در حالی که همهروزه بخش زیادی از اخبار و گزارشهای رسانههای ما به موضوع خشکسالی و بحران کمآبی در کشور اختصاص دارد، بسیاری از رودخانهها، تالابها و دریاچههای ما در نتیجه خشکسالیهای گسترده و کاهش نزولات آسمانی یا خشکشده یا با خطر خشک شدن مواجه هستند و در شرایطی که کارشناسان محیطزیست و متخصصان برجسته مسایل کشاورزی و اقلیمشناسی، برداشت بیرویه از منابع آبی کشور برای کشت محصولات کشاورزی آببر را عامل بروز بحران کمآبی در کشور اعلام میکنند و نسبت به پیامدهای آن هشدار میدهند، در خبرها میخوانیم که نهتنها در تولید گندم خودکفا شدهایم که قرار است به زودی حدود چهار میلیون تن گندم و آرد گندم هم صادر کنیم. البته خودکفا شدن در تولید محصولی استراتژیک چون گندم برای هر ایرانی مایه افتخار است اما زمانی که این خودکفایی به بهای برداشت بیرویه از منابع آبی و بروز بحران بیآبی در کشور تمام میشود، دیگر جایی برای افتخار کردن باقی نمیماند و بهطور کاملا منطقی از بابت خودکفا شدن در تولید گندم دچار نگرانی میشویم آن هم تولید به روش آبیاری سنتی که به گفته کارشناسان با مقدار بسیار زیادی اتلاف و پرت آب همراه است و سبب شده تا حدود ۹۰ درصد منابع آبی ما برای کشاورزی به مصرف برسد که این مقدار مصرف آب دو برابر استانداردهای جهانی است. بنابراین احساس غرور و افتخار به خاطر خودکفا شدن در تولید گندم و سایر محصولات کشاورزی تنها مناسب مردم کشورهایی است که هیچگونه مشکلی از بابت تامین آب ندارند و در تمام طول سال رودهای پرآب در خاک آن کشورها جاری است. در کشور ما کارشناسان برجستهای در حوزه کشاورزی هستند که با آوردن دلایل علمی غیرقابل انکار اندیشه خودکفا شدن و اصولا کشت گندم در کشور را به خاطر نیاز بسیار زیادی که این محصول به آب دارد، مردود میشمارند و آن را یکی از عوامل موثر در تشدید بحران کمآبی در کشور میدانند.
دکتر عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی یکی از سرشناسترین صاحبنظران کشاورزی است که سالها پیش که هنوز بحران کمآبی در کشور به شدت امروز نرسیده بود، در مصاحبهها و سخنرانیهای خود خواستار جلوگیری از توسعه اراضی زیر کشت گندم در کشور شد و گفت کشت گندم در کشور کمآب ما به هیچوجه صرفه اقتصادی ندارد. این صاحبنظر کشاورزی که در حال حاضر هم ریاست تشکلی به نام خانه کشاورز را برعهده دارد هنوز هم گهگاه دیدگاههای گذشته خود را درخصوص نادرست بودن موضوع خودکفایی کشور در تولید گندم ابراز میکند و کسی هم متعرض او نمیشود چه اگر صحبتهای کسی چون دکتر کلانتری مغایر با موازین علمی و برخلاف مصالح ملی میبود، یقینا اینطور آزادی عمل برای تکرار گفتههایش پیدا نمیکرد یا حتی ممکن بود وزارت جهاد کشاورزی علیه او به مراجع قضایی شکایت کند.
پس اگر سکوت مسوولان وزارت جهاد کشاورزی و دیگر متولیان کشاورزی کشور را حمل بر تایید نقطهنظرات وزیر کشاورزی اسبق کشور کنیم در آن صورت حق داریم از آنها بپرسیم آقایان چرا این همه بر طبل خودکفایی در تولید گندم میکوبید و حتی میخواهید مازاد محصول گندم کشور را همراه با مقادیری آرد به خارج صادر کنید؟شما از چه استراتژی در کشاورزی کشور پیروی میکنید و آیا اصولا استراتژی و نقشه راهی برای کشاورزی کشور دارید یا تنها میخواهید با زیرپا گذاشتن بسیاری از واقعیتهای مربوط به خطر کمآبی در کشور از خود قهرمان ملی بسازید؟ ولی هیچ توجهی به هزینه سنگینی که قهرمان شدن شما به منابع آبی کشور وارد میکند، ندارید. صادرات دام زنده هم یکی دیگر از ندانمکاریهای مسوولان و متولیان امر کشاورزی و دامداری کشور ماست که به سرنوشتی شبیه خودکفایی در تولید گندم دچار شده است.
با در نظر گرفتن اینکه یک گوسفند یا گوساله از زمان تولد تا رسیدن به سن بلوغ و قابل استحصال شدن صدها و شاید هزاران لیتر آب مصرف میکند چرا در کشور بیآبی چون ایران باید اجازه صادرات دام زنده به کشورهای همسایه صادر کنیم؟ چرا با وجود داشتن این همه دانشکده و مهندس کشاورزی که همه ساله از این دانشکدهها فارغالتحصیل میشوند، هنوز استراتژی مشخص و منطبق با استانداردهای علم روز برای شناسایی مزیتهای نسبی خود در تولید محصولات کشاورزی و دامداری نداریم و همچنان داریم با روشهای کهنه و سنتی در این حوزهها که امنیت غذایی ۸۰ میلیون جمعیت کشور وابسته به آن است، عمل میکنیم.
صادرات دام زنده چه به صورت قانونی و از مبادی گمرکی و چه به شکل قاچاق برای کشور کمآبی چون ایران فاجعه به حساب میآید که هیچ درآمد ارزی نمیتواند آن را جبران کند. یک بره یا گوساله از زمانی که به دنیا میآید تا رسیدن به سن رشد و قابل ذبح شدن هزاران لیتر آب مصرف میکند، آن وقت ما با چه منطقی اجازه میدهیم محصولی چنین آببر به صورت زنده و نه به شکل ذبح و بستهبندیشده و دارای ارزشافزوده از مرزهای کشور به کشورهای عرب منطقه صادر شود. حتی کشورهایی چون استرالیا یا کانادا که هیچ مشکلی از بابت آب ندارند. دام زنده صادر نمیکنند.
از موضوع آببر بودن پرورش دام در کشور که بگذریم چرا در حالی که هر روز بر قیمت گوشت قرمز در داخل کشور افزوده میشود و گرانی فوقالعاده این ماده غذایی بسیاری از خانوارهای کمدرآمد و حتی متوسط ایرانی را مدتی است از خوردن گوشت محروم کرده است، اجازه میدهیم هر سال چند میلیون راس دام زنده آن هم به خاطر افزایش دارایی ارزی تعداد معدودی صادرکننده که ارز حاصل از آن را هم به خزانه کشور بازنمیگردانند به کشورهای ثروتمند همسایه که چندین برابر ما درآمد سرانه دارند، صادر شود تا حسرت خوردن یک وعده گوشت در طول هفتهها بر دل شمار زیادی از خانوارهای ایرانی بماند و هیچ سازمانی هم مسوولیت این گرانیهای کمرشکن را به گردن نگیرد؟
آقایان به جای تلاش در راه خودکفا کردن کشور در تولید گندم و احساس غرور به خاطر رسیدن به مرحله صادرات این ماده غذایی و به جای دادن اجازه صادرات دام زنده که درآمد ارزی آن تنها به جیب چند صادرکننده بیاعتنا به سفرههای خالی مردم میرود و چیزی از آن نصیب خزانه دولت نمیشود به فکر برنامهریزی برای جلوگیری از خطر گسترش سوءتغذیه عمومی که سلامت شهروندان ایرانی را تهدید میکند، باشید. تولید محصولات کشاورزی، باغی و دامی از نیازهای قطعی کشور است اما اصرار بر خودکفا کردن کشور در تولید محصولاتی که به مصرف آب زیاد نیاز دارد و به گفته خودتان فلات ایران را در آینده به یک بیابان خشک تبدیل خواهد کرد، هیچ جای خوشحالی و افتخار کردن ندارد.اگر خودتان توانایی تهیه یک استراتژی درازمدت و عالمانه برای کشاورزی و دامداری کشور را ندارید، بروید از کشورهایی که اقلیمی مشابه ایران دارند و در این زمینه به موفقیتهای بزرگ دست یافتهاند، الگوبرداری کنید و اجازه ندهید که با ندانمکاریها و سوءمدیریتهای شما طبیعت و اکوسیستم ایران بیش از این دچار فرسایش و تخریب شود و کار را به جایی نرسانید که روزی مجبور شویم برای تامین ابتداییترین نیازهای غذایی خود دست پیش دیگران دراز کنیم.
منبع:جهان صنعت کد خبر:۶۵۳۹۷۰ تاریخ انتشار:۱۵ دی ۱۳۹۵ – ۰۷:۱۱