نه اینکه صرفه جویی و تشویق مردم به مصرف بهینه آب غلط باشد، ولی آیا راهکار بهتری برای فائق آمدن بر مشکلات خشکسالی و کمبود آب وجود ندارد؟ آیا تشویق مردم به صرفه جویی در مصرف این کالای حیاطی و بی تفاوت گذشتن از کنار سیاهچالههایی که آب را میبلعند، اشتباه بزرگ تری از آنچه تاکنون مرتکب شدهایم، نیست؟
هر چه کمبود آب بیشتر محسوس میشود و خطرات ناشی از آن را بیشتر حس میکنیم، بر حجم تبلیغات محیطی و رسانهای برای تشویق مردم به کاهش مصرف فزونی مییابد تا جایی که به نظر میرسد مسئولان تنها راه برون رفت از بحران کم آبی را پرداخت هزینه تبلیغاتِ رو به گسترش در این باره میدانند و بس!
این را میشود از تبلیغاتی دریافت که روی در و دیوار سالن دوازده هزار نفری مجموعه ورزشی آزادی دریافت که این روزها میزبان برخی تیم های مطرح والیبال جهان در چهارچوب مسابقات لیگ جهان است؛ جایی که در و دیوار سالن به جای اجاره داده شدن به شرکت های فراوانی که دوست دارند در کنار موفقیت های تیم خوب والیبال کشورمان، برند و محصولاتشان را به هر نرخی در سالن نمایش داده و به مدد پخش تلویزونی مسابقات، خود را به چشم میلیون ها ایرانی برسانند، از شعارهایی درباره کمبود آب و گوشزد کردن خطر خشکسالی بهره میگیریم.
البته شاید برای انجام این دست تبلیغات هیچ هزینهای پرداخت نشده باشد و از آن فراتر، چنین اقداماتی در راستای فرهنگ سازی در مصرف کالایی بسیار گران بها و البته استراتژیک باشد، ولی مگر میشود تماشاگر برنامه های تلویزیونی بود و انبوه تبلیغات رنگ به رنگ و گونه گون درباره خطرات کمبود آب را دید و بعد با این ابهام مواجه نشد که چرا همه مشکلات کلان این عرصه فراموش شده و مسئولان همه تلاششان را برای بهینه سازی مصرف در حوزهای کوچک کردهاند؟
این اشکال زمانی خود را نشان میدهد که بدانیم بر اساس آمار، ۹۰ درصد آب مصرفی در کشور در بخش کشاورزی و حدود ۵ درصد دیگر در بخش صنعتی مصرف میشود و سهم همه هفتاد و چند میلیون ایرانی از مصرف آب در شهرها و روستاها، تنها حدود ۵ درصد است؛ یعنی اگر بتوانیم مصرف آب شرب را با بهره جستن از تبلیغات، افزایش آب بها، جریمه یا تلفیقی از روش های مختلف، به نصف کاهش دهیم، تنها توانستهایم حدود دو و نیم درصد از مصرف آب کشور بکاهیم که ناگفته پیداست، کمک چندانی برای عبور از بحران آبی که از راه رسیده و تمامی کشورمان را تحت تأثیر قرار داده، نخواهد کرد.
این در حالی است که اگر به جای این تبلیغات، اندک تلاشی برای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی کنیم و توفیق کمی در این مسیر به دست آوریم، میتوانیم امیدوار باشیم که سایه خطرات کمبود آب تا حدود زیادی از سر کشورمان دور شده است.
به عنوان مثال، کافی است ۱۰ درصد از سهم ۹۰ درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی را کاهش دهیم تا به اندازه مصرف دو سال آب شرب کل کشور، آب صرفه جویی کرده باشیم. با این مثال، میتوان دریافت که تبلیغات فراوان برای تشویق مردم به کاهش مصرف آب تا چه اندازه غیرمنطقی است، وقتی که برای کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی هیچ کاری صورت نداده باشیم.
این اشکال زمانی بیشتر خودنمایی میکند که بدانیم مصرف آب در بخش کشاورزی در سالیان سال به شکل لجام گسیختهای افزایش یافته و همواره تلاش تمامی دولت ها در مقوله آب، مهار آب به مدد سدسازی های فراوان و تامین آب مورد نیاز کشاورزان در مناطق مختلف کشور بوده است، به گونهای که به رغم ساخت سدهای فراوان در نقاط مختلف کشور، انتقال آب از طریق تونل ها و آبراه ها، برهم زدن نظم طبیعی تمامی رودخانه ها و در نهایت تحمیل خشکسالی به بسیاری از دریاچه ها، تالاب ها و حتی رودهایی چون زاینده رود، هنوز در تأمین آب مورد نیاز برای کشاورزی با کمبودهایی مواجه هستیم و نتوانستهایم به اهداف ترسیم شده در عرصه کشاورزی مانند استقلال در تولید محصولات خاص و استراتژیک هم موفق ظاهر شویم.
اگر به این اشکالات، واگذاری انتخاب نوع محصول و نوع کشت به کشاورزان در سراسر کشور را بیفزاییم، درخواهیم یافت، نه تنها کشاورزی کشورمان به مشکل بهینه بودن مصرف آب مبتلاست، بلکه ممکن است در برهه های مختلف، میزان مصرف آب در این عرصه (با روی آوردن کشاورزان به کاشت محصولات بسیار آب بر) افزایش یافته یا جامعه در عرضه برخی محصولات کشاورزی در دوره های زمانی مختلف، با کمبودهای جدی مواجه شود؛ نظیر کمبود گوجه فرنگی در سال های گذشته که نرخ این محصول را به شکل روزافزون بالا برده بود، یا کمبود گندم مورد نیاز سالانه در کشور که با توجه به خودکفایی در تولید این محصول در سال های گذشته و نیازمندی های امروز کشور به آن، میتوان دریافت تا چه اندازه شکننده و غیر قابل تکیه بودهاند.
البته این همه اشکالات نیست، زیرا با قیاس مصرف آب در بخش کشاورزی و آب شرب مردم درخواهیم یافت که اگر مردم صرفه جویی را سرلوحه قرار ندهند، تنها بخشی از هزینههای تصفیه آب را هدر میدهند ـ که البته نادرست است و در عین حال، بخشی از آن در قالب آب بهای مصرفی دریافت شده ـ حال آنکه بی توجهی به مصرف آب در بخش کشاورزی به تولید انبوه محصولات آب بر چون هندوانه منجر میشود که نتیجه آن، رونق صادرات این محصولات با نرخی ارزان به کشورهای دیگر و بهره مندی تاجران و مردمان دیگر کشورها از نتیجه سدهایی است که با هزینه ها و خون دل خوردن های بسیار در کشورمان احداث شدهاند.
با این حساب جا دارد از مسئولان بخواهیم پیش از آنکه توجهشان را صرف تبلیغات تلویزیونی برای ترغیب مردم به کاهش مصرف آب کرده و در این عرصه تبلیغاتی، هزینه کنند، فکری به حال کشاورزی سنتی و ناکارآمد کشورمان کرده و تلاش داشته باشند تا دست کم بخش کوچکی از کشاورزی کشورمان را به آبیاری مدرن تجهیز کرده و نگرانی عمومی از کمبود آب را به جای دامن زدن، کاهش دهند!
منبع:تابناک کد خبر: ۵۱۲۰۵۵ ۰۵ تیر ۱۳۹۴ – ۱۳:۳۸