مسئله آب همواره زندگی ایرانیان را با تحرک و حرکت و جابجایی و اصلاح ساختار زندگی وسبک زندگی مواجه کرده است.
امروز و حداقل برای ۳۰ سال آینده ایرانیان با مسئله کم آبی مواجه خواهند بود و حل آن نیازمند اصلاح شهرها، ترکیب جمعیت، توزیع امکانات، انتقال کارخانه های بزرگ به کنار دریاها، انتقال آب دریای خزر، استفاده از آب دریای عمان و خلیج فارس و دریاهای آزاد، حمل و نقل عمومی و راه آهن، جلوگیری از تخریب محیط زیست، انتقال نیروگاه های حرارتی و تولید برق به مناطق مناسب و… است.
ایران اگرچه از کشورهای صاحب درآمد بالا خارج شده اما هنوز مزیت ۲۰۰ ساله ای برای نفت وگاز، معادن و گردشگری و… دارد و می توان از درآمد نفت به جای واردات کالا، برای اصلاح ساختار شهرها و توزیع جمعیت به شهرهای زیر ۲ میلیون نفر، انتقال کارخانه ها به کنار دریای عمان و خلیج فارس و… بهره گرفت و کشوری توسعه یافته و دوستدار طبیعت را به نمایش گذاشت.
می توان از درآمد نفت به جای هزینه جاری دولت، برای توسعه راه آهن و انتقال امکانات به جای تمرکز امکانات استفاده کنیم و می توانیم خطوط لوله انتقال آب دریاها به مرکز کشور را داشته باشیم و کارخانه های بزرگ را از مناطق کم آب به مناطق مناسب و کنار دریا منتقل کنیم.
امید است که دولت و برنامه ریزان و مردم شریف و صبور با محیط زیست و آب و خاک ایران زمین، این مسئله را جدی بگیرند و تا دیر نشده و روستاها و مناطق بیشتری خالی از جمعیت نشده اند و تنش آبی بیشتر نشده، به راهکارهای کارشناسی شده توجه کنیم.
دریاهای آزاد مزیت بزرگ صنایع ایران
کشور پهناور ایران به سه دریای بزرگ در شمال و جنوب متصل است و در شمال دریای خزر با چشمه های جوشان آب در کف و پیشروی آب در سال های اخیر مواجه است و در جنوب کشور نیز دریای عمان و خلیج فارس به دریاهای آزاد و اقیانوس ها متصل هستند و حداقل می توان از طریق این سه دریا، نیاز صنایع کشور و بخشی از کشاورزی و صنایع غذایی به آب را تامین کرد.
انتقال آب دریای خزر
در نتیجه به جای آن که هر سال میلیاردها دلار پول نفت را خرج واردات اجناس مصرفی و بنجل از چین و … کنیم و خرج سفرخارجی به کشورهای اطراف را بپردازیم، باید این پول را صرف انتقال آب از دریای خزر به سمنان، گرمسار و سایر استان های کشور کنیم و از طریق اصلاح خاک در برخی مناطق مرکزی کشور، خاک شور و بدون حاصل و بایر را به مزارعی تبدیل کنیم که با آب وهوای منطقه سازگار باشد و با بهبود محیط زیست وهوای شهرها و روستاها، به تولید محصولات کشاورزی و غذایی کمک کند.
شیرین کردن آب دریای خزر نیز امکان پذیر است و برای نمک حاصل شده نیز می توان راهکاری ارائه داد.
هزینه احداث خط لوله با هر میزان سرمایه گذاری که انجام شود، به راحتی و بعد از چندسال قابل بازگشت است و مزایای بسیاری را برای کشور ایجاد خواهد کرد.
در حال حاضر می توان ازخط لوله نکا ری نیز برای انتقال آب دریای خزر استفاده کرد و خطوط لوله دیگری نیز می تواند با سرمایه گذاری داخلی و خارجی و فروش اوراق مشارکت و حمایت مردم و مالیات ها و کمک های مردمی برای نجات کشور از بی آبی و خشکسالی مورد استفاده قرار گیرد و مناطق مرکزی و پرجمعیت کشور مانند تهران، خراسان، اصفهان، کاشان … می تواند تاحدودی از طریق انتقال آب دریای خزر با وضعیت بهتری مواجه شود.
انتقال کارخانه ها به جنوب کشور
بخشی از این پول و هزاران دلاری که در سال های اخیر و سال های آینده قرار است خرج شود، می تواند برای انتقال کارخانه های بزرگ و پر مصرف آب به جنوب کشور و حاشیه دریای عمان و خلیج فارس هزینه شود تا از آب دریاهای آزاد برای تولید فولاد، صنایع فلزی و… استفاده شود.
باید به سرعت تمام طرح های فولادی، فلزی و فعالیت پر مصرف آب را با مطالعه جدید و دقیق، ارزیابی مجدد کنیم تا اگر توجیه اقتصادی ندارند، متوقف شوند و یا به نقطه دیگری در کشور منتقل شوند و اجازه افزایش خشکسالی و تنش آبی را ندهیم.
این که در گذشته دچار اشتباه بوده ایم و به جغرافیای اقتصادی و مسائل کارشناسی بی توجه بوده ایم، دلیل نمی شود که همچنان دست روی دست بگذاریم و شاهد کمبود آب در اصفهان و سایر شهرهای مرکزی و خشک کشور باشیم.
اگر ذوب آهن و فولاد مبارکه و سایر طرح های فولادی، نفتی و ….که به آب فراوان نیازمند هستند به هر دلیلی در اصفهان و مرکز کشور و منطقه کم آب ایجاد شده است، دلیل نمی شود که همچنان منابع زاینده رود و بخش مهمی از آب منطقه را مصرف کند و به اصلاح آن اقدام نکنیم.
کارشناسان صنعتی و مسوولان دولت باید در یک اقدام ضروری و برای حفظ حیات و زندگی ایرانیان، به بررسی هزینه انتقال کارخانه ها و صنایع ساختمانی، فولادی، فلزی، نفتی، پتروشیمی، و… به مکان های مناسب بپردازند و مثلا محاسبه شود که انتقال کارخانه های خودروسازی، فولادسازی، سیمان، مصالح ساختمانی و… به جنوب یا غرب کشور یا مناطق دارای منابع آب کافی چقدر هزینه دارد؟
اگر انتقال کارخانه فولاد مبارکه و ذوب آهن از اصفهان به بندرعباس، چابهار، قشم، منطقه ویژه صنایع معدنی در هرمزگان و… امکان پذیر است و بخشی از مشکل آب مرکز کشور را حل می کند، و به خاطر نزدیکی به بازارهای صادراتی می تواند مزیت صادراتی راتقویت کند، باید به آن توجه شود و در برنامه قرار گیرد.
اگرچه تاکنون مسائلی مانند پدافند غیر عامل و توزیع صنایع در سطح کشور مورد توجه بوده اما با رشد فناوری های نظامی و ماهواره ای، تسلیحاتی، و… و از همه مهمتر به خاطر کمبود منابع آب، دیگر نمی توان بر موضوعات و محورهای گذشته تکیه کرد و در حال حاضر حفظ حیات جمعیت و زندگی اقتصادی ایرانیان و جلوگیری از خشکسالی اهمیت بیشتری دارد.
موضوع تولید و توزیع و انتقال برق نیز باید به نحو اساسی با اصلاح ساختار مواجه شود. نیروگاه های حرارتی و سیکل ترکیبی برای تولید برق باید در جنوب کشور و در حاشیه خلیج فارس و دریای عمان ایجاد شود که هم نزدیک به منابع گاز عظیم ایران در جنوب باشد و هم ازآب به اندازه کافی بهره مند شود.
در این مسیر، نمایندگان مجلس نقش مهمی به عهده دارند و باید دلسوزانه برای نجات حوزه انتخابیه خود کوشش کنند وبرای مردم توضیح دهند که جلوگیری از کمبود آب وخشکسالی مهمتر از احداث کارخانه، و نیروگاه برق است.
متاسفانه به خاطر بی توجهی به منابع آب و احداث نیروگاه های برق و کارخانه در نقاط مرتفع شهرستان ها و روستاهای کشور، بخش عمده ای از آب مناطق برای مصرف کارخانه و نیروگاه مصرف شده و ذخایر زیرزمینی تهی شده است.
در منطقه ای مانند استان همدان که به مناطق ییلاقی و سرسبز و خوش آب و هوا مشهور بوده است، اکنون به خاطر برداشت های بی رویه از ذخایر آب، بسیاری از روستاها خالی از جمعیت شده است و مردم به شهرها مهاجرت کرده اند.
در حالی که اگر کارخانه ها و نیروگاه های برق در جای مناسب احداث می شد، و برداشت بی رویه کاهش می یافت و چاه های عمیق کمتری حفر می شد، امروز شاهد این وضعیت نمی بودیم.
خلیج فارس و دریای عمان قطب صنعتی و معدنی کشور
براساس پیش بینی های صورت گرفته، کاهش بارش، گرم شدن زمین، و یک دوره سی سال خشکسالی در ایران، اصلاح ساختار صنایع و مصرف آب و تولید کشاورزی و… در ایران را گریز ناپذیر کرده است و لذا چاره ای جز نزدیک شدن به منابع دریاهای آزاد نداریم.
در نتیجه باید در حاشیه دریای عمان و خلیج فارس، در کنار امور تجاری، بنادر، گردشگری، ماهیگیری و… محور اصلی توسعه اقتصاد را استفاده از آب دریاهای آزاد برای صنایع کشور معرفی کنیم و با ایجاد منطقه ویژه معدنی و صنایع معدنی، فولاد، صنایع ساختمانی، تولید برق و… نیاز آب کشور را از دریاهای آزاد تامین کنیم.
توسعه راه آهن برای اصلاح ساختار مصرف آب صنایع
تجربه تمام کشورهای صنعتی و بزرگ جهان نشان می دهد که در کنار توسعه و پیشرفت صنعتی، به دنبال توسعه حمل و نقل عمومی و ایجاد خط آهن بوده اندو سراسر کشور، ایالات و استان ها را به خطوط راه آهن تجهیز کرده اند.
این اقدام باعث کاهش مصرف سوخت، صرفه جویی و کاهش هزینه حمل و نقل، هزینه تمام شده تولید، کاهش ترافیک، سرعت و امنیت و ثبات و برنامه ریزی در سفرها و… شده است.
لذا یکی از اقدامات اساسی برای تامین آب مورد نیاز در صنایع و کشاورزی، ایجاد خطوط راه آهن گسترده در مناطق مختلف کشور است تا مصالح، مواد، کالاها و نیروی انسانی بتواند از هر نقطه کشور به نقاط دیگر انتقال داده شود.
به عنوان مثال، وقتی قطب معدنی و صنعتی را برای استفاده از آب دریای عمان وخلیج فارس، درجنوب کشور ایجاد می کنیم برای انتقال مواد اولیه، کالا، سوخت، نیروی انسانی و…. باید خطوط راه آهن کافی، سریع، مطمئن، ارزان و در دسترس داشته باشیم تا نیاز صنایع و مردم در کنار استفاده از آب کافی نیز تامین شود.
خطوط راه آهن، باعث کاهش ترافیک، مصرف سوخت، تبخیر آب و هزینه خواهد شد و امنیت و آرامش مردم را در سفرها افزایش خواهد داد و به جای آن که در جاده ها شاهد میلیون ها سفر با خودروی شخصی باشیم، از طریق حمل و نقل عمومی می توانیم هزینه ها و مصرف آب را نیز کاهش دهیم.
لذا درکنار طرح های اصلاح ساختار اقتصاد و صنایع و استفاده از آب دریای خزر،خلیج فارس و دریای عمان، باید خطوط راه آهن گسترده و توسعه یافته باشد تا امکانات و نیازهای مردم و صنایع به موقع تامین شود و مانع اصلاح ساختار اقتصاد و انتقال کارخانه ها به جنوب کشور نباشد.
جاده ها و خودروها عامل تخریب محیط زیست و آب
نبود حمل و نقل عمومی و راه آهن، مشکل بزرگ استفاده از میلیون ها خودروی شخصی، ترافیک جاده ای، مرگ و میر سالانه بیش از ۲۰ هزار نفر، تصادف و خسارت های آن، آلوده کردن محیط زیست و آب های سطحی، تخریب رودخانه ها و جویبارها، و اماکن تاریخی و….، رها کردن هزاران تن زباله و پلاستیک در جاده و جنگل ها، باغات، رودخانه ها،عوارضی و ورودی شهرها و… را به همراه دارد.
در حالی که اگر راه آهن و حمل و نقل عمومی بهتر داشته باشیم تخریب آب و محیط زیست بهتر قابل کنترل خواهد بود.
در نتیجه می توان تاکید کرد که حمل و نقل عمومی و راه آهن، از جنبه های مختلف خسارت های انسانی ومالی و محیط زیستی و منابع آب را به همراه خواهد داشت.
گسترش فضای سبز
متاسفانه به خاطر موج سوداگری مسکن و ساختمان سازی،مهاجرت و افزایش جمعیت و رشد جمعیت در شهرها و خالی شدن روستاها، علاوه بر تغییر ساختار کشاورزی و تولید کشور، و کاهش جمعیت روستایی و تولید کشاورزی، جمعیت شهرنشین افزایش یافته و ساخت وسازهای بیشتر، باعث تخریب باغات و فضای سبز و جنگل ها، رشد آپارتمان نشینی و ترافیک وگرفتاری های شهرهای بزرگ شده است.
به جای درخت و باغ و گل و گیاه و فضای سبز و هوای خوب و دلنشین، اکنون شاهد برج های آهن و سیمان و ساختمان ها و آسفالت و… هستیم.
در نتیجه نه زمین و شهرها به آسمان علامت و انعکاس نور مناسب برای بارش باران می دهد و نه پوشش گیاهی موجود قادر به حفظ منابع آب و ذخایر زیرزمینی است.
براین اساس، کاهش باران، افزایش مصرف سرانه آب، تهی شدن ذخایر زیرزمینی ونبود پوشش گیاهی و فضای سبز، مجموعه ای از گرفتاری های مختلف، خستگی، ناآرامی، بیماری، پریشان روانی، عصبیت، کاهش مشارکت، کاهش تحرک و ورزش و هواخوری و پیاده روی و… راموجب شده است که همه این ها ریشه در سوداگری وکسب سود و تخریب باغ ها برای ساختن ساختمان و سودهای میلیاردی دارد.
اما امروز شاهد رکود در بخش ساختمان و مسکن هستیم و تمایل به خرید و فروش ساختمان کاهش یافته و نبود درآمد کافی، خروج از کشورهای صاحب درآمد بالا، کاهش درآمد در شهرها، باعث شده که ساختمان های نیمه تمام و خالی بسیاری را در شهری مانند تهران شاهد باشیم.
واقعیت این است که با توجه به شلوغی و مشکلات و ترافیک و نبود آب و هوای مناسب، گرمای هوا، نبود فضای سبز، و کاهش درآمد …. قیمت مسکن در شهرها با ارزش ذاتی و مطلوبیت پایین آنها متناسب نیست.
امروز شهروندان ایرانی در شهرهای بزرگ، نتیجه کارهای نامناسب چنددهه اخیر را شاهد هستند و به خاطر از بین رفتن باغات، فضای سبز و درخت توت و گردو، خانه های ویلایی حیات دار با حوض آب و درخت و…. تاسف می خورند و ساختمان ها و آپارتمان های موجود مطلوبیت لازم را به شهروندان نمی دهد.
در نتیجه برای رفع این مشکلات، کار مهمی که باید انجام شود سخت گیری در تخریب فضای سبز حتی یک درخت و یک باغ است. باید همزمان با سخت گیری ها، دوباره نسبت به احیای زمین ها و باغ و جنگل اقدام شود.
باید جمعیت شهرهای بالای دو میلیون نفر به تدریج به سایر نقاط کشور منتقل شوند و با برنامه ریزی و انتقال پایتخت و وزارتخانه ها به استان های دیگر، مشکلات موجود کاهش یابد.
باید شهرهای مختلف به قطب های خودروسازی، قطعه سازی، نفت و گاز، بازار کالا، صنایع ساختمانی، دانشگاهی، فرهنگی، گردشگری و… تبدیل شوند.
این کار با توجه به تجربه آلمان، فرانسه، ترکیه و… شدنی است و اگر قرار باشد که حداقل تا ۲۰۰ سال دیگر با تکیه بر درآمد نفت وگاز و معادن کشور زندگی کنیم و توسعه یافته شویم، می توانیم از حالا به توزیع امکانات و بودجه و تقسیم کار کشوری بر مبنای توزیع منابع آب فکر کنیم و برنامه داشته باشیم.
فناوری پیشرفته نیاز به تمرکز امکانات در شهرها را کاهش داد
امروز با وجود اینترنت و فناوری های پیشرفته به راحتی می توان ارتباطات از هیات دولت، تا وزارتخانه ها و ادارات و مدیران و کارکنان را برقرار کرد و دیگر نیازی به تمرکز این همه امکانات و ساختمان و بودجه و نیروی انسانی و بازارهای مختلف در تهران و شهرهای بزرگ نیست.
لذا اصلاح ساختار شهرها و جاده ها و ارتباطات به سادگی امکان پذیر است و اگر براساس یک الگوی مناسب سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و متناسب با ساختار جغرافیای ایران عمل شود، بخش عمده ای از مسائل خشکسالی و کمبود آب نیز به تدریج برطرف می شود.
مردم و کارشناسان به ابعاد اصلاح ساختار مصرف آب اشاره کنند
قطعا مردم شریف و کارشناسان دلسوز ایران زمین، راهکارهای بسیاری برای اصلاح ساختار مصرفآب کشور در نظر دارند و با اندکی توجه به محیط اطراف زندگی و کار و شهر و روستایمان می توانیم راهکارهای زیادی برای کنترل مصرف آب، احیای ذخایرزیرزمینی و حفظ آبهای سطحی ارائه دهیم.
ما آمادگی داریم که نظرات مردم و کارشناسان را منتشر کنیم و به خصوص آن بخش از راهکارها که توسط خود مردم و دولت قابل اجرا باشد از اهمیت زیادی برخوردار است تا سبک زندگی و ساختار اقتصاد را به گونه ای اصلاح کنیم که زندگی بهتری داشته باشیم و از طریق خشکسالی و کم آبی تهدید نشویم.
منبع:بولتن نیوز کد خبر: ۲۷۱۶۳۰ تاریخ انتشار: ۱۱ تیر ۱۳۹۴ – ۱۷:۱۶