«محمد اسماعیل اسدی» پژوهشگر حوزه ی کشاورزی و شیوه های نوین آبیاری در گفت وگو با ایرنا با اشاره به کاهش شدید منابع آبی به خاطر افزایش نیازهای جامعه تصریح کرد آنچه بحران آب را در ایران بیش از پیش تشدید می کند نبود مدیریت بهینه ی مصرف آب در بخش های مختلف است.
سال های زیادی را با عبارت ها و شعارهای زیبای صرفه جویی در مصرف آب خانگی گذرانده ایم غافل از اینکه مقدار ناچیزی از آب کشور در بخش خانگی مصرف می شود و بخش عظیم آن به خاطر روش های نادرست کشت به هدر می رود. براساس آمارهای ارایه شده از سوی وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو، افزون بر ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی، ۸ درصد در بخش خانگی و ۲ درصد در صنعت مصرف می شود.
مصرف بی رویه و هدر رفتن منابع آبی کشور در بخش کشاورزی موجب شده بسیاری از کارشناسان با انتقاد از شیوه های تبلیغاتی و اطلاع رسانی مسوولان برای صرفه جویی در مصرف آب که منحصر به بخش خانگی شده است، آن را روشی غلط و بدون کارایی بدانند و بر اصلاح شیوه های مختلف آبیاری و کشت در بخش کشاورزی تاکید کنند.
گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا برای بررسی این مساله با پژوهشگر حوزه ی آبیاری، زهکشی و عضو هیات علمی بخش تحقیقات فنی و مهندسیِ مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان گفت وگو کرده است. وی در حوزه ی کشاورزی و روش های نوین چهار جلد کتاب تالیف کرده و بیش از ۱۰ مقاله ی آی.اس.آی (ISI) در نشریه های معتبر بین المللی به چاپ رسانده است.
اسدی افزون بر تالیف چند جلد کتاب و چاپ مقاله های بین المللی، پژوهش های فراوانی در مدیریت بهینه ی مصرف آب در کشاورزی، کشاورزی حفاظتی و راهکارهای سازگاری با تغییرات اقلیمی و کاربردی کردن هواشناسی کشاورزی در داخل کشور انجام داده است.
این کارشناس کشاورزی با انتقاد از شیوه ی کنونی تبلیغ برای صرفه جویی در مصرف آب گفت: آنچه کشور در شرایط کنونی با آن دست به گریبان است بحث نبود مدیریت بهینه برای مصرف آب در بخش های مختلف است که موجب شده بحران آب بیش از گذشته خودنمایی کند.
متن کامل گفت وگوی اسدی با خبرگزاری ایرنا در زیر آمده است:
شعار صرفه جویی در مصرف آب بیش از یک دهه است که در ایران به صورت پی در پی تکرار می شود و بیشتر تاکید بر صرفه جویی در مصرف خانگی است. چرا برنامه ریزی های مسوولان کمتر توجهی به بخش کشاورزی دارد در حالی که ۹۰ درصد مصرف آب کشور در این بخش است؟
** اسدی: نخست باید به یک واقعیت اشاره کنم. بحران آب که امروز در کشور ایجاد شده است در نتیجه ی کمبود منابع آبی نیست بلکه بر اثر افزایش نیاز بخش های مختلف جامعه است که موجب شده منابع موجود آب در ایران جوابگوی نیازهای بی شمار جامعه نباشد. نکته ی دیگر در تشدید بحران آب، برداشت غلطی است که از مصرف آب در ایران می شود. گروه زیادی از مردم هنوز باور دارند که منابع آبی به میزان کافی وجود دارد و طبیعت همواره نیازهای بشری را برآورده می کند.
در حال حاضر مدیریت بهینه ی مصرف آب در ایران به درستی انجام نمی شود. نبود برنامه ریزی برای مصرف مشخص میزان آب در بخش های مختلف یکی دیگر از مشکلاتی است که در راه درست مصرف کردن آب وجود دارد. به عنون مثال در کشور شناخت کافی برای میزان مصرف آب در بخش کشاورزی وجود ندارد. در حالی که کشورمان با هفت میلیون هکتار سطح زیر کشت آبی در رتبه ی پنجم دنیا قرار دارد اما برنامه ریزان حوزه ی کشاورزی هنوز نمی دانند که چه میزان آب برای آبیاری این مقدار سطح زیر کشت وجود دارد.
شما عنوان کردید که منابع آبی ایران کاهش پیدا نکرده بلکه نیازهای کشور افزایش یافته است. این در حالی است که میزان سرانه ی آب کشور در سال ۱۳۳۵ خورشیدی هفت هزار متر مکعب بود که نیم سده بعد و در سال ۱۳۸۵ این مقدار سرانه به هزار و ۷۵۰ متر مکعب کاهش یافت. چگونه می توان مدعی شد که ذخایر آب در کشور کاهش نیافته است؟
**اسدی: اینجا هم می توان ادعا کرد که افزایش نیازها موجب کاهش منابع آبی در کشور شده است زیرا نگاهی به جمعیت ایران در سال ۱۳۳۵ خورشیدی نشان می دهد آن زمان جمعیتی کمتر از یک سوم زمان حاضر در کشور زندگی می کرد. وقتی که جمعیت رو به افزایش است سرانه ی مصرف آب بیشتر می شود و میزان منابع آبی نیز سیر نزولی پیدا می کند .
افزایش جمعیت و مصرف بالای آبِ قابل نوشیدن تنها یکی از علت های کم شدن منابع آب در ایران است. این در حالی است که بر اساس آمارها نزدیک به ۹۰ درصد آب کشور در بخش کشاورزی هدر می رود. چرا همه ی هشدارهای مصرف آب متوجه بخش خانگی است؟
** اسدی: بحث کمبود آب در کشور مساله ی تازه یی نیست. اگر نگاهی به کتیبه های عهد باستان داشته باشیم بازهم به مساله ی خشکسالی برمی خوریم اما آنچه که در ایران موجب شده کمبود منابع آبی به مساله و بحران تبدیل شود نبود مدیریت بهینه در مصرف آب است. میانگین جهانی مصرف آب در بخش کشاورزی ۷۰ درصد است و این یعنی کشورهایی دیگر هم هستند که به مانند یا بیشتر از ما آب در بخش کشاورزی مصرف می کنند ولی آنچه که در این میان مورد غفلت واقع شده بحث مدیریت بهینه ی مصرف آب است.
شما به غفلت در مصرف بهینه در جامعه اشاره کردید. چرا وزارت جهاد کشاورزی و نهادهای مرتبط تا به امروز تلاشی برای برنامه ریزی در مصرف بهینه ی آب انجام نداده اند؟
** اسدی: اینکه چرا مردم جامعه ی ما به درست مصرف کردن آب زیاد پایبند نیستند ناشی از نگاه مردم به آب است. بیشتر مردم ارزش آب را تنها در نوشیدن و شست وشو می بینند و برای آن ارزش حیاتی قایل نیستند در حالی که آب مایه ی حیات است و نمی توان برای آن هیچ ارزش اقتصادی تعیین کرد. تا زمانی که تفکر مردم در زمینه ی مصرف آب اصلاح نشود نمی توان انتظار داشت برنامه های مختلف در راه صرفه جویی آب ثمربخش باشد.
زمانی می توان به موفقیت برنامه های دولت در زمینه ی صرفه جویی در بخش های مختلف آب امیدوار بود که اگر هشداری از سوی نهادهای متولی درباره ی کمبود آب در جامعه داده شود مردم آن را جدی تلقی کنند. امروزه بسیاری از مردم اعتقاد دارند که مشکل کم آبی فقط مربوط به دولت است در حالی که مشکل کم آبی هم به دولت و هم به ملت آسیب می رساند. به نظر من یکی از کارهایی که دولت باید برای پیشبرد برنامه ها خود در زمینه ی مصرف آب انجام دهد بحث سهیم کردن مردم در برنامه های مصرف آب است تا جایی که برای آن ها نهادینه کند که برنامه های صرفه جویی در مصرف آب تنها برای رفاه مردم است نه چیز دیگر.
پس با این حساب باید گفت دلیل اجرایی نشدن تمام برنامه های دولت، نحوه ی نگرش مردم به مساله ی مصرف آب بوده است؟
**اسدی: خیر. به صورت کامل نمی توان مردم را مسبب دانست زیرا در بسیاری از مواقع برنامه ها برای مهار آب و صرف جویی در آن نه تنها موفق نبوده، بلکه برای محیط زیست نیز دارای آسیب بوده است. اگر نگاهی به سدسازی های سه دهه ی گذشته داشته باشیم متوجه خواهیم شد که جمع کردن آب های روان افزون بر خسارت های زیست محیطی موجب شده تا میزان بالایی از این آب ها به خاطر دمای هوا بخار شود و این خود موجب کاهش میزان آب در کشور شده است. آب وقتی که در حال جریان است کمتر تبخیر می شود ولی اگر پشت سد جمع شود میزان بخار شدن آن بسیار زیاد است. افزون بر بخار شدن آب، خشک شدن دریاچه و تلاب های کشور نیز نتیجه ی بی برنامگی در ساخت سد است.
نباید فراموش کرد که در ساخت سدهای کشور کمتر به بحث محیط زیست توجه شده است و مشاورانی که طرح مطالعاتی سدها را در دستور کار قرار دادند به خاطر منافع خود محل احداث سد را تایید کرده اند تا جایی که نمی توان به خاطر آورد که محل احداث یک سد به خاطر مسایل مختلف زیست محیطی تغییر کرده باشد.
با توجه به شرایطی که عنوان کردید چگونه می توان با کمک مردم و برنامه ریزی دولت یک برنامه ی مدون برای مصرف آب کشور تهیه و اجرا کرد؟
** اسدی: خشکسالی و نوسان های جوی امری خارج از حیطه ی اختیار افراد جامعه است. ما از سده های گذشته همواره با پدیده ی خشکسالی دست به گریبان بوده ایم. کشور ما در منطقه ی جغرافیایی خشک و نیمه خشک جهان و واقع شده و میزان بارندگی آن کم و میزان تبخیر در کشور نسبت به کشورهای اروپایی بسیار بالا است. با مقایسه ی میزان بارندگی و تبخیر در ایران و برخی از کشورها به این نتیجه می رسیم که ما نیز به مانند پیشینیانمان باید مدیریت مصرف آب را به نحو احسن انجام دهیم. متاسفانه در سده ی کنونی فناوری حفر چاه در کشور بدترین آسیب را به منابع آبی زد. در حالی که انتظار می رفت با استفاده از این فناوری ها ما بتوانیم بهترین استفاده از آب را داشته باشیم ولی حفر حدود ۷۰۰ هزار حلقه چاه های عمیق موجب شد تا سفره های آب زیر زمینی خالی شود.
با توجه به آمارهای ارایه شده در زمینه ی مصرف بی رویه ی آب در بخش کشاورزی، به عنوان یک کارشناس در این حوزه چه راهکارهایی برای مدیریت بهینه ی آب ارایه می کنید؟
** اسدی: مدیریت مصرف آب در بخش کشاورزی نیازمند سازوکار فنی و زراعی است که قابلیت اجرایی شدن در کشور داشته باشد. در زمینه ی راهکارهای فنی و زراعی ما به شدت نیازمند اصلاح الگوی کشت در بخش کشاورزی هستیم. الگوی کشت ما در شرایط کنونی نامناسب و مربوط به زمان های گذشته است. در الگوی کشت مناسب باید مساله ی امنیت غذایی و توسعه ی پایدار مورد توجه قرار گیرد. دولت باید از طریق اعطای مشوق های اقتصادی مانند خرید تضمینی محصولاتی که آب کمتری مصرف می کند، الگوی کشت را اصلاح کند. در کنار اصلاح الگوی کشت ما نیازمند تسطیح اراضی هستیم یعنی ناهمواری و پستی بلندی زمین رفع شود تا آب به صورت کامل در تمام زمین پخش شود.
به نظر شما اصلاح الگوی کشت و کنار گذاشتن یک سری از محصولات به اقتصاد و خودکفایی کشور آسیب نمی رساند؟
** اسدی: البته اصلاح الگوی کشت به معنای کنار گذاشتن شیوه های سنتی است نه کنار گذاشتن یک محصول به صورت کلی. گلخانه های ما در زمان کنونی می تواند ظرفیت های فراوانی برای کشت بسیاری از محصولات با مصرف آب کمتر نسبت به کشاورزی سنتی ایجاد کند. کسی نمی تواند مدعی باشد که کشور برای مصرف بهینه ی آب باید نخود و ماش را وارد کند ولی محصولی مانند برنج، هندوانه و ….. که سالیانه میلیون ها لیتر آب را به هدر می دهد نباید در ردیف محصولات وارداتی قرار گیرد.
مدیریتِ آب بخش کشاورزی تنها به حذف یا اصلاح الگوی کشت یک محصول ختم نمی شود. چه راهکارهای دیگری برای مدیریت آب در این بخش وجود دارد؟
** اسدی: برای اصلاح الگوی کشت ما باید برنامه یی مدون داشته باشیم زیرا برخی از محصولات مانند گندم راهبردی است و نمی توان آن را از چرخه ی کشت کشور خارج کرد. کشت نشایی یکی از مهمترین راهکارهایی است که می تواند در مدیریت آب بخش کشاورزی صرفه جویی لازم را به عمل آورد. محصولاتی مانند پنبه و ذرت را به جای بذر پاشی می توان نشاکاری کرد. یکی از نکته هایی که در کشت وکار شیوه ی بذرپاشی به صورت بارز دیده می شود بحث نیاز محصول به آب بعد از بذرپاشی است. اگر نشای محصول در مکان خاصی صورت گیرد دیگر نیاز نیست بذر ذرت یا پنبه برای جوانه زدن چند بار آبیاری شود. این روش در کشورهایی مانند «چین» و «ویتنام» رواج دارد. این روش می تواند تا ۴۰ درصد در مصرف آب صرفه جویی کند.
روش دیگر مدیریت آب استفاده از روش های پشته یی یا بسترهای بلند است که می تواند مصرف آب را در بخش کشاورزی تا نصف کاهش دهد. در این روش دیگر از غرقاب کردن کامل محصول خبری نیست. روش دیگری که می توان برای مصرف بهینه ی آب انجام داد «روش شیاری» است. این روش برای محصولاتی که به صورت ردیفی کشت می شود کاربرد دارد. در این شیوه شیارها را به ۲ گروه زوج و فرد تقسیم کرده و هر بار یکی از این ردیف ها آبیاری می شود. در کنار این اقدام ها می توان برنامه هایی همچون رواج کشاورزی حفاظتی، استفاده از آبیاری قطره یی و لوله های دریچه دار انجام داد تا به وسیله ی آن صرفه جویی در مصرف آب را به صورت بهینه مدیریت کرد.
لازم به گفتن است که تمام برنامه های مدیریت بهینه ی آب به بخش کشاورزی و اصلاح شیوه ی کشت مربوط نمی شود. در کنار روش های زراعی، دولت باید برنامه یی نیز برای قیمت آب داشته باشد. تا زمانی که آب با کمترین قیمت ممکن در اختیار بخش کشاورزی قرار می گیرد نمی توان انتظار داشت که میزان آن کاهش یابد .
الگوهایی که برای مدیریت مصرف آب عنوان کردید بیشتر روی کاربرد شیوه های داخلی و بومی تاکید دارد. اگر بخواهیم از دیگر کشورها نیز برای مصرف بهینه ی آب الگوبرداری داشته باشیم الگوی کدام کشورها مناسب تر است؟
** اسدی: الگوی بهینه ی مصرف آب بخش کشاورزی ایران هیچ وقت نمی تواند شبیه کشورهای اروپایی باشد زیرا این کشورها هم از لحاظ آب و هوایی و هم از لحاظ میزان بارش شرایطی متفاوت از ایران دارند. اگر قرار باشد الگویی درست از کشورهای دیگر بگیریم باید الگوی کشورهایی را مورد توجه قرار دهیم که در منطقه شرایطی مانند ما دارند. کشورهای ترکیه و سوریه در این زمینه بهترین الگو برای ما هستند. البته الگوهای بومی مصرف بهینه ی آب بهترین و مهمترین الگوها هستند زیرا تا زمانی که ما شرایط منطقه و همچنین نگرش مردم نسبت به مصرف آب را نشناخته باشیم نمی توانیم الگوی درستی برای کنترل آب پیشنهاد بدهیم. برای تبین یک الگوی مناسب، لازم است مطالعات فراوانی انجام شود تا جایی که در برخی از مواقع ما به سراغ روش های قدیمی و تجربه های پیشینیان برویم.
منبع:آبنما نیوز تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۵/۲۱ ۴:۳۴