با اینکه چندین ماه از آخرین گزارش از «پرکندآباد» گذشته، اما هنوز نه تنها آبی از آب تکان نخورده، بلکه «آش همان آش است کاسه همان کاسه».همه مشکلات سرجای خود باقی است و فقط مردمان روستا به دلیل تحمل مشکلات، خسته تر از قبل شده اند.
اهالی این روستا مانده اند جایی که تا چند سال پیش، آب و هوایش شهره شهر بود، چرا باید این روزها مصداقی برای آن پیدا شود که حکایت «هر چه بگندد نمکش میزنند وای به روزی که بگندد نمک» را زنده کرده است.
آخر مگر میتوان باور کرد مردم پرکندآباد در یک قدمی کلانشهر مشهد هنوز با مشکل آب، رفت و آمد، درمانگاه، دکتر و از همه بدتر هوایی متعفن از فاضلاب دست و پنجه نرم کنند؟
چگونه باید به گوش مسؤولان رساند که اینجا «هر نفسی که بر میآید ممد حیات نیست» و «هر نفسی که فرو میرود مفرح ذات نیست».
چند سالی است اگر باد یا نسیم ملایمی در این روستا بوزد، اهالی به جای تنفس در هوای پاک و مطلوب، باید به اتاقها پناه ببرند و درها را به روی خود ببندند. این روزها دیگر موهبت الهی، یعنی «آب و هوا» نیز جزو محرومیت روستای «پرکندآباد» شده است.
چون «پرکندآباد» حالا دیگر یکی از ذینفعان تصفیه خانه بزرگ کلانشهر مشهد است که آب آلوده و هوای مشمئز کننده را از همسایگی با تصفیه خانه به نفع خودش مصادره کرده است، به گونهای که آلودگی هوا و بوی تعفن فاضلاب، روستاییان را به مهاجرت واداشته است.
وزنه سنگین مشکلات در ترازوی امکانات
در گزارش قبلی این گونه سیمای «پرکندآباد» را به تصویر کشیدیم که به محض ورود به روستا چیزی که پیش از تماشای هر منظره زیبای طبیعی به استقبالت میآید، منبعهای بزرگ و کوچک آب است که مانند قارچ بر پشت بام خانهها سبز شده اند.
خیابان اصلی و کوچههای روستا نیز چنان سوت و کور است که مطمئن میشوی بیشتر خانههای روستا خالی از سکنه شده است.
کوچههای خالی، نداشتن مرکز بهداشت و نبود پزشک، دریغ از یک اتوبوس برای رفت و آمد، تاریکی مطلق جاده، در شب سگهای ولگرد، پشه سالک، محرومیت از مدارس راهنمایی و دبیرستان، همه یک طرف و کم آبی و محروم بودن نیمی از روستا از گاز یک طرف دیگر وزنه مشکلات پرکندآباد هستند.
این بار پس از یک نگاه میدانی از روستا، سراغ قسمتی از روستا میرویم که اهالی چشم انتظار شرکت گاز برای گازرسانی هستند.
کسانی که هنوز با گالنهای نفت رفت و آمد میکنند تا غذایی بپزند، حمامی گرم کنند و در زمستان بخاری را روشن کنند.
خانم جوانی که از دیدن ما شوکه شده به گزارشگر ما میگوید: زندگی با این شرایط سخت، ما را از زنده بودن بیزار کرده است.
او که زندگی بدون آب و گاز را خیلی سخت تر از همه مسایل عنوان میکند، میافزاید: ما برای شستوشوی لباس و حمام بچه ها باید به خانه اقوام در روستاهای اطراف برویم. او که فرزند خردسالی در آغوش دارد و دست فرزند کوچک دیگری را نیز گرفته است، اظهار میدارد: ما در حالی با این مشکلات دست و پنجه نرم میکنیم که همه روستاهای اطراف وضعشان بهتر از ماست. سراغ پیرمردی میرویم که کنار در حیاط خانهاش نشسته است. او میگوید: از چند سال پیش که تصفیه خانه شرکت آب و فاضلاب همسایه ما شده زندگی برای ما تمام شده است.
او که دل پردردی هم از آب و هوای روستا دارد، میافزاید: شاید اگر یکی از این دو نعمت را داشتیم اینقدر با مشکل روبه رو نمیشدیم.
این پیرمرد برای درک مشکلات روستا، ما را به نوشیدن یک لیوان آب و تنفس در نسیم شامگاهی روستا دعوت میکند.
وی با بیان اینکه همه اهالی روستا به دلیل هوای آلوده به تنگی نفس مبتلا شدهاند، اظهار میدارد: فاضلاب راکد تصفیه خانه نیز موجب شده پشه سالک هم جولان بدهد.
او با اشاره به محرومیت روستا از مرکز بهداشت میگوید: روستاییان برای ویزیت دکتر باید به مرکز بهداشت روستاهای مجاور بروند.
یکی از جوانان روستا هم که تاکنون پیگیریهای زیادی برای رفع مشکلات روستا کرده است از بیاعتنایی مسؤولان نسبت به رفع مشکلات اهالی گلایه میکند و میگوید: درست است که جابهجایی تصفیه خانه بزرگ شهر امکان ناپذیر است، اما چرا متولیان مسایل این تصفیه خانه را برطرف نمیکنند.
به گفته وی، تصفیه خانه چون به بخش خصوصی واگذار شده متولیان آن به دلیل صرفه جویی در مصرف برق، بیشتر اوقات دستگاههای هوادهی را خاموش میکنند، بنابراین بوی تعفن شدیدتر و برای اهالی روستا غیرقابل تحمل میشود.
وی با انتقاد از اینکه تاکنون هیچ کدام از پیگیریها به نتیجه نرسیده است، میافزاید: این در حالی است که مسؤولان به جای پاسخ به مکاتبات، معتقدند احداث تصفیه خانه یک طرح ملی است و ما باید سختیهای آن را تحمل کنیم. وی کیفیت آب روستا را نیز بدتر از هوای آن میداند و میگوید: انبوه فاضلابی که در قالب طرح اگو از منطقه قاسمآباد به طرف این روستا سرازیر میشود، موجب آلوده شدن چاه آب شرب روستا شده است.
یکی دیگر از اهالی هم با اشاره به جیره بندی آب شرب روستا میگوید: چون اهالی روستا در روز چند ساعت بیشتر از آب شرب بهرهمند نیستند، بنابراین همین مقدار اندک آب را باید به داخل منبع بفرستند تا بتوانند در طول روز از آن استفاده کنند.
او با بیان اینکه بچههای روستا برای درس خواندن در مقطع راهنمایی به بالا باید صبحهای زود پیاده خودشان را به مدرسه روستاهای همجوار برسانند، میافزاید: این در حالی است که داشتن اتوبوس خط شهری میتواند مشکل فرزندان ما را در برابر حمله سگهای ولگرد برطرف کند.
او مشکل دیگر پرکندآباد را قرار گرفتن بیش از ۵۰ تا ۶۰ خانه روستا بر روی حریم خط گاز عنوان میکند و میگوید: متأسفانه مسؤولان هیچ گاه نسبت به این موضوع اطلاع رسانی نکرده بودند، اما حالا که این خانوارها پس از ساخت خانه برای بهره مندی از گاز مراجعه کردهاند آنها را در حریم گاز اعلام کرده اند.
وی با بیان اینکه اگر این موضوع خطرناک است پس چرا باید اهالی هم خطر آن را بپذیرند و هم از نعمت گاز محروم باشند، میافزاید: اقدام دیرهنگام مسؤولان در اطلاعرسانی، تعلل دستگاهها در خدمترسانی و خلف وعده مدیران در عمل به وعدهها امان اهالی روستای «پرکندآباد» را بریده است.
عباسی، دهیار «پرکندآباد» نیز در گفتوگو با گزارشگر ما از پیگیریهای انجام شده برای رفع مشکلات روستا خبر میدهد و میگوید: از بین همه مشکلات روستا، ما در رفع بوی فاضلاب تصفیه خانه، گازرسانی به نیمی از روستا که در حریم خط لوله گاز قرار دارند و رفع کم آبی و اصلاح شبکه آب روستا از متولیان امر کمک میخواهیم.
منبع:قدس آنلاین کد خبر:۳۷۷۲۰۵ تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۲/۱۹ – ۱۰:۲۴