲- سد مهاباد_آب قابل تنظیم سالیانه: ۸/۱۹۷_استان: آزربایجان غربی
۲۳- سد نهند_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳۲_استان: آزربایجان شرقی
۲۴- سد هاچه سو_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱/۳_استان: آزربایجان غربی
۲۵- سد هفت چشمه آذرشهر_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳/۰_استان: آزربایجان شرقی
۲۶- سد ینگجو آذرشهر_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳_استان: آزربایجان شرقی
۲۷- سد فاضل گلی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۲_استان: آزربایجان شرقی
۲۸- سد وانق علیا_آب قابل تنظیم سالیانه: ۲_استان: آزربایجان شرقی
۲۹- سد سنجاق_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴/۰_استان: آزربایجان غربی
۳۰- سد سفیدان عتیق (داش اسپران)_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۳۱- سد کانسپی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۷۹/۱_استان: آزربایجان غربی
۳۲- قوشخانه_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱۴/۰_استان: آزربایجان غربی
۳۳- سد اوغان_آب قابل تنظیم سالیانه: –استان: آزربایجان شرقی
۳۴- سد عبدول آباد_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۳۵- سد مینق خاکی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۳۶- سد حسنجانکوه_آب قابل تنظیم سالیانه: _استان: آزربایجان شرقی
۳۷- سد ورگیل_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳/۲_استان: آزربایجان غربی
۳۸- سد احمد آباد سفلی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۹/۵_استان: آزربایجان غربی
۳۹- افزایش ارتفاع سد کاظمی بوکان_آب قابل تنظیم سالیانه: ۴۲۵_استان: آزربایجان غربی
۴۰- سد آمند ۱_آب قابل تنظیم سالیانه: ۲۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۴۱- سد آمند ۲_آب قابل تنظیم سالیانه: ۲۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۴۲- سد باروق هریس_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۴۳- سد پیره یوسفان_آب قابل تنظیم سالیانه: ۲۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۴۴- سد خرمالو_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳۲/۰_استان: آزربایجان شرقی
۴۵- سد خونیق_آب قابل تنظیم سالیانه:۲/۱_استان: آزربایجان شرقی
۴۶- سد گاودوش آباد_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۲_استان: آزربایجان شرقی
۴۷- سد ینگجه ۱ هریس_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱_استان: آزربایجان شرقی
۴۸- سد مینق سنگی_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳/۰_استان: آزربایجان شرقی
۴۹- سد هریس شبستر_آب قابل تنظیم سالیانه: ۱۵/۰_استان: آزربایجان شرقی
۵۰- سد چناغ بلاغ_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳/۰_استان: آزربایجان شرقی
۵۱- سد سرای_آب قابل تنظیم سالیانه: ۶۳/۰_استان: آزربایجان شرقی
۵۲- سد گل تپه مراغه_آب قابل تنظیم سالیانه: ۶/۰_استان: آزربایجان شرقی
فهرست سدهای در دست ساخت حوضه اصلی اورمیه
۵۳- سد اشنویه (چپر آباد)_آب قابل تنظیم سالیانه: ۶/۲۵۵_استان: آزربایجان غربی
۵۴- سد چراغ ویس _آب قابل تنظیم سالیانه: ۸۶_استان: کردستان
۵۵- سد امام چای_آب قابل تنظیم سالیانه: ۷/۲_استان: آزربایجان شرقی
۵۶- سد باراندوز_آب قابل تنظیم سالیانه: ۵/۱۴۷_استان: آزربایجان غربی
۵۷- سد سیمینه رود_آب قابل تنظیم سالیانه: ۲۶۹_استان: آزربایجان غربی
۵۸- سد شهید مدنی (ونیار)_آب قابل تنظیم سالیانه: ۳۰۰_استان: آزربایجان غربی
♦ غرامت پیشکش؛ لااقل برای رفع معضلات گتوند، چرخ را اختراع نکنید!
گویی راهکار مسئولان برای جبران اشتباه اول (جابجایی محل احداث سد) و اشتباه دوم (آبگیری سد در مجاورت معادن نمک)، اشتباه سومی مثل ساخت دوباره چرخ است، وگرنه روش لوله گذاری چند صد کیلومتری یا ساخت حوضچه های نمک زدایی برای میلیون ها متر مکعب آب شور را پیشنهاد نداده و برای اجرایش لوله نمیخریدند!
اشتباهاتی در این حد و اندازه قطعا نابخشودنی هستند و حتی جا دارد که محاکمه ای برای عاملان بروز این اشتباه ترتیب داد تا بلکه در سایه آن، راه بروز اشتباهاتی از این دست برای آینده بسته شود؛ اما از این اشتباه بزرگ تر آنجاست که اشتباه را ببینیم و اثراتش را درک کنیم، ولی در صدد انکارش برآییم!
به گزارش «تابناک»، چندی پیش در مطلبی با تیتر «کار بلندترین سدخاکی کشور به کمیته بحران و طرح های عجیب رسید!» به مشکلاتی پرداختیم که سد گتوند بدانها مبتلاست و مسئولان را بر آن داشته که برای رفع و رجوعشان، دست به دامان طرح های عجیب و غریب و آزموده نشده بروند؛. مطلبی که با جوابیه بلندبالا و مفصل شرکت «آب نیرو» واکنش گرفت و به نوعی تکذیب شد، ولی حالا سخنان یکی از دولتمردان ثابت میکند که نگرانی هایمان درباره بلندترین سد خاکی کشور کاملا درست بوده است.
آن گونه که شرکت آب نیرو (شرکت «توسعه منابع آب و نیروی ایران» که به اختصار «آب نیرو» نامیده میشود و بزرگترین کارفرمای سد و نیروگاه های آبی در کشور و سازنده گتوند و امثال آن است) در جوابیه خود آورده بود، ساخت این سد نعمتی بوده که به مردم عرضه شده و همه آنچه درباره تأثیر شوری آب کارون در اثر احداث این سد میگویند، اشتباه و به دور از حقیقت است و حتی «کارشناسان بی طرف اذعان دارند که اگر سد گتوند نبود، امروز افت کیفیت آب کارون شدیدتر از وضعیت فعلی و موضوع روز رسانه ها بود»!
جوابیه ای که در بخشی از آن به راهکارهای اندیشیده شده توسط طراحان سد برای مقابله با انحلال نمک های سازند گچساران در آب کارون، آن هم پیش از آبگیری سد اشاره شده تا به این شیوه به عموم اعلام شود که طرح انتقال آب شور پشت این سد به خلیج فارس، نه یک شایعه عجیب و غریب، که راهکاری علمی است که شرکت آب نیرو در راستای «موضوع کیفیت آب با به کارگیری تمام ظرفیت کارشناسی موجود در کشور بررسی کرده و ارائه داده تا بهره برداری از این سرمایه ملی به بهترین شکل به انجام برسد».
اما این ادعاها در حالی مطرح میشود که دکتر عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی و مشاور معاون اول رئیس جمهور در امور آب، کشاورزی و محیط زیست به تازگی سخنانی درباره این سد بیان کرده که علاوه بر نقض ادعاهای شرکت آب نیرو، نگرانی ها درباره این سازه عظیم و گران قیمت را دو چندان میکند. بخش هایی از سخنان کلانتری را که دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز هست، بخوانید تا با تناقضات فراوان ماجرا آشنا شوید:
* سدسازی با عنوان خدمت یا انتقال آب یا ایجاد پمپاژها، با نا آگاهی یا حماقت کشور را به روزی انداخته که امروز سرزمین در حال خشک شدن است؛ به عنوان مثال، در سال ۱۳۵۰ سد گتوند را آمریکاییها مطالعه کرده بودند، محل سد ۱۴ و نیم کیلومتر بالاتر از این مکان بود. سال ۷۷ وزارت نیرو آمد و به همراه پیمانکار گفتند آمریکاییهای خائن سد را ۱۴ و نیم کیلومتر پایینتر نیاوردند که مخزن سد از ۲/۲ میلیارد متر مکعب به ۷/۴ میلیارد برسد.
* مهندس مشاور که وابسته به وزارت نیرو بود در پاسخ به اعتراض به اینکه اینجا گنبدهای نمکی هست، گفت که ما با کشیدن پتوی رسی روی گنبدهای نمکی این را جبران میکنیم و ۱۳۰ میلیارد تومان هم همزمان با احداث سد روی گنبدهای نمکی پتوی رسی کشیدند اما با اولین آبگیری از سد شهید عباسپور به سد گتوند تمام این پتوها از بین رفت.
* جالب است بدانید الان آبی که از سد شهید عباسپور با ای.سی [EC درجه شوری آب] ۵۵۰ وارد سد گتوند میشود، ۷۰۰ میلیون مترمکعب آن با متوسط ای. سی ۱۲۰ هزار یعنی ۳ برابر غلظت نمک آب دریا نزدیک اشباع است. آبی که از بالا از ارتفاع ۸۵ متری از دریچه خارج میشود، بر اساس آخرین آماری که گرفتم، ۱۶۹۰ EC بود، یعنی بیش از سه برابر شورتر از آب کارون.
* ۳۶۰۰ میلیارد تومان برای این سد پول خرج کردیم در حالی که هر سال به خاطر این سد ۹ و نیم تن نمک به اراضی خوزستان اضافه میشود.
* نمکهایی که زیر سد هست نزدیک ۷۰۰ میلیون تن است و پایداری خود سد را هم به خطر انداخته به طوری که دو سال قبل نزدیک عید، تمام لشکرهای سپاه و ارتش آمادهباش بودند چراکه احتمال سرنگونی سد را میدادند.
* تابستان ۹۰، زمانی که احمدی نژاد میخواست این سد را افتتاح کند، این را خدمت ایشان گفتم، اما گفتند اشتباه جا به جا شدن سد در زمان دولت خاتمی اتفاق افتاده است. گفتم این اشتباه اول بود که تمام شده؛ اشتباه دوم را شما انجام ندهید. به عنوان دفاع از کشاورزان، آبگیری نکنید؛ آب شیرین را شور نکنید.
* جالب است حالا میگویند از زیر سد دو تا لوله برای نمکها میگذاریم و در حالی که هنوز هیچ تصمیمی گرفته نشده، پیمانکار لولههایش را هم خریده و مستقر کرده که از زیر سد آب شور را ۲۷۰ کیلومتر به خلیج فارس ببرد. در حالی که ۲۲۰۰ میلیارد تومان هزینه اش میشود و تحقیقات نشان میدهد موفق نیست.
کلانتری در حالی این سخنان را مطرح کرد و دست آخر از کتمان اطلاعات از عموم گلایه میکند که اگر به جوابیه آب نیرو مراجعه کنیم، درخواهیم یافت به باور کارفرمای سد گتوند، علت شوری آب کارون بعد از این سد، «کاهش چشمگیر آورد رودخانه» بیان شده، نه مشکلاتی مانند تغییر محل احداث سد، که دریاچه آن را در مجاورت یک سازند مشهور نمکی قرار داده است!
دردناک تر آنجاست که میبینیم هنوز راهکاری برای اصلاح شوری آب کارون بر اثر احداث این سد، جز راهکارهای عجیب مطرح شده وجود ندارد؛ یعنی همان لوله کشی آب شور به خلیج فارس یا ساخت حوضچه های نمک زدایی یا راهکارهای امتحان نشده دیگری از این دست که معلوم نیست جز هزینه تراشی و تعلل در مقابله سریع با آثار استفاده از آب شور در پایین دست سد، اثر دیگری هم داشته باشند!
گویی راهکار مسئولان برای جبران اشتباه اول (جابجایی محل احداث سد) و اشتباه دوم (آبگیری سد در مجاورت معادن نمک)، اشتباه سومی مثل ساخت دوباره چرخ است، وگرنه روش لوله گذاری چند صد کیلومتری یا ساخت حوضچه های نمک زدایی برای میلیون ها متر مکعب آب شور را پیشنهاد نداده و برای اجرایش لوله نمیخریدند.
♦ سه اختراع انسان که باعث غارت آب شد
پروفسورکردوانی گفت :در حال حاضر در کشور سعی بر تغییر وضعیت آب و هوایی دارند، این در حالی است که در مناطقی که تحت آب و هوای پرفشار هستند حتی وجود دریا و دریاچه نیز موجب تغییر آب و هوا نمیشود، ولی در مناطق کمفشار حتی کاشت یک درخت میتواند در این زمینه موثر باشد که کشور ما در مرکز هوای پرفشار قرار دارد، لذا باید نکات مربوط به این نوع آب و هوا را مورد توجه قرار دهیم.
کویرشناس و چهره ماندگار جغرافیا گفت: در حال حاضر باید به سمت مراتع حرکت کنیم و زراعت دیمی را در کشور توسعه دهیم؛ چرا که حائز اهمیت است.
پروفسور پرویز کردوانی در همایش بحران آب که به میزبانی دانشگاه زنجان برگزار شد، با اشاره به تفاوت کویر و بیابان اظهار کرد: کویر به نمکزار گفته میشود که قابل استفاده نیست، لذا برای اینکه مورد استفاده قرار گیرد باید نمک این زمینها از بین برود، این در حالی است که بیابان به محلی وسیع گفته میشود که میزان بارندگی در آن کمتر از ۵۵ میلیمتر باشد.
وی افزود: مسئله بحران آب یک مسئله جدی است؛ چرا که من ۳۱ سال پیش در کتاب خود به این موضوع اشاره کردم، ولی مورد توجه قرار نگرفت. در حال حاضر در کشور سعی بر تغییر وضعیت آب و هوایی دارند، این در حالی است که در مناطقی که تحت آب و هوای پرفشار هستند حتی وجود دریا و دریاچه نیز موجب تغییر آب و هوا نمیشود، ولی در مناطق کمفشار حتی کاشت یک درخت میتواند در این زمینه موثر باشد که کشور ما در مرکز هوای پرفشار قرار دارد، لذا باید نکات مربوط به این نوع آب و هوا را مورد توجه قرار دهیم. در حقیقت در مناطق پرفشار تبخیر بالقوه بسیار بالا است و بعد از مدت کوتاهی شرایط آب و هوایی در این مناطق به وضعیت سابق خود برمیگردد.
پروفسور کردوانی با اشاره به وضعیت میزان بارندگی در کشور تصریح کرد: میزان بارندگی در کشور کمتر از دو سوم کل دنیا است و با گرمتر شدن کره زمین، بارندگی در مناطقی که بیشتر بود، بیشتر شده و در مناطقی که کمتر بود کمتر شده است. در این مناطق به دلیل پرفشار بودن آب و هوا میزان بارندگی کم شده است. این هوای پرفشار از عرض ۳۰ درجه خط استوا میوزد، اما آنچه اهمیت دارد و مسئله مورد بحث است مقوله آبهای زیرزمینی است که تقریباً در کشور در حال تمام شدن است، زیرا ۷۰ درصد آبشرب روستایی و ۶۰ درصد آبشرب شهری را تشکیل میدهد.
پدر علم کویرشناسی عنوان کرد: انسان سه چیز را اختراع کرد که در غارت آب اثرگذار بوده که اولی اختراع شیر و شیلنگ، دوم حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق که موجب خشک شدن قناتها شد و سوم سدسازی و انتقال آب بود؛ البته سدسازی کار قابل توجه و خوبی است، ولی وقتی سدی ساخته میشود باید مصارف آن نیز مشخص شود، زیرا سدسازی موجب رونق گرفتن کشاورزی آبی شده و زمانی که کشاورزی آبی شکل گرفت، بستر کشاورزی دیم و در نهایت منابعطبیعی که موجب نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی بودند، از بین رفت و این حوزه آب بیشتری را برای تولید محصولات خود مصرف کرد.
وی ادامه داد: با این حال اگر مصرف آب به همین شکل باشد تا ۶۰ سال آینده حتی در سدها نیز آب وجود نخواهد داشت، زیرا در سدها پدیده رسوب ایجاد میشود که سد دیگر امکان ذخیره آب را ندارد. در واقع انسان با تولید علم قصد داشت شرایط بهتری برای زندگی کردن ایجاد کند که مشکلاتی را سبب شده است. همچنن حفر چاه از زمان قبل از انقلاب وجود داشت، ولی از دهه ۵۰ به بعد به ویژه از سال ۵۵ تا سال ۶۵ حفر چاه به دو برابر میرسد، لذا باید تمهیدات بهتری در این خصوص اندیشیده شود.
چهره ماندگار جغرافیا یادآور شد: آب تنها در بخش کشاورزی به هدر نمیرود، به همین منظور اگر قرار باشد آب مورد نیاز کشاورزی به نصف کاهش یابد، باید به تبع آن دولت آب سایر حوزهها را نیز به نصف کاهش دهد، لذا لازم است برنامهریزی دقیقتری در این زمینه داشته باشیم. همچنین ایرانیان باید سعی کنند خود روشها و شیوههای مناسب با موقعیت جغرافیایی کشور و استفاده از تکنولوژی در این حیطه را به کار گیرند و برای مصرف و تامین آب در آینده فکری کنند.
♦ ۴٠ سال پیش خاورمیانه آنقدر ثروتمند بود که مورد حسرت همه کشورهای جهان بود .
عربستان ۱۵۰ میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت.عراق ۴۰ میلیارد.ایران ۶۰ میلیارد دلار با ارزش دلار آن زمان…
کویت آنقدر درآمد از سرمایه گذاری هایش داشت که می گفت دیگر نیازی به صدور نفت ندارد،و حکام آن زمان نمیدانستند با این همه دلار نفتی چکار کنند،از نمونه کارهای و ولخرجی شیوخ آن زمان ساختن پیست اسکی در یکی از گرمترین نقاط کره زمین را میتوان یادآورشد،لیبی می گفت آنقدر پول داریم که می توانیم تا ۴ سال نفت صادر نکنیم.حاکمان آن زمان ایران می گفتند، نمی خواهیم دیگر نفت خام صادر کنیم و تنها محصولات پتروشیمی صادر خواهیم کرد. نفت حیف است که سوخته شود و برق اتمی را جایگزین آن می کنیم…
همه این آرزوها یکباره نقش بر آب شد.اول پول ایران صرف خرید سلاح از اروپا و مخصوصا از آمریکا شد جهت تقابل احتمالی با شوروی،ایران شد انبار سلاح ها ومهماتی که فقط از این نمونه ایران داشت و قویترین قدرت نظامی جهان یعنی امریکا،انواع ناو های پیشرفته سفارش داده شد،که هیچ وقت بدست ایران نرسید،انواع هواپیما فوق پیشرفته از جمله اف۱۴ ،اف ۴ و…که فقط در اختیار ایران قرار داده شد بود.
اما جنگ ایران و عراق آغاز شد و ایران و عراق ویران شدند.پولهای حاصل از فروش نفت مستقیم و غیر مستقیم وارد جیبهای شرکتهای مهمات سازی شد،عراق شد بزرگترین خریدار سلاح از غرببعد از مدتی جنگ عراق و کویت،بقیه پول و سرمایه گذاری های کویت و عربستان صرف خرید سلاح و پرداخت به آمریکا برای بیرون راندن عراق از کویت و بازسازی کویت شد.
بعد عراق و افغانستان در حمله آمریکا ویران شدند و دچار جنگ داخلی و نفرت های قومی و مذهبی داخلی بی پایان شدند و پول همسایگانشان صرف حمایت از گروه های رقیب متخاصم شد.
گروه های تروریستی از جمله داعش تشکیل شدند و رشد کردند.بعد مصر دچار بی ثباتی و هرج و مرج و تروریسم شد و صنعت توریسم و اقتصاد و رشد اقتصادی ۷ درصدی اش متوقف و نابود شد.
بعد حمله غرب به لیبی باعث ویرانی و جنگ داخلی و رشد گروه های تروریستی شد.سکانس بعدی کلید خورد ایران هراسی…
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس شدند بزرگترین و مجهز ترین انبار سلاح ،از نوع غربی به سرپرستی امریکا،بعد حمایت غرب از شورشیان سوریه باعث جنگداخلی خانمانسوز و نفرت های بی پایان قومی و مذهبی و ویرانی و رشد داعش و القاعده شد.سوریه شد بهشت تروریست ها بقیه اش را هم شاهد هستیم…
سیاست همیشگی استعمار:
تفرقه بیانداز و حکومت کن. . .
حالا خاورمیانه نفتش را با پایین ترین قیمت ممکن به حراج گذاشته است جهت درگیری مسلمان با مسلمان برادر با برادر همسایه با همسایه وغرب روز به روز درحال پیشرفت، در عرصه های مختلفو کشورهای نفتی که اتفاقا اکثرا مسلمان هستند،درگیر جنگهای بیهوده و خانمان سوز هستند،و این ماجرا ادامه خواهد داشت،تا این طلای سیاه به پایان برسد..
تفاوت کشورهای ثروتمند و فقیر، تفاوت قدمت آنها نیست.برای مثال کشور مصر بیش از ۳۰۰۰ سال تاریخ مکتوب دارد و فقیر است!
اما کشورهای جدیدی مانند کانادا، نیوزیلند، استرالیا که ۱۵۰ سال پیش وضعیت قابل توجهی نداشتند، اکنون کشورهایی توسعهیافته و ثروتمند هستند.تفاوت کشورهای فقیر و ثروتمند در میزان منابع طبیعی قابل استحصال آنها هم نیست. ژاپن کشوری است که سرزمین بسیار محدودی دارد که ۸۰ درصد آن کوههایی است که مناسب کشاورزی و دامداری نیست اما دومین اقتصاد قدرتمند جهان پس از آمریکا را دارد. این کشور مانند یک کارخانه پهناور و شناوری میباشد که مواد خام را از همه جهان وارد کرده و به صورت محصولات پیشرفته صادر میکند.مثال بعدی سوئیس است. کشوری که اصلاً کاکائو در آن به عمل نمیآید اما بهترین شکلاتهای جهان را تولید و صادر میکند. در سرزمین کوچک و سرد سوئیس که تنها در چهار ماه سال میتوان کشاورزی و دامداری انجام داد، بهترین لبنیات (پنیر) دنیا تولید میشود. سوئیس کشوری است که به امنیت، نظم و سختکوشی مشهور است و به همین خاطر به گاوصندوق دنیا مشهور شدهاست (بانکهای سوئیس).
افراد تحصیلکردهای که از کشورهای ثروتمند با همتایان خود در کشورهای فقیر برخورد دارند برای ما مشخص میکنند که سطح هوش و فهم نیز تفاوت قابل توجهی در این میان ندارد.نژاد و رنگ پوست نیز مهم نیستند. زیرا مهاجرانی که در کشور خود برچسب تنبلی میگیرند، در کشورهای اروپایی به نیروهای مولد و فعال تبدیل میشوند.
پس تفاوت در چیست؟
تفاوت در رفتارهایی است که در طول سالها فرهنگ و دانش نام گرفته است.وقتی که رفتارهای مردم کشورهای پیشرفته و ثروتمند را تحلیل میکنیم، متوجه میشویم که اکثریت غالب آنها از اصول زیر در زندگی خود پیروی میکنند:
۱، اخلاق به عنوان اصل پایه
۲، وحدت
۳، مسئولیت پذیری
۴، احترام به قانون و مقررات
۵، احترام به حقوق