باقرآبادی مدیر روابط عمومی اداره حفاظت محیط زیست کرمانشاه در خصوص جوشیدن آب در چشمههای طاق بستان اظهار کرد: پس از خشک شدن طاق بستان چون بعنوان میراث فرهنگی کرمانشاه شناخته شده بود بلافاصله یک کمیته تخصصی در صدد رسیدگی به این میراث فرهنگی تشکیل... Read more
به علت اینکه خشکسالی به دلایل مختلف ایجاد میشود، بیش از یک تعریف برای آن وجود دارد و محققان، تعاریف خشکسالی را در چهار گروه اصلی هواشناسی، آب شناسی، کشاورزی و اجتماعی تقسیم بندی کردند. امسال نیز وزارت نیرو خبری را از قول وزیر اعلام کرد که نشان... Read more
♦ معمولا کشورى که از طریق دریافت مالیات عوارض بیمه و…درامد دارد واضح است که باید انرا به مصرف مایحتاج اولیه مردم همان کشور برساند. خوشبختانه کشور عزیز ما نفت دارد گازدارد مس دارد پسته دارد زعفران دارد فرش دارد و…….دارد وهمه را صادر مى کند که بتواندبراى اقتصاد کشور کارى انجام دهد وپروژه هاى زیر بنایی کشور را اجرا کند واز هر سو به این مردم نیازمند تا سرحد مرگ فشار نیاورد اب مهمترین ماده وعامل زندگى ما است چرا یارانه پرداخت مى کنیم اگر امروز هزینه هر مترمکعب اب شش هزار تومان تمام مى شود یادمان باشد ١-هزینه هاى اولیه مثل سد و انتقال را دومرتبه و هر بار محاسبه نکنیم ساخته شد و تمام شد و به کسى بدهى نداریم انقدر به خاطر مدیریت اشتباهى که داشته ایم و در ارتباط با کمبود اب غفلت کرده ایم مردم را تحت فشار قرار ندهیم. همه چیز را با زور انجام ندهیم اصلاح فرهنگ با زور زیبا نیست. چون مدیریت نداشته ایم آب را گران نان را گران مى کنیم که یا صرفه جویى کنند و یا بمیرند به ان کس و به انچه قبول داریم صحیح واصولى نیست. هر متر مکعب اب سال ١٣٧٠ پنج ریال بود امروز نزدیک هزار تومان شده است به کجا چنین شتابان.
دانشمندان کانادایی در حال ساخت کارخانهی بازیافت دیاکسید کربن هستند. این دانشمندان امید دارند روزی این دستگاه بتواند دیاکسید کربن را از هوای اطراف بگیرد و آن را به سوخت دیزلی بدون کربن تبدیل کند. این دستگاه در واقع کار درختان در طول روز را انج... Read more
♦ این متن میبایست مرتب یادآوری شود؛
ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﺪ!
ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ﺗﺎﯾﻤﺰ ﻣﺎﻟﯽ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺍﯼ ﺑﺎ ﻋﻨﻮﺍﻥ “ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺧﺸﮏ ﺷﺪ ” ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ ﮐﻪ:
“ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻟﻪ ﺗﺎ ۲۰ ﺳﺎﻝ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺯ ﺑﯽ ﺁﺑﯽ ﻭ ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ به حاﯼ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ، ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﮔﯿﺎﻩ ﻭ ﺟﺍﻧﺪﺍﺭﯼ امکان ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ .
ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﻣﻬﻨﺪﺱ ﺁﺏ ﻭ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﯿﻂ ﺯﯾﺴﺖ ﺍﺳﺖ، ﺳﻪ ﺷﺮﯾﮏ ﺟﺮﻡ ﺩﺭ ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ” ﻋﻮﺍﻣﻞ:
ﻃﺒﯿﻌﯽ” ( ﺧﺸﮑﺴﺎﻟﯽ )، “ﺣﮑﻮﻣﺖ ” ﻭ “ﻣﺮﺩﻡ ” ﺍﯾﺮﺍﻥ می خوﺍﻧﺪ !
ﺟﺮﻡ ﺩﻭلت :
۱ – به خاﻃﺮ ﻋﺪﻡ ﮐﺎﺭﺷﻨﺎﺳﯽ، ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﺎﯾﯽ ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺭﯾﺰﯼ ﺩﺭ ﺑﻬﺮﻩ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﺫﺧﯿﺮﻩ ﺳﺎﺯﯼ ﺁب هاﯼ ﮐﺸﻮﺭ؛
۲ – ﺳﯿﺎست هاﯼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ” ﭘﻮﭘوﻠﯿﺴﺘﯽ ” ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻮﺑﺴﯿﺪﯼ ﻭ ﮐﻢ ﺑﻬﺎ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ؛
۳ – ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺳﻨﺘﯽ ﻭ ﻏﯿﺮ ﺣﺮﻓﻪ ﺍﯼ ﻭ به هدﺭ ﺩﺍﺩﺍﻥ ﺁﺏ ﮐﻪ ﺿﺮﺭ ﺁﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺳﻮﺩﺵ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ؛
۴ – ﻧﺎﺑﻮﺩﯼ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﺳﻨﺘﯽ ( ﮐﺎﺭﯾﺰ/ ﻗﻨﺎﺕ ) ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﺨﺎﻣﻨﺸﯽ ﻣﺨﺘﺮﻉ ﺁﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﻣﻬﻨﺪﺳﯽ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﺘﺎﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
ﻭ ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ، ﻣﺮﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ، به خاﻃﺮ ﺑﻬﺮﻩ ﻭﺭﯼ ﻧﺎﺩﺭﺳﺖ ﻭ به هدﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﻫﺎﯼ ﮐﺸﻮﺭ.
ﻧﻮﯾﺴﻨﺪﻩ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ می دﻫﺪ، ﻫﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ می گذﺭﺩ، ﺍﯾﺮﺍﻥ یک رﻭﺯ ﺑﻪ ﻣﺮﮒ ﻭ ﻧﯿﺴﺘﯽ ﻧﺰﺩیک تر ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺰﻭﺩﯼ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺁﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺍﺗﺨﺎﺫ ﻧﺸﻮﺩ، ﻭ ﻧﯿﺰ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ به هدﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻧﮑﻨﻨﺪ، ﻣﺮﮒ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻔﺖ ﻫﺰﺍﺭﺳﺎﻟﻪ، ﺗﺎ ﺑﯿﺴﺖ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﻗﻄﻌﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ .
ﺧﻮﺍﻫﺸﻤﻨﺪﯾﻢ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻣﺮ ﻓﺮهنگ ساﺯﯼ ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﺷﺘﺮﺍﮎ ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﺪ، ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﻢ است.
ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ به هدﺭ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺏ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ
ﻫﺮ ﮔﺎﻣﯽ، ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺷﺪ، ﻫﻨﻮﺯ ﮔﺎمی است ﺑﺴﻮﯼ ﺭﻫﺎﯾﯽ !
♦ داغترین شهرهای جهان
بعد از کویت، اهواز نیز در لیست گرمترین شهرهای جهان قرار گرفته و در ماه ژوئیه امسال (۲۰۱۵) دمای هوا در این شهر از ۵۰ درجه سانتیگراد فراتر رفت.
روزنامه گاردین در گزارش جدیدی منتشر کرد که سه شهر کویت، کراچی و اهواز هماکنون بیشترین افزایش دما را در مقایسه با سایر شهرهای جهان تجربه میکنند.
در این گزارش تاکید شده که این سه شهر به نوعی بالاترین دمای هوا در جهان را تجربه میکنند و این موج گرما توام با شرایط نامطلوب آب و هوایی میتواند پیامدهای سوء به ویژه برای اقشار فقیرتر و آسیبپذیرتر داشته باشد.
پنجشنبه گذشته دمای هوا در شهر کویت به ۵۰ درجه سانتیگراد رسید اگرچه رکورد افزایش دمای این شهر به تابستان سال گذشته (۲۰۱۴) و دمای ۵۲ درجه سانتیگراد برمیگردد. در طول ماههای داغ و سوزان این شهر، بیشتر ساکنان آن به مکانهای سرپوشیده و مجهز به خنککننده و تهویهکننده هوا پناه میبرند. در واقع کویت یکی از داغترین شهرهای جهان محسوب میشود.
بعد از کویت، اهواز نیز در لیست گرمترین شهرهای جهان قرار گرفته و در ماه ژوئیه امسال (۲۰۱۵) دمای هوا در این شهر از ۵۰ درجه سانتیگراد فراتر رفت.
در شهر کراچیِ پاکستان نیز موج گرما به حدی رسید که تا پایان ماه ژوئن بیش از ۷۵۰ تن به دلیل گرما جان خود را از دست دادند و دهها هزار نفر دیگر به دلیل از دست رفتن آب بدن و گرمازدگی تحت درمان قرار گرفتند. دود ناشی از فعالیت کارخانهها، آلودگی حاصل از تردد خودروها و انتشار گرد و غبار از جمله عواملی هستند که این شهر را از نقطهنظر کارشناسان سازمان جهانی بهداشت (WHO) در زمره بیکیفیتترین مناطق به لحاظ شرایط آب و هوایی قرار داده است. برخی مناطق هند نیز تقریبا در شرایط مشابهی هستند.
در این گزارش همچنین تاکید شده که در کشورهایی مثل هند و پاکستان به دلیل ضعف برنامهریزی، ارزیابی دقیق از تاثیر افزایش دما روی ساکنان شهرها و زندگی عادی مردم تقریبا غیرممکن است.
به گفته «آریانا ورما» از کارشناسان سلامت شهری در دانشگاه منچستر در برخی کشورهای کمدرآمد، جمعآوری اطلاعات دقیق و قابل استناد معمولا کار دشواری است. از آنجا که در بسیاری از این کشورها ممکن است آمار رسمی کمتر از رقم واقعی باشند، این احتمال وجود دارد که شمار واقعی تلفات و خسارات ناشی از تغییرات آب و هوایی بیشتر از آمار اعلام شده باشد.
ورما با تاکید بر اینکه به طور معمول افراد کمدرآمد در گرمترین و آلودهترین مناطق شهری سکونت دارند و کار میکنند، اظهار داشت: بهبود برنامه ریزی شهری برای حفظ سلامت آسیبپذیرترین اقشار جامعه ضرورت دارد. حتی در شهرهای پردرآمد نیز ضعف در برنامهریزی میتواند تاثیر گرما را تشدید کند.
در همین رابطه مطالعهای در سال ۲۰۱۵ انجام گرفته که پیشبینی میکند در هند تا پیش از پایان قرن حاضر، نرخ مرگ و میرهای مرتبط با گرما در مناطق شهری دستکم دو برابر افزایش خواهد داشت.
در این گزارش تاکید شده در صورتی که بتوان افزایش دمای هوا را به ۲ درجه سانتیگراد محدود کرد، تعداد روزهای داغ و سوزان در بخشهایی از خاورمیانه و شمال آفریقا ممکن است در ۴۰ سال آینده روند ثابتی داشته باشد.
♦ در حال برداشت آبهای چندمیلیونساله هستیم
میگویند آب کم است؛ ایران قرار است تا ٢٠ سال دیگر سومالی بشود؛ جنگ آب در راه است؛ خیلی دور نیست که کشاورزی در ایران تعطیل شود… . گزارههایی از این دست را زیاد شنیدهایم بهخصوص در یکی، دوسال اخیر. آمارها نشان میدهد که در حدود ٩٠درصد از آب مصرفی کشور به بخش کشاورزی اختصاص دارد و واضح است که برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت، آب مصرفی بخش کشاورزی را هدف بگیرند.
روزنامه شرق در ادامه نوشت: با عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی و مشاور معاون اول رئیسجمهور در امور آب، کشاورزی و محیطزیست، در مورد وضعیت کنونی آب در ایران گفتوگو کردهایم:
اینروزها و با بحرانیترشدن وضعیت آب در ایران بیش از گذشته به مفهوم آب مجازی توجه میشود، گو اینکه این مفهوم، چندان هم قدیمی نیست. آب مجازی اساسا چیست؟
اصولا هر کالایی میزانی از آب را مصرف میکند؛ چه صنعتی چه کشاورزی. شما اگر این کالا را وارد کنید یا بفروشید، آبی که برای تولید این کالا مصرف شده است، معادل خرید و فروش آب مجازی است. مثلا یک کیلو هندوانه ٢۵٠ کیلو آب مصرف میکند. صادرات یا واردات یک کیلو هندوانه برابر صادرات و واردات ٢۵٠ لیتر / کیلو آب است. یا مثلا هرکیلو گوشت گاو ١۶هزار لیتر آب مصرف میکند. شما یککیلو گوشت وارد کنید، معادل واردکردن ١۶ تن آب است. یککیلو گوشت صادر کنید، ١۶ تن آب صادر کردهاید. برای گندم، پارچه و آهن و محصولات دیگر نیز به همین روال.
به نظر میرسد در ایران به این مفهوم اهمیت چندانی داده نشده است؟
زمان زیادی از بابشدن این مفهوم گذشته است و در ایران هم این مفهوم خیلیوقت است که مورد توجه بوده است.
در ایران و در برنامهریزی مسئولان به آب واقعی اهمیت داده نشده است، چه برسد به آب مجازی. اینطور نیست؟ درحالحاضر توجه به این مفهوم به چه برنامهریزیهایی منجر شده است؟
الان وزارت نیرو میگوید که آب در پشت سدها برای این وزارتخانه به ازای هر مترمکعب، هزار تومان تمام میشود. با این فرض، اگر با این آب، گوشت تولید شود، ١۶هزار تومان پول آبی است که در یک کیلو گوشت مصرف میشود. یک کیلو گوشت برای واردات، حدود پنج دلار هزینه برمیدارد، یعنی حدود ١۶هزارتومان که فقط هزینه آب مورد نیاز برای تولید گوشت است. یعنی در حقیقت یک کیلو گوشتی که وارد میشود، پول آن از نظر اقتصاد کلان معادل آبی است که برای آن مصرف میشود. پس در یکسری کالاها مزیت دارید که واردات داشته باشید.
آیا در زمان وزارت شما، اصولا به این مزیت توجهی میشد؟ مقصودم این است که هیچ برنامهریزیای برای اینکه محصولاتی که مزیتی برای تولید آنها وجود ندارد، تولید نشوند وجود داشته است؟
کالاهایی که آببری زیادی دارند اگر در بازار موجود باشند، به آن مزیتهای نسبی تولید میگوییم. ما کشور خشکی داریم. مزیت نسبی از قیمت نهایی تمامشده میآید. شما مثلا فرض کنید در تولید برنج مزیت نداریم، برای یک تن برنج، حدود پنج تن آب مصرف میکنیم. یک تن برنج را اگر فرض کنیم که کیلویی نیم دلار باشد، ۵٠٠ دلار میشود. قیمت پنج تن آب از این برنج بیشتر میشود. پس یکسری مزیتهای نسبی باید مورد توجه قرار بگیرند. یعنی علاوهبر اینکه قیمت تمامشده یک کالا عبارت است از هزینه آب و کارگر و زمین، اینجا ما میبینیم که هزینه آب بیشتر از کل کالایی است که هزینه کارگر و زمین هم روی آن است.
اگر همه اینها دانسته موجود بوده و به گفته شما به آب مجازی هم توجه میشده و البته به مزیتهای نسبی تولید، پس چطور میشود که در استان اصفهان و در یک اقلیم خشک، برنجکاری داریم و این نوع از کشت هیچوقت ممنوع نشده است؟
خب، این نوع کشت غلط است.بله غلط است و همین شیوههای غلط امروز بخشی از بحران آب را رقم زده.
چطور هیچ برنامهریزیای برای چنین ممنوعیتی نشده است؟
برای اینکه شدت کمبود آب در آن زمان ملموس نبوده و الان ملموس است.
چطور میشود در یک اقلیم خشک و نیمهخشک با این مدل کشاورزی و هدررفت آب، برآوردی برای کمآبی وجود نداشته باشد؟
برای مثال در پشت سد زایندهرود آب داشتید، آب را برای برنج مصرف میکردند و آب در زایندهرود هم جاری بود اما الان آب را که برای برنج برمیدارند، آب در زایندهرود جاری نیست. این یعنی بیآبی ملموس نبوده است.
چطور هیچ برآوردی از اینکه ما چه میزان آب در کشور داریم، هیچ زمانی، حتی در زمان وزارت شما وجود نداشته است؟
بالاخره این ضعف مدیریت آب در کشور موجب شده است که ما آب کم داشته باشیم. مدیریت آب کشور ما از ابتدا یک مدیریت علمی نبوده است. اگر بود، ما نمیآمدیم از منابع زیرزمینی که تجدیدپذیری آنها طبق آخرین آمارهای وزارت نیرو، ٣٣ میلیارد مترمکعب است، ۵٨ میلیارد مترمکعب برداشت داشته باشیم. همین الان ٢۵ میلیارد مترمکعب اضافه برداشت میکنیم. این اعلام خطر است. چندین سال است که اعلام خطر شده است. اما هنوز چون ٣٣میلیارد مترمکعب آب وارد زمین میشود، مسئولان کمآبی را حس نمیکنند. ما الان در حال برداشت آبهای فسیلی هستیم؛ آبهایی که از چند میلیون سال پیش زیر زمین انباشته شده است.
با این وضعیت و با این اعلامخطر، باز هم در سال ٨۵ چاههای بدون مجوز، مجوز گرفتند. تصور میشود تا کجا میشود از ذخیره استفاده کرد؟
یکسری مناطق هست که نباید مجوز داده شود که به آنها، مناطق ممنوعه میگوییم. وقتی منطقه ممنوعه اعلام شد، یعنی اینجا دیگر برداشت آب از نفوذ آب بیشتر است. معدود جاهایی هست که هنوز تعادل در آنها وجود دارد. یعنی در کل کشور نمیشود تصمیم واحد گرفت.
بههرحال، مناطقی که هنوز در آنها تعادل وجود دارد، ناچیزند. آیا اساسا میتوان به آنها استناد کرد و گفت که هنوز در جاهایی وضعیت بد نیست؟
اصولا بالانس آبهای زیرزمینی را دشتبهدشت باید محاسبه کرد و در درون دشت، محلبهمحل. تعادل دشت یا مثبت است یا منفی. اگر منفی است باید برداشت را آنقدر کم کنید که بالانس شود.
«برداشت نکنیم یا برداشت را کم کنیم» دقیقا یعنی چه؟
«برداشت نکنیم» یعنی برداشت جدید نکنیم. در یک دشتی نفوذش صد میلیون مترمکعب است الان برداشت ما هم صد میلیون مترمکعب است. این دشت تراز است. یک دشتی نفوذش صدتاست و برداشت ما ١۵٠ میلیون مترمکعب. یعنی ما سالی ۵٠ میلیون مترمکعب بیشتر برداشت میکنیم. این برداشت را باید کاهش دهیم. ما در طول ٢٠ سال گذشته ۵٠٠ میلیون مترمکعب اضافی برداشت کردهایم، نفوذ ما هم صدتا و برداشت ١۵٠تاست، ما باید در یک فرجه زمانی ٢٠ ساله یا ١٠ ساله، علاوهبر اینکه نباید بیشتر برداشت کنیم، ۵٠٠ میلیون مترمکعب را هم باید به زمین برگردانیم و در یک فرجه ٢٠ ساله تعادلبخشی کنیم. ۵٠٠ تقسیم بر ٢٠ یعنی ٢۵ میلیون مترمکعب هم سالانه باید ذخیره کنیم. یعنی اگر ما صد میلیون مترمکعب نفوذ داریم، ١۵٠ تا برداشت، ۵٠ تا را کم کنیم تا صد به صد شود و هرسال هم باید ٢۵تا کمتر برداشت کنیم. یعنی در دشتی که میزان نفوذ صدتا است، میزان برداشت باید به ٧۵ میلیون مترمکعب برسد تا در یک فرصت ٢٠ ساله این دشت بالانس شود و تعادل یابد و طبیعت خود را برگرداند.
الان برنامهریزی عملی برای تعادلبخشی به دشتها چیست؟ آیا چنین برنامهای اجرا شده است؟
الان وزارت نیرو پروژه تعادلبخشی را آغاز کرده است. منتها این کافی نیست. تعادلبخشیای که آنها شروع کردهاند، دشتبهدشت است. در غرب کشور دشتهایی داریم که هنوز تراز در آن صفر است یا مثبت. از مجموع ۶٠٠ دشت، ممکن است ۴٠تا هنوز مثبت باشد و در آن جای برداشت هنوز هست اما بهطور کلی ما ٢۵تا اضافهبرداشت در سال داریم. بهجای ٣٣ میلیارد مترمکعب، ۵٨ میلیارد مترمکعب برداشت داریم. یعنی صرف نظر از این مناطق، کل کشور در حال ویرانشدن است.
ویرانشدن دقیقا به چه معناست؟
دشتهایی داریم مثل دشت مشهد، دشت رفسنجان، دشت مرکزی، جنوب تهران و همدان که این آب در زیرزمین در جایی طبقهای ذخیره میشود؛ در یک لایه مثلا ٢٠ متری. از خلل و فرج این خاک آب را پمپاژ میکنند. این آبها اگر خالی شود، این خلل و فرج خالی میشود. در نتیجه فشار، زمین نشست میکند و خلل و فرج بسته میشود. زمین که نشست کرد، این دشت برای همیشه مرده است. بارندگی هم داشته باشید، ورودیای به داخل زمین وجود ندارد. این ویرانی است؛ یعنی برای همیشه تاریخ، این دشت را از دست دادهایم و دیگر آب زیرزمینی در آن دشت نخواهید داشت. ما الان به این مرحله رسیدهایم. آب قبلا شیرین بود، ١٠ سال پیش لب شور شد و الان شور و کم شده است. این ادامه پیدا میکند و وقتی تمام شد، دیگر آن دشت مرده است. این را ویرانی میگوییم و در نتیجه این ویرانی، نه فقط کشاورزی از این پس امکانپذیر نخواهد بود، بلکه سازههای قدیمی و لولهکشیها نیز آسیب جدی میبینند.
برخی کارشناسان محیط زیست میگویند باید کشاورزی در ایران تعطیل شود. آیا این امکانپذیر است؟
نمیشود گفت کشاورزی را تعطیل کنیم. ما باید برداشت آبهای زیرزمینی را کاهش دهیم. اگر الان ٩۶ میلیارد مترمکعب آب مصرف میکنیم، (سطحی و زیرزمینی)، که ۵٨ میلیارد مترمکعب از زیر زمین برداشت میشود، باقیاش از آبهای سطحی است. این ۵٨ میلیون مترمکعبی که مصرف میکنیم، اول باید به ٣٣ میلیون مترمکعب برسد؛ یعنی ٢۵ میلیون مترمکعب باید از آن کم شود که ظاهرا بالانس شود. عمدتا این آب در کشاورزی مصرف میشود. بیش از ٩٠ درصد آبهای کشور در کشاورزی مصرف میشوند. فعلا نباید صرفهجویی یا بستن فولاد یا آب شرب در دستور کار باشد. از کل ٩٢ درصد طبق آخرین آمار وزارت نیرو، هشت درصد در بهداشت و شرب و صنعت مصرف میشود. اینطور بگویم که از حدود ٩۶ میلیارد مترمکعب آبی که ما مصرف میکنیم، حدود ٨٨ میلیارد مترمکعب در بخش کشاورزی مصرف میشود؛ یعنی هرچه تولید میشود حدودا ١٠ درصد از دیم تولید میشود و ٩٠ درصد از تولید آبی. هرچه تولید آبی داریم از این ٨٨ میلیارد مترمکعب است. این ٨٨ میلیارد مترمکعب بخشهاییاش از آبهای دشت خوزستان است که تقریبا ٩٨ درصد آن از آبهای سطحی است یا استانهای شمالی که ترکیب آبهای سطحی و زیرزمینی است. در این جاها هنوز به آن شدت مشکل آب نداریم. فرض کنیم که مثلا در استان کرمان، همه مصرف از آب زیرزمینی است. استان خراسان، استان فارس غیر از منطقه زیر سد درودزن، همه آب زیرزمینی است. استان آذربایجان شرقی، غیر از رودخانه ارس و بخشی از سرچشمههای سفیدرود آبهای زیرزمینی است. خود دریاچه ارومیه ترکیبی از آبهای سطحی و زیرزمینی است. میتوان اینطور تصور کرد که حدود ۶٠ درصد تا ۶۵ درصد از تولیدات کشاورزی از آبهایزیرزمینی است. گامبهگام باید جلو برویم. صحبت از این میشود که باید ٢۵ میلیارد مترمکعب از برداشت چاهها کم کنیم که بشود ٣٣ به ٣٣، ولی ما هنوز بدهکاریم. برای اینکه در هشت سال دولت احمدی نژاد و دو سال دولت روحانی، چیزی در حدود ٩٠ میلیارد مترمکعب اضافه برداشت کردهایم که باید برگردد. ۴۵ میلیارد مترمکعب در ٢۵ سالی که از انقلاب گذشته، که در مجموع ١٣۵تای دیگر بدهکاریم. اگر در یک برنامه ٢٠ساله بخواهیم این ١٣۵ را هم به زمین برگردانیم، میشود حدود ٧ میلیارد مترمکعب. حدود ٧ میلیارد مترمکعب را هم در یک دوره ٢٠ساله باید حساب کنیم؛ به عبارت دیگر، ٣٣ منهای ٧ . یعنی ما نباید بیش از ٢۶ میلیارد مترمکعب در سال از آبهای زیرزمینی در ٢٠ سال آینده استفاده کنیم که برخی جاها اصلا امکانپذیر نیست.
این یعنی سالانه چقدر از تولیدات کشاورزی کاسته میشود؟
ما میخواهیم آبهای زیرزمینی را تراز کنیم و دوم اینکه، محصول کشاورزی ما حداکثر تولید را با میزان آب تعریفشده داشته باشیم. شما حداقل ۵٠ تا ۶٠ میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم دارید که محصولاتتان از وضع موجود کمتر نشوند. در طول زمان که برداشت آب را کم میکنید، باید تکنولوژی هم وارد کنید. ما در سال گذشته برای ٣٣ میلیون نفر کالای اساسی تولید کردیم. غذای ۴۵ میلیون نفر را وارد کردیم؛ یعنی محصول کالای اساسی تولید ما زیر ۴٠ درصد نیاز کشور است.
بهعنوان یکی از راههای برونرفت از این بحران، برخی کارشناسان محیط زیست میگویند دولت باید بیاید به کشاورزها یارانه بدهد تا کشت را تعطیل کنند. آیا این روش میتواند روشی عملی باشد؟
ما باید حقابهها را از کشاورزان بخریم. یارانه نه؛ ما باید حقابهها را بخریم و استفاده نکنیم. حقابه مال کشاورز است. ما باید بیاییم حدود هزار مترمکعب در ثانیه؛ یعنی سالانه ٣١ میلیارد مترمکعب در وهله اول از کشاورزان بخریم. هزارو ٢٠٠ مترمکعب در ثانیه بخریم که ٣۶ میلیارد مترمکعب در سال بشود. کشاورز دیگر مالک آن نیست. کشاورز از این آب خلع ید میشود. کشاورز مالک زمین است با آب کمتر. ما الان مصرفمان نزدیک به سه هزار مترمکعب در ثانیه در کل کشور است؛ در کل کشور. آبهای سطحی و آبهای زیرزمینی. ما بیاییم از این سه هزار مترمکعب ۴٠ درصد از کشاورزان بخریم. سه هزار مترمکعب ضرب در ۴٠ درصد میشود هزارو ٢٠٠ مترمکعب در ثانیه. آنهایی که هستند با هزارو ٨٠٠ مترمکعب دیگر باید کار کنند.
آیا باید از کشاورز درباره اینکه میخواهد این حقابه را بفروشد یا نه، پرسیده شود؟
اینها دیگر حکم حکومتی است. بایدی است. هزارو ٢٠٠ مترمکعب، ٣٧ مترمکعب در سال میشود، ما از کشاورزها خریداری میکنیم.
این برای کشاورز صرفه دارد؟
حتما میصرفد. کشاورز با ۴٠ درصد آب کمتر، همان تولید را با تکنولوژیهای بهتر انجام میدهد. از آن طرف کمک میکنند که تکنولوژی جدید هم استفاده کند و هدررفت کمتری داشته باشد.
در حال حاضر مناقشههایی میان مردم استانهای مختلف بر سر آب است. این مناقشهها روزبهروز بیشتر میشوند. گویی جنگ آب که میگویند جنگ آینده خاورمیانه است، همین حالا هم وجود دارد. برآوردتان از این جنگ چیست؟
این، روزبهروز بیشتر خواهد شد. حالا استان به استان است و فردا شهرستان به شهرستان و روستا به روستا خواهد شد. بهتدریج که جلوتر میرویم، بینظمیهای اجتماعی و اغتشاشات بر سر آب از اقتصادی به امنیتی تبدیل خواهد شد. الان اقتصادی است، اما ادامهاش امنیتی خواهد شد. شما یزد و اصفهان، اصفهان و چهارمحال، خوزستان و اصفهان، کرمان و اصفهان، آذربایجان شرقی با کردستان با گیلان را نگاه کنید؛ اینها در آبهای جاری است. مشکلات آبهای زیرزمینی محلی است، ولی آبهای جاری، اغتشاشات اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
کماکان در مورد صرفهجویی در مصرف آب به مردم هشدار داده میشود. جدا از اینکه اساسا در ایران سرانه مصرف آب بالاست و خوب است که کم شود، کاهش مصرف شهری این جور که در مورد آن گفته میشود میتواند اولویتی برای برونرفت از بحران آب باشد؟
مهمترین موضوع در بخش آب شهری، هزینهای است که برای وزارت نیرو دارد. آب شهری گرانتر تمام میشود. انتقال آن هزینهبرتر است، سیستمها پوسیده است، اصلاح سیستمها پرهزینه است. آب شهری ممکن است از سه تا پنج برابر آب کشاورزی هزینه بردارد که خسارت را وزرات نیرو میبیند. آب شهری الان مترمکعبی ششهزار تومان تمام میشود و یکصدم قیمت میفروشد و هزینه مستقیم بر گردن وزارت نیرو است. هزینه آب کشاورزی غیر مستقیم برعهده وزارت نیرو است.
♦ اینجا حاصل کاشت و برداشت «هیچ» است
خشکسالی نگذاشت خوشههای طلایی انبار غله لرستان دانههای درشت را به خود ببینند، اینجا زمین آنچه را کاشته شد هم پس نداد.در سال زراعی ۹۳ نسبت به سال قبل از آن بیش از ۴۴ درصد و در مقایسه با میانگین بلند مدت ۱۰ ساله با ۳۶ کاهش بارندگی روبه رو بوده ایم.
کشاورز روستایی زیر سایه آفتاب ظهر خردادماه چشم به مزرعه ای دارد که کمباین ها درو می کنند، مرد کمباین دار سرش را تکان می دهد و حسرت از نگاه چرخه های ماشین اش می بارد، آری دست زمین خالی است!
کمباین می رود و برمی گردد، هرچه تلاش می کند حکایت زمین همان است که بود؛ دستهایی که خالی تر می شود و انگار از روز اول هم چیزی برای بخشیدن نداشته است.
اینجا بر لب خروشان سیمره و کشکان زمین فریاد العطش سر داده است، هر چند که فریادرسی نیست و باید با همین دستهای خالی بسازد و بسوزد.
برداشت محصول – کوهدشت
مردم ناامیدانه به اراضی کشاورزی می نگرند و مزرعه ها غصه جیب و معیشت کشاورزان را می خورند؛ اقتصاد مردم به همین دانه های گندم و محصولاتی است که امسال هم مثل پارسال زمین بخشیدن آن را دریغ کرده است.
اینجا از فاضلاب هم نمی شود گذشت
۹ ماه انتظار به پایان رسیده تا دانه های پاشیده شده بر سینه دشت های کوهدشت به دست خیس باران های متوالی قد بر افراشته و پس از ۹ ماه به دانه های درشتی تبدیل شوند.
دست های دعا و چشم های نگران کشاورزان ۹ ماه به دشت های تشنه ای بود که به نوازش تند بارانی دچار نشدند و پسمانده آبی هم اگر در عمق ۲۰۰ متری زمین بود، به بازدم پمپ چاه های عمیق بیرون کشیده شد تا دانه های ذرت و چغندر را آب بپاشند.
برخی دشت های پایین دست را هم آب فاضلاب شهر آبیاری کرد و این یعنی برخی کشاورزان حتی از آب فاضلاب مسیر زمین های شان نگذشتند، آب گندیده ای که پس از گذر از جای رودخانه قدیمی شهر، بیرون می رود تا خود را به روستاهایی برساند که چشمه هایشان چندسالی است خشک شده است.
برداشت محصول – کوهدشت
اما کشاورزان کنار دست این فاضلاب، پمپ ها را در آب گندیده ای می گذارند که بوی بدشان اطراف را پر کرده است تا با بارانی کردن آن محصولات جالیزی خود را سیراب کنند، محصولاتی که باید برای مصرف به دهان مردم برسند.
خشکسالی به دانه های کاشته شده گندم رحم نکرد.
خشکسالی اجازه نداد دانه های کاشته شده گندم قوت بگیرند و دست آخر مجبور شدم همه محصول را با دانه و ساقه درو کنم و خرمن کوب کنم شاید از محصول «کاه» چیزی گیرم بیایدیکی از کشاورزان کوهدشتی که تمام محصولش را فروخته اما هزینه کاشت را هم درنیاورده است به خبرنگار مهر می گوید: این همه زحمت کشیدم و بار کاشت و شخم و… را به دوش کشیدم اما خشکسالی اجازه نداد دانه های کاشته شده گندم قوت بگیرند و دست آخر مجبور شدم همه محصول را با دانه و ساقه درو و خرمن کوب کنم شاید از محصول «کاه» چیزی گیرم بیاید.
این کشاورز ادامه می دهد: قد خوشه ها به اندازه ای نبود تا کمباین بتواند آن را درو کند و مجبور شدم با داس درو کنم تا با روش برداشت سنتی به کاه تبدیلشان کنم.
وقتی ذرت و چغندر آب دشت ها را سر می کشند
کشاورز دیگری که در حال جمع کردن پست کاشت های زمین است، می گوید: به اندازه ای ضرر کرده ام که بدهکار صاحب کمباین هم شدم حالا می خواهم با جمع کردن پست کاشت و تبدیل کردن به کاه لااقل هزینه های کاشت و برداشت را پس بدهم.
این در حالی است که وقتی چشم می چرخانی در کنار کشت های نرسیده به فواره هایی بر می خوری که می چرخند تا آب را از عمق ۲۰۰ متری بیرون کشیده و کشت های ذرت و چغندر را سیراب کنند.
برداشت محصول – کوهدشت
اگر به همین روال پیش برود طولی نمی کشد که این دشت قطره آبی در مشت چند صدمتری خود نخواهد داشت تا دهان مردم شهر را سیراب کند.
۶۵ روز یک قطره باران هم نبارید
مدیر جهاد کشاورزی کوهدشت در این رابطه در گفتگو با خبرنگار مهر با بیان این که در سال زراعی امسال و سال گذشته در وضیعت کامل خشکسالی بودیم، می گوید: در سال زراعی ۹۳ نسبت به سال قبل از آن بیش از ۴۴ درصد و در مقایسه با میانگین بلند مدت ۱۰ ساله با ۳۶ کاهش بارندگی روبه رو بوده ایم.
بهمن فریدونی ادامه می دهد: علاوه بر این امسال دشت های کوهدشت با پراکنش نامناسب بارندگی مواجه بود و در یک برهه ۶۵ روز نباریدن باران را شاهد بودیم.
این سخنان در حالی مطرح می شوند که ۹۰ درصد کشت های کوهدشت دیم و تابع شرایط جوی و میزان بارش های و نزولات جوی است.
محصولاتی که قابلیت برداشت نداشتند
تولید گندم امسال انبار غله لرستان چیزی حدود ۲۰ هزار تن بود که این رقم نسبت به سال های گذشته بسیار ناچیز استمدیر جهاد کشاورزی کوهدشت ادامه می دهد: سال زراعی ۹۳ و ۹۴ را باید یک سال زراعی بد نامید چرا که لطمه های زیادی به کشت های کوهدشت وارد شد به طوری که کلزا، جو، گندم دیم این دشت از بین رفت و در برخی مناطق اصلا قابلیت برداشت وجود نداشت.
فریدونی با بیان این که میزان خسارت بر کشت های مختلف ما امسال از ۸۰ تا ۹۵ درصد بوده است می افزاید: تولید گندم امسال کوهدشت چیزی حدود ۲۰ هزار تن بود که این رقم نسبت به سال های گذشته بسیار ناچیز است.
آفت سن همدست دیو خشکسالی
وی با اشاره به خسارات ناشی از آفت سن در مزارع کوهدشت، می گوید: زمان هجوم آفت سن به دشت های کوهدشت متاسفانه کشاورزان دست از مزارع خود کشیده و به مقابله با آن بر نخاستند و این درحالی است که اگر مبارزه با سن را آغاز می کردند بدون شک در کمیت و کیفیت محصول تاثیر می گذاشت.
برداشت محصول – کوهدشت
مدیر جهاد کشاورزی کوهدشت ادامه می دهد: در جاهایی که آلودگی سن بیشتر بود مجبور شدیم با سم و امکانات دولتی با آن مبارزه کنیم.
چاههای عمیقی که شیره جان دشت ها را می مکند
فریدونی در رابطه با کارکرد بی رویه چاه های عمیق این شهرستان می گوید: واقعیت امر این است که ما متولی کشاورزی و تولید هستیم و متولی کنترل وضعیت آب وزارت نیرو است و در این رابطه نظارت چندانی صورت نگرفته و مجوزهای زیادی صادر شده است.
وی ادامه می دهد: برخی جاها مشاهده شده که از چاه های غیر مجاز استفاده می شود اما جهاد کشاورزی از لحاظ ساز و کار قانونی نمی تواند در این زمینه دخالت کند.
بنابراین گزارش جنوب استان لرستان با رودخانه های سیمره و کشکان، بار بخش عمده ای از تولید غلات استان را به دوش می کشد که با وقوع خشکسالی های ۱۳ سال گذشته در استان لرستان و کاهش چشمگیر منابع آب زیرزمینی شاهد مشکلات جدی در زمینه آب شرب و کشاورزی در شهرستانهای کوهدشت، پلدختر و رومشکان بوده ایم.
این در حالیست که لرستان با دارا بودن ۱۱ درصد آبهای سطحی کشور شاهد خروج سالانه میلیاردها متر مکعب آب از استان است که ۶۳ درصد از این میزان آب از حوزه کارون بزرگ و به طور عمده رودخانه دز و مابقی از حوزه کرخه خارج می شود و در پشت سدهای دز، کرخه و کارون در استان خوزستان جمع می شود.
برداشت محصول – کوهدشت
از میزان آب خارج شده از استان لرستان در حوزه کرخه ۶۶ درصد از سیمره تخلیه و ۳۳ درصد باقی مانده از حوزه کشکان شهرستان پلدختر خارج می شود تا عدم مدیریت منابع آب در این استان چالش برانگیز شود.
وضعیت خروج میلیاردها مترمکعب از استان لرستان در حالیست که عدم مهار آبها در استان لرستان موجب چالش جدی در حوزه صنعت، کشاورزی و آب شرب در یکی از پر آب ترین استانهای کشور شده است.
هم اکنون صدها روستای لرستان همچنان از نعمت آب شرب محروم هستند و ۷۵ درصد اراضی کشاورزی این استان پرآب در کمال ناباوری دیم است تا هر ساله خشکسالی معیشت مردم این دیار را قربانی کند.
از سوی دیگر استمرار بی توجهی به کاشت محصولات آبدوست در بخش کشاورزی که ۹۰ درصد آب کشور و استان را می بلعد چالشی جدی بوده که مرز بحران را نیز گذرانده است به طوریکه در شهرستان کوهدشت در استان لرستان شاهد رکوردشکنی فرونشست زمین در کشور هستیم، موضوعی که به افت سطح آبهای زیرزمینی برمی گردد و موجب خودسوزی زمین نیز شده است.
♦ ایران ‘یکی از ده کشور پر مخاطره دنیاست’
زلزله، سیل، آتشسوزی جنگلها، سونامی، گردباد و توفان، رانش زمین، آتشفشان و بهمن از مهمترین بلایای طبیعی هستند.
به گفته دفتر کاهش خطر بلایای وزارت بهداشت، ایران یکی از ده کشور مخاطرهخیز جهان است.
این دفتر چهار مخاطره طبیعی (Natural Disaster) در ایران را به ترتیب شدت و وسعت تلفات، زلزله، سیل، خشکسالی و توفان اعلام کرده است.
گفته شده که ۶۰ درصد مردم ایران که در مناطق کوهستانی و کوهپایه زندگی می کنند و ۴۰ درصد آنها که در دشت، کویر یا سایر نقاط زندگی میکنند در خطر ۳۱ مخاطره از ۴۰ مخاطره شناخته شده جهان قرار دارند.
در دنیا خطرسازترین بلایای طبیعی از نظر شدت، به ترتیب سیل، توفان و زلزله و از لحاظ وسعت تلفات زلزله، توفان و سیل هستند.
موسسه اینفورم، که خطر بلایای طبیعی و بحرانهای انسانی را در کشورهای دنیا ارزیابی میکند، ایران را در گزارش سال ۲۰۱۵ خود در رده کشورهای بسیار پرمخاطره دنیا قرار داده و رتبه ایران را ۳۳ اعلام کرده است.
بر اساس این گزارش که ۱۹۱ کشور دنیا را در بر میگیرد، هند، پاکستان، افغانستان، ایران، عراق، سوریه و ترکیه در کمربندی قرار دارند که یکی از مخاطرهخیزترین نقاط دنیا است.
دو منطقه دیگر، بیشتر قاره آفریقا و جنوبشرقی آسیا هستند.
بر اساس ارزیابی اینفورم، زلزله و سیل مهمترین مخاطرات در ایران هستند و در مرحله بعد احتمال تعارض و بحرانهای منطقهای، خطر اصلی به شمار میروند.
سونامی، بحرانهای انسانی فعلی و خشکسالی هم در رده بعدی قرار دارند.
موسسه پریونشنوب، یک موسسه آمار و اطلاعات برای مقابله با بلایای طبیعی، بر اساس آمارهای رسمی ایران و آمارهای بینالمللی بین سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۴ ، بالاترین خسارت جانی و خسارت مالی را ناشی از زلزله، سیل و خشکسالی اعلام کرده است.
اما خشکسالی، بیشترین خسارت اقتصادی (مجموع خسارت جانی و مالی) را در این مدت به بار آورده که تقریبا معادل خسارت اقتصادی زلزله و سیل روی هم بوده است.
سید حسین هاشمی استاندار تهران با اشاره به تامین کیفیت لازم آب شرب استان تهران اظهار کرد: مشکل کیفیت آب در بسیاری از مناطق استان تهران مرتفع شده و در برخی از مناطق مانند قیامدشت و شهر قدس نیز در حال رسیدگی است. همچنین کیفیت آب در بسیاری از مناطق... Read more