داوود رضا عرب مدرس دانشگاه و کارشناس مسائل آب در ارزیابی انتقال بین حوضه ای آب و مزایا و معایب آن؛ ابتدا به روشهای مختلف تامین آب پرداخت و گفت: در گذشته پارادایم مدیریت عرضه یعنی استحصال بیشتر برای تامین آب مردم مطرح بود یعنی مردم هر قدر که آب می خواستند باید تامین می کردیم و بعضا سیاست دنیا نیز همین گونه بود.
وی ادامه داد: بعد از مدتی گفتند که آب کم است و باید مدیریت تقاضا شود لذا در فاز دوم باید تخصیص؛ مدیریت شده و راندمان بالا رود که همان مدیریت مصرف است و کشورها اجبارا این پارادایم را دنبال کرده و یا باید قطعی آب می داشتند.
عرب فاز سوم تامین آب را سازگاری عنوان و تصریح کرد: در این روش باید کمبودها را با داشته هایمان تطبیق دهیم مثلا اگر جایی آب کم است باید الگوی کشت مناسب داشته باشیم، شهرداری چمن نکارد و مسائلی از این قبیل دنبال شود.
وی در ادامه به نوع نگاهی که به مسئله آب و نحوه تامین آب از سالهای قبل از جنگ جهای دوم تا کنون وجود داشته اشاره و اظهار داشت: قبل از جنگ جهانی دوم مسئله کمبود آب یک مسئله فنی محسوب می شد یعنی مهندسان پیگیر مسئله آب بودند و بعد از جنگ جهانی دوم اقتصاد دانان هم وارد شدند.
این کارشناس مسائل آب گفت: در اوایل دهه ۷۰ میلادی گفتند که گزارش های زیست محیطی هم باید در پایان مسائل فنی پروژه تامین آب لحاظ شود باشد اما اوایل دهه ۸۰ طرافداران محیط زیست گفتند که مسائل زیست محیطی باید اول گزارش آورده شود و بعد از آن جامعه شناسان هم وارد شدند بطوری که اوایل این دهه آب علاوه بر اقتصادی و فنی یک مسئله اجتماعی و زیست محیطی نیز شد.
وی ادامه داد: در دهه ۹۰ گفته شد که افراد تحت تاثیر هم باید در نظر گرفته شوند بطوری که اواسط دهه ۹۰ علاوه بر مهندسان، اقتصاددانان، طرفداران محیط زیست و جامعه شناسان و افراد تحت تاثیر سازمان های غیر دولتی و NGOها هم وارد شدند و از اوایل سال ۲۰۰۰ اعلام شد که طرح ها باید پذیرش مردمی هم داشته باشد و با طرح ها ارتباط برقرار کننند بنابراین آب یک مسئله اجتماعی شد.
عرب در ادامه با اشاره به اینکه انتقال بین حوضه ای در همه جای دنیا وجود دارد در برخی مناطق از کشوری به کشور دیگر و ایالت به ایالت استان به استان و حوضه آبریز به حوضه آبریز دیگر است، گفت: شاخه یونسکوی سازمان ملل کار گسترده ای در زمینه انتقال بین حوضه ای انجام داده و ۵ معیار در نظر گرفته اند لذا ما هم اگر بخواهیم در این زمینه موفق عمل کنیم باید از تجربه جهانی استفاده کنیم.
وی اظهار داشت: در ناحیه مقصد پس از توجه به منابع جایگزین تامین آب باید تمام اقدامات منطقه برای کاهش تقاضای آب صورت گرفته باشد یعنی همه تلاش ها صورت گرفته باشد و واقعا کمبود آب باشد و آخرین راه انتقال آب باشد نه اولین راه؛ حتی ممکن است حوضه مبدا آب زیادی داشته باشد و نیازی هم به آب نداشته باشد ولی حق نداریم به حوضه مقصد ببریم مقصد باید تمام مدیریت لازم را انجام دهد و آخرین راه انتقال بین حوضه ای باشد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: معیار دوم حوضه مبدا باید آب داشته باشد و محدودیت نداشته باشد و اگر مبدا آب زیادی داشته باشد باید انتقال صورت گیرد.
وی ارزیابی زیست محیطی در حوضه مبدا و مقصد را معیار سوم برشمرد و گفت: در این انتقال بین حوضه ای هیچ خسارتی نباید وارد نشود یعنی تالابی خراب نشود و مشکلی ایجاد نکند و گونه ای از بین نرود.
عرب همچنین خاطرنشان کرد: در انتقال آب باید مسائل اجتماعی و فرهنگی در نظر گرفته شود یعنی عواقب اجتماعی نداشته باشد، باید مطالعه شود و زیان های اجتماعی جبران شود باید در طرح انتقال اثرات اجتماعی و فرهنگی دیده شود مثلا ممکن است جمعیت زیادی به حوضه مقصد رفته و به لحاظ فرهنگی مشکل بوجود آمده، توسعه نامتوازن بوجود آید و یا ممکن است در حوضه مبدا مشکل بوجود آید.
وی تصریح کرد: آخرین معیار اینکه اگر همه این ۴ معیار درست باشد اگر منافعی دارد سود باید بین حوضه مبدا و مقصد عادلانه تقسیم شود شریک کردن سود انتقال آب بین حوضه های مبدا و مقصد تجربه بین المللی است یعنی چیزی نیست که فقط مربوط به ایران باشد و مختص کشور و یا شهرهای ایران نیست.
این کارشناس مسائل آب انتقال بدون مطالعه آب را مخالف مطالعات جهانی یونسکو دانست و به مسئله انتقال آب کارون به زاینده رود اشاره و اظهار داشت: در انتقال آب کارون به زاینده رود اول باید گفت وگو صورت گیرد که این فاکتور هنوز در نظر گرفته نشده است.
وی در ادامه به انتقال آب از کانادا به کالیفرنیای امریکا اشاره کرد و گفت: در این طرح انتقال آب خودشان پیش بینی می کنند که این انتقال حدود ۷۵ سال طول می کشد یعنی به آسانی نیست و باید گفت وگو صورت گیرد و البته این مباحث و گفت وگو ها نی به تنهایی یک رشته مستقل است چرا که باید در انتقال بین حوضه ای منافع دو حوضه مطالعه شود و نباید ساده انگاشته شود چون ممکن است منافع ملی ما را به خطر بیندازد. وی گفت: انتقال بین حوضه ای بدون مطالعه ممکن است اختلاف قومیتی و منطقه ای را منجر شود.
عرب با اشاره به اینکه من مخالف انتقال بین حوضه ای نیستم ولی مخالف این شکل از انتقال که در مورد کارون و زاینده رود در حال اتفاق است، هستم، اظهار داشت: این انتقال به زاینده رود کمک نمی کند و همچنین اگر انتقال نداشته باشیم خوزستان نجات پیدا می کند.
وی تصریح کرد: خوزستان مسئله دارد آب خوب استفاده نمی شود مسائلی جدی دارد که ابتدا باید حل شوند باید حوضه آبریز رود کارون مدیریت شود ضمن اینکه این انتقال برای زاینده رود هم تاثیر زیادی ندارد و فقط تقاضا و آسیب پذیری را زیاد می کند زیرا باعث می شود هدف هایی تعریف کنند و توسعه بیهوده داشته باشند و چند سال بعد دوبتره اوضاع خراب می شود و فقط مشکل را ۱۰ سال عقب می اندازد.
این کارشناس ادامه داد: در خوزستان هم مسئله کشاورزی و هم آلودگی هایی که به کارون ریخته می شود مسئله است و در حالی که می خواهند کیفیت آب را با کمیت جبران کنند در حال حاضر کیفیت آب این منطقه خراب است و فقط دبی آب را زیاد می کنند که آلودگی کم شود در حاتلی که این اقدام غلط است.
وی با تاکید براینکه در انتقال آب کارون به زاینده رود نگرانی ها استراتژیک است، ادامه داد: زیرا اختلافات قومی را منجر می شود چرا که در خوزستان مسئله امنیت ملی مطرح است.
عرب گفت: اگر در خوزستان مشکل ایجاد شود توسعه کم می شود چون الان مسئله ریزگردها وجود دارد اگر مسئله آب هم اضافه شود نخبگان از آنجا مهاجرت می کنند و این استان خالی از نیروی نخبه و متخصص می شود.
وی اظهار داشت: یکی از شاخص های امنیت ملی، آبادانی در مرزهاست و خوزستان نیز یک استان کلیدی مرزی است که باید در مرز آن آبادانی باشد لذا اگر در استانهای مرزی تهدید وجود داشته باشد مشکل دوچندان می شود.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه مدیریت تقاضا و بهره وری در هر دو استان خوزستان و اصفهان باید بالا رود، گفت: باید مدیریت یکپارچه و حوضه آبریز و کار اصولی صورت گیرد و در آن صورت در حوضه مقصد احتیاجی به آب نخواهد بود و در حوضه مبدا نیز نجات پیدا می کند و حکمرانی خوب انجام شده و در صورت انتقال هم ضرر نمی کنیم.
منبع:ایلنا کد خبر: ۲۸۴۹۵۰ ۱۳۹۴/۰۳/۳۰ ۱۱:۴۰