مسیر تردد عشایر در مسیر ییلاق – قشلاق با عشایر محروم و مظلوم مواجه میشویم که در کنار بستر رودهای خشکیده با بطریهای خالی، آب از خودروهای عبوری طلب میکردند دیدن این صحنهها واقعا تاسف آور است.
برای رفتن به محل تونل بیرگان در استان چهارمحال بختیاری (سومین تونل کوهرنگ) دو راه دسترسی وجود دارد، یک راه از مسیر خوزستان، مسجدسلیمان، اندیکا، بازفت، صمصامی، بیرگان، روستای شهریاری- چم آباد (محل تونل بیرگان) و راه دیگر از مسیر چهارمحال بختیاری، شهرکرد، فارسان، کوهرنگ، ۵ کیلومتر قبل از چلگرد، به سمت بیرگان، روستای چم آباد – شهریاری، که ما برای رفتن به بیرگان از مسیر خوزستان، مسجدسلیمان -کوهرنگ را انتخاب کردیم.
در این مسیر رودهایی هستند که آبهای منطقه کوهرنگ را به کارون سرازیر میکنند و در این مسیر از منطقه بازفت با منظرههای متعدد بستر خشک رودها مواجه شدیم، همچنین در این مسیر که مسیر تردد عشایر در مسیر ییلاق- قشلاق است با عشایر محروم و مظلوم مواجه شدیم که در کنار بستر رودهای خشکیده با بطریهای خالی، آب از خودروهای عبوری طلب میکردند و دیدن این صحنهها واقعا تاسف آور بود.
آب سرشاخههای دائمی کارون از کوهرنگ صدها کیلومتر از چشمهها، نهرها و رودها را زندگی و حیات میبخشد تا به کارون خوزستان وارد میشود و در خوزستان نیز رود کارون است که مهد و زادگاه کشاورزی بشر و سازنده تمدن کارون بوده است، رودی که زمانی از اروند تا درب خزینه مسجدسلیمان (بیش از دویست کیلومتر) قابل کشتیرانی بود و تاسیسات نفتی اولین چاه نفت خاورمیانه تا درب خزینه در نزدیک مسجدسلیمان در بیش از صد سال پیش در سال ۱۹۰۸ با کشتی حمل شد.
کارون آب شرب را از سرشاخههای چشمههای زاگرس تا اروندرود تأمین میکرد و بستری بود برای صنعت صید ماهیان رودخانهای، اما امروز صنعت کشتیرانی سودآور کارون و صنعت صید ماهیان این رودخانه کاملا نابود شده است و دیگر از بنادر پر رونق شوشتر و اهواز خبری نیست.
امروز حتی کارون توان تامین آب شرب بسیاری از شهرهای خوزستان را با کیفیت مطلوب ندارد، به گونهای که مردم شهرهای اهواز، خرمشهر، آبادان و بسیاری مناطق وابسته به کارون با هزینهٔ شخصی آب شرب را بهصورت جداگانه خریداری میکنند، در واقع انتقال آبهای گذشته سرشاخههای زلال و شیرین و دایمی کارون باعث نابودی سرزمینهای فراوان در طول مسیر پر پیچ و خم صدها کیلومتری کارون شده است چرا که سرشاخههای دایمی و شیرین کوهرنگ یک، کوهرنگ دو، چشمه لنگان و خدنگستان سالهاست از کارون دریغ شدهاند و حجمی معادل یک زاینده رود طبیعی را از کارون هر ساله به زاینده رود تزریق میکنند.
رودخانه کارون از چشمههای فراوان که رودهایی را ایجاد میکنند تشکیل یافته است، رودهای بیرگان، کوهرنگ، بهشت آباد، خرسان، بازفت، ارمند، ونک نامهای برخی از این رودها هستند که در استان چهارمحال بختیاری جریان دارند و این رودها با رودهایی که از لرستان میآیند و شاخه دز را تشکیل میدهند مانند سزار و بختیاری؛ کارون را ایجاد میکنند که با خلقتی حکیمانه و عالمانه به جلگه حاصلخیز و چهار فصل خوزستان سرازیر میشود که مناسبترین سرزمین ایران برای کشاورزی سودآور اقتصادی و در راستای اقتصاد مقاومتی و خودکفایی است.
البته در طول مسیر سرشاخهها و رودهای منتهی به کارون، از ابتدا و در طول مسیرها تا انتها همه زندگی و حیات انسانی و طبیعی از زاگرس تا اروند وابسته به این سرشاخههای آب شیرین کارون است.
*سرشاخههایی که انتقال یافتهاند و مییابند سرشاخههای دائمی کارون هستند
سرشاخههای دائمی کارون در کوههای مرتفع و برفگیر زاگرس مانند اشترانکوه، دنا و یا زردکوه در کوهرنگ هستند، سرشاخههای دائمی و شیرین کارون در زاگرس برفگیر آب تابستان مسیر رود در خوزستان و چند استان را تامین میکنند که آب آنها به کارون سرازیر است؛ یعنی زمانی که آب در کارون کم است و نیاز به آب برای شرب و کشاورزی بیشتر در فصل تابستان، این آب سرشاخههایی دائمی کارون مانند سرشاخههای کوهرنگ است که آب مورد نیاز این رود را تامین میکند.
انتقال آب سرشاخههای دائمی کارون تأمین و تعادل آب را در تابستان که نیاز آبی کارون زیادتر است بیشتر به مخاطره میاندازد.
کارون علاوه بر سرشاخههای آب شیرین، سرشاخههای آب شور (غیر شرب گچی) نیز دارد که تعادل حکیمانه خلقت و سرشاخههای آب شیرین کارون به گونهای بوده است که آب کارون را قابل شرب میکرد اما اکنون حذف سرشاخههای دایمی آب شیرین کارون در برهم ریختن این تعادل طبیعی نقش بسیار منفی داشته است.
رودهای شور «تمبی بتوند» از سرشاخههای آب شور و غیر قابل شرب کارون در خلقت هستند، علاوه بر این رودهای شور؛ فاضلابهای صنعتی ناشی از تصفیه نفت خام، فاضلابهای صنعتی، شهری و کشت و صنعتهای دولتی نیشکر و خطاهای دیگر وزارت نیرو مانند سد گتوند نیز بر آسیبهای به کارون افزودهاند، تخریبهای محیط زیستی که همه دولتی و به ظاهر با سود ملی و ضرر منطقهای به خوزستان هستند، حال آنکه انتقال آبهای کارون برای کشاورزی با آب گران انتقالی علاوه ضرر به کارون و خوزستان حتی سود اقتصادی نیز ندارد چرا که قیمت آب انتقالی کارون از محصولات کشاورزی در غیر مسیر طبیعی کارون در استانهایی دیگر بسیار بیشتر میشود.
رودخانه بیرگان در دامنه شرقی زردکوه بختیاری یکی از مهمترین سرشاخههای دائمی، شیرین و زلال کارون است؛ سرشاخههای دائمی دیگر کارون نیز متاسفانه با تونل اول کوهرنگ (از سال ۱۳۳۲ سالانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب)؛ تونل دوم کوهرنگ (از سال ۱۳۶۸ سالانه ۲۵۰ میلیون متر مکعب)؛ تونل چشمه لنگان (از سال ۱۳۸۴ سالانه ۱۲۰ میلیون متر مکعب) و خدنگستان (از سال ۹۲ سالانه ۴۰ میلیون متر مکعب) پیشتر از این به زاینده رود تزریق شدهاند.
و تونل سوم کوهرنگ (تونل بیرگان) چندمین انتقال آب سرشاخههای دائمی و شیرین کارون به زاینده رود است.
*تونلهای کوهرنگ و بهشت آباد حقابه مردم استانهای خوزستان و چهارمحال بختیاری است
در سفر چند روزه به منطقه بیرگان با وقایع تلخ اجتماعی روبهرو شدیم، منطقه بیرگان و محل تونل سوم کوهرنگ در ارتفاع بیشتر از ۲ هزار متر از سطح دریا و در دامنه شرقی زردکوه جزو سردترین مناطق کشور است که زمستانهای طولانی و طاقت فرسا دارد.
مردم بیرگان، بختیاریهایی هستند که ییلاق آنها بیرگان (کوهرنگ چهارمحال و بختیاری) و قشلاق آنها مسجدسلیمان در خوزستان است، زمینها و املاک آنها در خوزستان در مسجدسلیمان محل استخراج چاههای نفت و گاز است و همچنان نیز بدون سود مالی و آبادانی منابع نفتی خوزستان در حال استخراج است و سرزمین سردسیر آنها در بیرگان کوهرنگ سرشاخههای کارون است.
آنها میگویند با وجود سرمای فراوان منطقه که گاهی دهها درجه زیر صفر است برای اینکه این مناطق را تخلیه کنند، گازکشی که از ضروریات اولیه زندگی در مناطق برفگیر است برای آنها انجام نشده، حتی برخی روستاها نیز آب آشامیدنی خود را از طریق لولهکشی که خود ایجاد کردهاند فراهم میکنند.
سد و انتقال آب بیرگان روستاهای بیرگان و مسیر تا خوزستان و کارون را نابود میکند چرا که آب بیرگان حقابه خدادادی و طبیعی چهارمحال و بختیاری و خوزستان است، آن هم نه برای شرب و بلکه برای کشاورزی با آب گران انتقالی کارون در مناطق دیگر، از سوی دیگر حفر تونل بیرگان (تونل سوم کوهرنگ) شاهرگ چشمههای منطقه را که هم آب روستاهای مالک آباد، یاورآباد، گل آباد، نصیرآباد و… را تأمین میکند قطع کرده و هم آب سرشاخههای دائمی کارون را نابود کرده است.
تونل سوم بیرگان نابودگر چشمههای دایمی کارون
تونل سوم کوهرنگ (تونل بیرگان) ۵ کیلومتر است آنهم در ارتفاع ۲ هزار و ۲۰۰ متری از سطح دریا در کوه زراب و دامنه زردکوه بختیاری، تونلی به این طول در این ارتفاع برفگیر هم سرچشمههای کارون را قطع کرده و هم سرچشمههای طبیعی زاینده رود را؛ در طول حفر تونل گزارشهای فراوان از فوران آبهای زیر زمینی و قطع شریانهای پر فشار سرشاخههای کارون و زاینده رود نگاشته شده است و امروز نابودی و کم آبی چشمههای فراوان این منطقه مولد آب کشور کاملا هویدا است، از سوی دیگر بتن کردن این تونل نابودی مضاعفی برای چشمههای سرشاخه رودهای ایران به دنبال دارد.
مخزن سد بیرگان در ارتفاع ۲ هزار و ۲۴۰ متری از سطح دریا با طول سدی ۱۳۵ متری که برای انتقال آب سرشاخههای کارون در اطراف مهمترین منطقه برفگیر زردکوه واقع میشود باعث گرمتر شدن منطقه زردکوه و بیرگان و در نتیجه آب شدن زود هنگام برفی که باید در تابستان ذوب شود میشود، یعنی برفی که ذخیره آب تابستان است پیش از موعد ذوب خواهد شد.
انتقال آبهای کارون به استانهای دیگر، باعث افزایش ریزگردهای داخلی، نابودی محیطزیست، کاهش کیفیت آب آشامیدنی خوزستان و مشکلات فراوان برای کشاورزی خوزستان شده است که همه اینها ویرانی را به دنبال دارد، چرا که خوزستان مهمترین عرصه کشاورزی با آب طبیعی و بدون آب انتقالی گران و کشاورزی چهار فصل و وسیع کشور بوده که کشاورزی در خوزستان برای اقتصاد مقاومتی و خودکفایی کشور است.
*زمین خواری، کوه خواری و نابودی منطقه حفاظت شده قیصری بیرگان
در بازدید از منطقه بیرگان، ویلاسازیها و کوهخواریها در خاک چهارمحال و بختیاری و در دامنه کوه زراب روستای چمآباد کاملا هویدا بود که این زمینخواریها بر خلاف مطالبات مقام معظم رهبری از مسؤولان و سازمانهای دولتی بوده است.
علاوه بر تخریبهایی که تونل بیرگان برای طبیعت کارون از ابتدا تا انتها دارد، متاسفانه سد بیرگان و کارگاه این سد در منطقه حفاظت شده محیط زیست قیصری بیرگان واقع شده است که سندی دیگر بر نابودگر بودن این طرح است.
حال آنکه رئیس سازمان محیط زیست کشور صراحتا تونل بیرگان و تمام طرحهای انتقال آب سرشاخههای کارون بدون مجوز زیست محیطی اعلام کرده است.
*انتقال آب سرشاخه کارون به وسیله پمپاژ پیش از افتتاح سد بیرگان!
تونل بیرگان در دامنه کوه زرآب در روستای چم آباد – شهریاری قرار دارد و برای انتقال آب سرشاخههای کارون به این تونل برنامهریزی شده بود که سدی برپا شود تا آب رودخانه بالا آمده و به این تونل ۵ کیلومتری وارد شود که ساخت آن بیش از ۲۰ سال به طول انجامیده است.
در مشاهدات عینی دیده شد که در خواب غفلت مسؤولان و نمایندگان خوزستان و چهارمحال و بختیاری، با هشت دستگاه غول پیکر پمپاژ آب سرشاخه دائمی کارون به تونل حتی پیش از افتتاح سد برای تزریق به زاینده رود پمپاژ میشود.
این در حالیست که رئیس سازمان محیط زیست کشور به صراحت بر عدم مجوز تونل بیرگان و تمام طرحهای انتقال آب کارون تأکید کرده است، حال این سئوال مطرح است که چرا با وجود اینکه تونل بیرگان مجوز زیست محیطی ندارد و رهبری هم بر عدم اجرای طرحهای فاقد مجوز و پیوست زیست محیطی تأکید کردهاند، باید این تونل انتقال آب انجام شده و با کدام بودجه انجام شود؟
از سوی دیگر نمایندگان مجلس و دولت از توقف فعالیت تونل سوم کوهرنگ (بیرگان) خبر داده بودند، اما در مشاهدات عینی در مهر ماه سالجاری مشاهده شد که عملیات گسترده برای ترمیم تونل بیرگان در حال انجام بوده است و کامیونها و لودرها حتی تا زمان تاریکی نیز فعال هستند.
تونل سوم کوهرنگ (بیرگان) در سال گذشته در خاموشی رسانهای آبگیری شد و با پمپاژ حتی پیشتر از ساخت سد، به آن از آب کارون تزریق شد، اما تونل ریزش کرد و امروز در مهر ماه فقط ۵ کیلومتر از ۵٫۲۳ کیلومتر آن تعمیراتش باقیمانده است و به محض پایان تعمیرات دوباره آب کارون در خاموشی تمام و غفلت مسؤولان خوزستان و در عوام فریبی دولت به زاینده رود تزریق خواهد شد.
این شرایط در حالیست که در طرح اولیه ابتدا باید سد ساخته میشد و بعد انتقال آب صورت میگرفت اما به دلایل مخالفتهای کارشناسان و نمایندگان خوزستان و عدم مجوز زیست محیطی قرار بود تونل بیرگان متوقف شود اما مشاهده شد که حتی پیش از ساخت سد بیرگان دستگاههای پمپاژ با انحراف رودخانه در محل کارگاه تونل برپا شده است.
حال آنکه انتقال آبهای افراطی کارون سالانه به اندازه یک زاینده رود طبیعی آب کارون را برای کشاورزی با آب گران انتقالی و صنایع آب بری که بد جانمایی شده در کویر اتلاف میکنند که قطعا همه این امور مخالف سیاستهای اقتصاد مقاومتی است.
تونلهای اول کوهرنگ در سال ۱۳۳۲، دوم در سال ۱۳۶۸، چشمه لنگان در سال ۱۳۸۴ و خدنگستان سال ۱۳۹۲ سالانه حدود ۸۰۰ میلیون متر مکعب از کارون به زاینده رود تزریق کردهاند و هر ساله این حجم آب از کارون به زاینده رود میرود و نیمی از زاینده رود فعلی آب کارون است.
تونل بیرگان (سومین تونل کوهرنگ) با حجم سالانه ۳۰۰ میلیون متر مکعب و تونل بهشت آباد با حجم حدود ۵۷۰ میلیون متر مکعب در حال اجرا هستند و به اندازه یک زاینده رود دیگر از کارون آب برداشت خواهند کرد یعنی به زودی به اندازه دو زاینده رود طبیعی از کارون برداشت میشود.
همه این طرحهای انتقال آب که برای غیر شرب و برای کشاورزی است که با مخالفتهای کارشناسان و اقتصاد دانان و نمایندگان چهارمحال و بختیاری و خوزستان بوده و حتی بدون مجوز زیست محیطی صورت گرفته و یا خواهد گرفت.
در حالیکه کشاورزی در مسیر طبیعی خوزستان چهار فصل کاملا سودآور و در راستای اقتصاد مقاومتی، خودکفایی کشور و حفظ محیط زیست و مهار ریزگردها خوزستان است اما کشاورزی با آب گران انتقالی کارون در غیر از مسیر طبیعی، نابودگر اقتصاد و محیط زیست منابع مالی و منافع کشور است.
حتی انتقال آب کارون برای شرب اگر آب شرب خوزستان را نابود کند و به مخاطره بیاندازد غیرمنطقی و غیر قانونی و غیر شرعی است.
*انتقال آب به بهانه شرب و به کام کشاورزی غیر اقتصادی با آب گران انتقالی
سالهاست که انتقال آبهای سرشاخههای کارون برای کشاورزی با آب گران انتقالی انجام میشود و وزیر نیرو اعلام کرد: زمینهای کشاورزی استان اصفهان از ۴۵ هزار هکتاری که با زاینده رود طبیعی آبیاری میشد با انتقال آبهای گران کارون به بیش از ۴ برابر و حدود ۲۰۰ هزار هکتار افزایش یافته است.
استان دریافت کننده آب به بزرگترین فضاهای سبز مصنوعی شهری در کشور با گیاهان آبدوست تبدیل شده و گسترش بسیار زیادی در فضاهای سبز مصنوعی و تزئینی داشته است و همهٔ اینها با آب گران انتقالی از کارون صورت گرفته است.
صنایع این استان نیز پس از انتقال آبهای کارون از ۵ میلیون متر مکعب سالانه با رشد ۴۰ برابری مصرف آب، مصرفی حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب سالانه را دارا هستند.
مصرف آب در بخش کشاورزی غرقابی استان مقصد ۱۰ برابر بیش از صنعت است و بخش عمده این آب؛ آب گران انتقالی کارون است.
همه این افزایش مصرفهای آب کارون از تونلهای انتقال آب سرشاخههای است که با عرض تأسف گفته میشود که هزینه انتقال آبهای کارون به مناطق دیگر بسیار گران است، و هر متر مکعب آب کارون حدود ۵ هزار تا ۱۰ هزار تومان هزینه انتقال دارد و قیمت خود آب را هم باید به آن اضافه کرد.
یعنی کشاورزی با این آب گران بسیار غیر اقتصادی و نابودی منابع مالی و منابع ملی آب است، به عنوان مثال هزینه یک متر مکعب آب به رفسنجان حدود ۱۰ هزار تومان تمام میشود و وزارت نیرو این آب را اگر به قیمت ۳۰۰ تومان بفروشد، یعنی ۳۰ برابر ارزانتر از قیمت واقعی آب را فروخته و بدین ترتیب مصرف آب شیرین انتقالی کارون برای کشاورزی در مناطق دیگر یک فاجعه اقتصادی و نابودی اقتصاد مقاومتی و کشاورزی با توهم سود همراه است چرا که قیمت آب قیمت غیر واقعی و یارانهای است.
حال آنکه اگر قیمت آب گران انتقالی کارون محاسبه شود محصولی که با این آب در غیر مسیر طبیعی کارون کشت میشود قیمتی ۱۰ تا ۳۰ برابر خواهد داشت و این عمق فاجعه انتقال آب برای کشاورزی را نشان میدهد.
و از سوی دیگر این آب در مسیر طبیعی کارون در خوزستان چهارفصل کاملا در راستای اقتصاد مقاومتی، در مسیر خودکفایی و همچنین در جهت حفظ آب و خاک و کنترل ریزگردهای داخل خوزستان است و نابودی عرصههای طبیعی و مسیر طبیعی کارون علاوه بر زیانهای اجتماعی و محیط زیستی و افزایش ریزگردهای داخلی خوزستان و نابودی آب شرب خوزستان و نابودی عرصههای سودآور اقتصاد کشاورزی در خوزستان همراه است اما با این حال متأسفانه شاهد هستیم که علاوه بر تونلهای اول و دوم کوهرنگ و چشمه لنگان و خدنگستان که سالانه به اندازه یک زاینده رود از آب کارون به عمدتا استان اصفهان و بخش اندکی به یزد تزریق میکنند.
اصرار بر انتقال آب بیشتر از سرشاخههای دائمی کارون ادامه دارد و میخواهند با انتقال تونل بیرگان (سومین تونل کوهرنگ) و تونل بهشت آباد علاوه بر حجم حدود ۸۰۰ میلیون متر مکعبی که از کارون برداشت میکنند مقدار بیشتر آب با حجم ۳۰۰ میلیون متر مکعب سالانه (از تونل بیرگان) و ۵۷۰ میلیون متر مکعب سالانه از تونل بهشت آباد برداشت کنند.
این در حالی است که کلیه طرحهای انتقال آب سرشاخههای کارون فاقد مجوز زیست محیطی هستند و رئیس سازمان محیط زیست کشور نیز اخیرا بر فاقد مجوز بودن طرحهای انتقال آب کارون و تونلهای بیرگان (سومین تونل کوهرنگ) و بهشت آباد تاکید کرد و دولت نیز گفته بود که این تونلها تعطیل است و طبق قانون برداشت آب برای غیر شرب ممنوع است.
حال آنکه کاملا هویداست که برداشتهای قبلی و فعلی برای شرب نیست چرا که مصرف آب سالانه استان اصفهان برای شرب ۳۰۰ میلیون متر مکعب است و خود زاینده رود طبیعی بدون کارون ۸۰۰ میلیون متر مکعب آب دارد، اما از زمان انتقال آبهای کارون بیشتر از یک میلیارد متر مکعب و حدود یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب بهصورت سالانه به مصرف کشاورزی غرقابی و غیر اقتصادی و غیر اصولی در استان اصفهان و با آب گران انتقالی از کارون برداشت میشود.
کاهش آب تونل بیرگان و بهشت آباد که سرشاخه کارون است باعث کاهش کیفیت آب شرب خوزستان میشود.
کاهش آب تونل بیرگان و بهشت آباد که از سرشاخههای اصلی کارون است باعث افزایش غلظت فاضلاب رود کارون و افزایش بیماریهای آمیبی در خوزستان خواهد شد و کارون را به بزرگترین فاضلاب جهان تبدیل میکند؛ هم اکنون آلودگی کارون از وضعیت هشدار گذشته و فاجعه آمیز است.
انتقال آب تونل بیرگان و بهشت آباد باعث کاهش آورد آب کارون و کاهش سطح زیر کشت کشاورزی خوزستان چهار فصل میشود و کشاورزی اصولی و منطقی در مسیر خلقت حکیمانه کارون در جلگه حاصلخیز خوزستان فدای کشاورزی غرقابی یکبار در سال کویر و صنایع آب بر فلات مرکزی میشود و این صدمه جدی به اقتصاد کشور است.
کاهش آب تونل بیرگان و بهشت آباد و انتقال آبهای گذشته به عنوان سرشاخه خلقت کارون باعث کاهش آورد رود کارون و پیشروی آب شور دریا به رود کارون و نابودی کشاورزی و نخیلات شهرهای انتهایی کارون در خرمشهر و آبادان شده است.
ریزگردهای داخلی خوزستان با کاهش آب سرشاخههای کارون افزایش و بیماریهای تنفسی و…. در خوزستان افزایش مییابد؛ افزایش ریزگردها علاوه با نابودی شرایط زیست انسانی باعث نابودی گیاهان و نخیلات و جنگلهای زاگرس خواهد شد.
علاوه بر اعلام مدیر کارگروه مبارزه با ریزگردها، کاهش سطح کشاورزی در خوزستان باعث افزایش کانونهای ریزگردی میشود که در سالهای کم آبی قابل کشاورزی نیستند.
سدهای کارون نیز که برای تامین برق کشور هستند عموما شبکه آبیاری کشاورزی ندارند، سدهای کارون یک (شهید عباسپور)، کارون سه، کارون چهار و مسجدسلیمان فاقد شبکههای آبیاری کشاورزی هستند و تغییر رفتار رود و عدم آبگیری جلگه به دلیل استفاده از آب برای تولید برق و کاهش آورد آب به دلیل انتقال آب همه دلایلی شده است که خوزستان از قطب کشاورزی به سوی کانون ریزگرد داخلی در ایران تبدیل کنند.
مردم و علمای خوزستان نیز انتقال آبهای کارون را غیرشرعی، غیر اخلاقی و حتی غیر اقتصادی اعلام کردهاند و همچنین سازمان حفاظت محیط زیست نیز انتقال آب سرشاخههای کارون را غیر قانونی و بدون مجوز زیست محیطی اعلام کرده است.
منبع: اخبار آب و فاضلاب کد خبر:- تاریخ انتشار:دوشنبه, آبان ۳, ۱۳۹۵