اگر داستان ورود آب به استان را از چشمه های ساسان و طرح کوثر بازبینی کنیم نگارشش یک مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد . حکایتی که با هزار و یک مصیبت و مکافات نشان می دهد که چگونه آبی به استان وارد می شود که برای هر قطره آن خون دلی خورده شده و چه رنج ها که بر دستانی هموار گردیده تا من و شما به آن دسترسی یابیم بماند این که به دلیل ساختار مشکل ساز انتقال آب شاهد پرت ۴۰ درصدی آن هستیم و وقتی هم که وارد شبکه توضیح می شود با مصرف کننده های متفاوتی مواجه ایم که هر کدام یک شیوه برای مصرف انتخاب کرده اند .
داستان کم آبی در جنوب ایران ریشه ای به اندازه تمام تاریخ دارد . جایی که مردمانش آموخته بودند که برای نجات از گرمای وحشتناک تابستان چاره ای جز ایجاد قواعد خاصی برای استفاده صحیح از آن ندارند .
کافی است که به یک صد سال پیش بوشهر و در لابلای تاریخ معاصر و شفاعی ایران سرک بکشیم تا بدانیم گذشتگان ما چگونه میراث دار آبی بودند که در زمستان بدست می آورده و در تابستان با قناعت پیشگی به مصرف می رساندند .
در آن دوران ساخت آب انبار مرسوم بوده اما به ندرت در زمستان از آن استفاده می شد و بیشتر به عنوان یک مخزن برای نگهداری آب در تابستان کاربرد داشته است .
این خصلت استفاده بهینه از اب هر چند نسل به نسل دست به دست شده اما در یک دهه گذشته که استان بوشهر به همراه بخش اعظمی از استان های جنوب و جنوب غربی در بحران بی آبی دست و پا می زند کم رنگ تر شده است .
کافی است که بدانیم به دلیل کمبود بارش های جوی طی این سال ها و وابستگی ۹۲ درصدی آب استان بوشهر به استان های همسایه ، این استان در معرض جدی بی ابی است شاید آن زمان متوجه شویم که این مایه حیات چقدر ارزشمند است .
اگر داستان ورود آب به استان را از چشمه های ساسان و طرح کوثر بازبینی کنیم نگارشش یک مثنوی هفتاد من کاغذ می طلبد . حکایتی که نشان می دهد چگونه آبی با هزار و یک مصیبت و مکافات به استان وارد می شود و برای هر قطره آن خون دلی خورده شده و چه رنج ها که بر دستانی هموار گردیده تا من و شما به آن دسترسی یابیم ، بماند این که به دلیل ساختار مشکل ساز انتقال آب شاهد پرت قریب به ۴۰ درصدی آن هستیم و وقتی هم که وارد شبکه توضیح می شود با مصرف کننده های متفاوتی مواجه ایم که هر کدام یک شیوه برای مصرف انتخاب کرده اند .
عده ای در بافت های شهری اما سکونت گاه های غیر رسمی زندگی می کنند که اصولا هیچ و حساب و کتابی برای مصرف ندارند . این عده که جمعیت آن علی الخصوص در شهرهای برازجان و بوشهر بر اساس امار رسمی و قابل استناد ۱۰ هزار مشترک تخمین زده شده روز به روز در مناطق پیرامونی شهرها در حال ازدیاد است اما استانداری به عنوان بالاترین رکن اداری و اجرایی استان چندان توجهی به آن نمی کند .
به دلیل عدم تعیین تکلیف برای این عده ، نه تنها برنامه جامع برای مصرف آب برای این افراد وجود ندارد بلکه شاهد افرایش مصرف به دلیل افزایش جمعیت این محدوده هستیم .
عده دیگر قانونمند بوده و به دلیل داشتن اشتراک آب ، قاعدتا باید از سهمیه اختصاصی نیز استفاده کنند اما افرادی که در این محلات و بدون داشتن پایان کار در همسایگی آنها زندگی می کنند انشعاب غیرقانونی دریافت کرده و از سهمیه آنان استفاده کرده و به گونه ای سبب تضعیع حقوق افراد قانونمند می شوند .
عده ای هم در سایه بی توجهی های انجام شده در گذشته بدین سو ، با هجوم به مناطق روستایی که در حاشیه شهرها قرار دارند اقدام به ساخت ویلاباغ کرده و مصرف آب شرب را به سمت آّبیاری این باغ ها تغییر می دهند .
بماند این که در همین شهر بوشهر و سایر شهرهای استان اصولا شستن در و دیوار و کوچه تا فضای ادارات با آب شرب تقریبا به یک فرهنگ مبدل شده و هیچ کس حاضر به پذیرش و اصلاح رفتار و الگوی مصرفش نیست.
با این شرایط و در حالی که هر سال شاهد کاهش نزولات جوی و آب ورودی به استان هستیم اما همچنان هیچ تاثیری بر کاهش اتلاف آب در سطح ادارات ، مکان های آموزشی و شهروندان نمی گذارد چون که عمق این فاجعه را چندان درک نکرده ایم.
البته این یک گوشه کار است . امسال با ادامه روند خشکسالی هایی که بیش از یک دهه سایه اش را بر سر مردم استان گسترده است شاهد کاهش میزان ۲۲ درصدی آب ورودی به استان نیز هستیم که همین خود به تنهایی می تواند عمق فاجعه را به ما نشان دهد هر چند که چندان به این مسائل توجه نمی کنیم .
در کنار همه این شاخص ها ، حقیقت غیر قابل انکاری وجود دارد که نشان می دهد با وجود این که سرانه تعیین شده آب در استان بوشهر ۱۸۴ لیتر برای هر نفر در شبانهروز می باشد اما این میزان برای هر نفر در شبانه روز ۲۶۰ لیتر آب تامین و توزیع میشود.
تصور این که آب به چه مشقت و سختی از استانهای همجوار تهیه و وارد استان می شود و در استان به جای مدیریت مصرف بهینه توسط مردم ، ۵۵ درصد بیش از میزان سرانه توزیع می شود جای سوال دارد .
بخش عمده ای از مردم بدون این که خود سهمی در مدیریت بهینه مصرف داشته باشند و حتی در بازده زمانی که آب دریافت می کنند آن چنان در هدر رفت آب از همدیگر سبقت می گیرند که هرگز حال و روزگار همسایه دو کوچه بالاتر که برای گرفتن یک قطره آب ، موتور پمپ منزلشان دیوانه شده است را درک نمی کنند .
با این شرایط فقط یادگرفته ایم که به جای این که خود سهمی ولو اندک در بهینه مصرف کردن آب داشته باشیم نگاه و انتقادمان را به متولیان آب در استان می اندازیم که چرا در شهری مانند بوشهر و سایر شهر های استان آب نیست در حالی که آمارها نشان می دهد که آب به اندازه کافی هر چند با مشقات فراوان وارد استان می شود و در شبکه توزیع شهری نیز قرار می گیرد اما وقتی که مصرف ۵۵ درصد بیشتر از میزان سرانه است دیگر آن کارگر و مسئول در مجموعه آب چه کاری از دستش ساخته است .
بیاییم و هر کدام از ماها در هر جایی که که قرار داریم از رسانه تا کوچه و بازار و اداره در مصرف بهینه آب با متولیان تهیه و توزیع این ماده حیاتی همکاری کنیم و از هم اکنون که فلات ایران با موضوع کم آبی به شدت دسته و پنجه نرم می کند فرهنگ مدیریت مصرف این ماده حیاتی بیش از پیش مورد توجه خود و فرزندانمان قرار دهیم تا آیندگان نیز سهمی مناسب از آب که نمود آن در سفره های زیرزمینی بیش از پیش خود را نشان می دهد داشته باشند.
منبع: سوک کد خبر:۱۹۲۵۲۲ تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۵ – ۰۸:۰۷