امسال را میتوان سال سیل نامگذاری کرد. از ابتدای این سال بسیاری از استانهای کشور از شمال و سواحل دریای خزر، تا غرب و جنوب غربی و جنوب و شرق سیلهای سهمگین و بزرگی را تجربه کردند.
میانههای تابستان امسال استانهای مازندران، گیلان، تهران، کردستان و همدان این تجربه را از سرگذراندند و با شروع پاییز این تجربه فراگیرتر شد. حدود دو هفته پیش ایلام و لرستان و بخشهایی از خوزستان، هفته گذشته هم بارش شدید باران دستکم ١١ استان را سیلزده کرد؛ از هرمزگان و بوشهر تا سرتاسر استان فارس، کرمان، کهگیلویهوبویراحمد، بخشهایی از سیستانوبلوچستان، یزد و… . حجم بارشها در برخی از این استانها به میزانی بود که صحنههایی بیسابقه را رقم زد.
درهمینحال، فارغ از جنبههای اثرات منفی و خسارتهای این سیلها، بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی و دوستداران طبیعت و محیط زیست، ذهنشان درگیر یک سؤال دیگر است، شاید دیدن نیمه پر لیوان. آنها میپرسند، «آیا این سیلهای بزرگ و این حجم زیاد از بارش، کمکی به حل مشکل کمآبی و بیآبی کشور میکند یا خیر؟» همین سؤال را از طرف آنها از چند کارشناس و صاحبنظر در رشتههای خشکسالی، مدیریت منابع آب و محیط زیست پرسیدهام.
شاهرخ فاتح، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران کشور، مهدی میرزایی دارای فوقدکترای مدیریت منابع آب و حسین آخانی کارشناس محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران، به این سؤال پاسخ دادهاند. پاسخهای این سه کارشناس در ادامه آمده است:
شاهرخ فاتح، رئیس مرکز ملی خشکسالی و مدیریت بحران کشور: موضوع خشکسالی را باید از دو منظر نگاه و بررسی کرد؛ یک نگاه بلندمدت و یک نگاه کوتاهمدت. در همه شاخصهای جهانی نیز خشکسالی از همین دو منظر تحلیل میشود. بحران آب در کشور ما و تأثیر خشکسالی در بحران آب، موضوعی کوتاهمدت و جدید نیست، مشکل اصلی و کنونی کشور ما بحث خشکسالیهای بلندمدت است. در بازه بلندمدت کشور دچار خشکسالی شده و ما در حقیقت بدهی انباشته آب داریم، به همین دلیل با یک بارش کوتاهمدت و سریع که منجر به وقوع سیلهای بزرگ هم شود، آن خشکسالی بلندمدت اصلا جبران نمیشود و البته انتظار هم نمیرود که حل شود. با یک بارش مقطعی و سیلآسا، شاید خشکسالی کوتاهمدت حل شود اما بدهکاری انباشتهشده آب که در خلال سالهای زیاد و به دلایل مختلف به وجود آمده است، حل نشده و باید با تقسیط در درازمدت آن را پرداخت، به همین دلیل من معتقدم بههیچوجه نباید تصور کرد با یک فصل بارشی مناسب یا حتی بارشهای بیشتر از حد مناسب بشود مشکل خشکسالی بلندمدت کشور را حل کرد. وضعیت کشور ما به گونهای است که تا اواخر تابستان گذشته، بخشهای زیادی از کشور دچار خشکسالی بوده که طیف آن از خفیف تا خیلی شدید در برخی نقاط را شامل میشود. بر همین اساس من معتقدم اگرچه سیل قطعا تا حدودی به ما کمک میکند اما خشکسالی بلندمدت را حل نخواهد کرد. اگرچه سیل جنبههای مخرب دارد، اما با سیل ایلام، سد نزدیک این شهر پر شده است، اما آیا سدهای اطراف تهران هم پر شدهاند؟ آیا سطح آبهای زیرزمینی ما که بهشدت کاهش پیدا کرده، بالا آمده است؟ آیا مشکل تالابها حل شده است؟»
مهدی میرزایی، فوقدکترای مدیریت منابع آب:معمولا برای حل بحران آب و کمآبی، سیلها کمک خاصی نمیکنند، چراکه حجم زیادی از آب به یکباره میآید و ممکن است در بهترین حالت، یک سد را پر کند. اما حتی در همین مورد هم، چون سیلابها با خودشان رسوبات بسیار زیادی میآورند، باعث میشوند عمر مفید سدها کاهش پیدا کند. اگر هم سیل در حوضه آبریزی رخ دهد که سد نداشته باشد، باید آن را بخشی از حوضه عمل طبیعی رودخانه دانست و فقط نشان میدهد طبیعت این رودخانه سالم است. البته در بخش آبهای زیرزمینی اثرات این سیلها متفاوت است، اگر با وسیلهای بشود آب سیلها را منحرف کرد و اجازه داد که بهتدریج در زمین نفوذ پیدا کنند، بهطور محدود ممکن است به بهبود وضعیت سفرههای آب زیرزمینی کمک کند. اما به اعتقاد من بارانهای بسیار شدید و سیلهای بزرگ اخیر در ایلام، بندرعباس و… پدیدههایی است که منفعت خاصی ندارد که بشود از آن استفاده کرد؛ هیچ منفعتی. چراکه از سیلابهایی میشود استفاده کرد که در حد سیلابهای معمول سالانه باشند تا بشود برای آنها برنامهریزی کرد.
حسین آخانی کارشناس محیطزیست و عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران:سیل در آبوهوای جایی با اقلیم قارهای مانند ایران که بارندگیاش هم در فصلهای خاصی از سال متمرکز است، نقش بسیار زیادی در شکلدهی رودخانهها ایفا میکند و مهمترین نقش را در تأمین آب تالابها و دریاچهها دارد. اگر این سیلابها نباشند، بهراحتی تالابها و دریاچهها پر نمیشوند چراکه آب اینها از همین طریق تأمین میشود. به نظر من سیلاب، برای بقای طبیعت ایران طبیعی و ضروری است. اما ما همینجا یک مشکل اصلی و بزرگ با وزارت نیرو داریم، چراکه در طول سالهای گذشته آنها به بهانه کنترل سیلابها مجوز ساخت دهها سد را با صرف هزینههای هزاران میلیاردی گرفتند و باعث خشکشدن دریاچهها و تالابها شدند. البته این را هم بگویم که سیل، جنبه منفی هم دارد، چراکه اگر در اثر ازبینرفتن پوشش گیاهی، زمین لخت و ناپایدار شده باشد و سیل رخ دهد، منجر به شستوشو و فرسایش شدید خاک بهخصوص در شیبهای بالا میشود که این خسارتبار است. راهکار اصلی مقابله با نیروی ویرانگر سیل، حفظ پوشش گیاهی است، چراکه وقتی باران میآید، آب به کمک پوشش گیاهی در خاک نفوذ میکند و اگر هم جریان پیدا کند، مانع از فرسایش خاک میشود. اگر دیده باشید، سیلهای ویرانگر همیشه همراه خودشان مقدار زیادی گلولای میبرند و انرژی زیادی دارند. با این همه مشکل اصلی این است که جلوی مسیر عبور این سیلها، سد وجود دارد. اما نکته اینجاست که سیلها باعث میشوند خاک هم شسته و به شکل رسوبات پای سدها جمع شوند و کاهش طول عمر مفید آنها را رقم میزند. با این حال وزارت نیرو با استدلال سطح پایین و غیرعلمی «تقویت منابع آبی کشور» و با همین توجیه، هزاران میلیارد از منابع مالی کشور را برای ساخت سدهای مخرب از بین بردهاند. درحالیکه اگر این سدها نبود، سیلها و رودخانهها کار طبیعی خودشان را میکردند و برای طبیعت کشور هم مفیدتر واقع میشدند.
منبع:روزنامه شرق تاریخ انتشار:آبان ۲۳, ۱۳۹۴